کلاس کوچک و داغ بهار پارسال با آن استاد کله تاسش که سالی یک بار میخندید، حالا محل اجرای استاد بانویی شده که گویی پشت تریبون سازمان ملل نشسته و با لحن گویندگان رادیو درس میدهد.
پی دی اف پر و پیمانش را روی صحنه نمایش رادیویی اش انداخت و نشست روی جا استادی!
صحنه نیمه تاریک و هوا گرم و لالایی به راه...
وقت خواب بود.
اما استاد بانو مگر زمین بازی را به این سادگی ها تقدیم ما میکرد؟
با هر جمله جدیدش سوالی میساخت و میخوراند به جانمان!
لابلای یکی از همین سوالاتش بود که...
نمای صحنه جدولی پت و پهن و چهارگوش بود با نوشتار های آن ور آبی و اسمی دهن پر کن.
استاد بانو بهش میگفت ماتریس سوات، داشت درباره یکی از همین سوراخ هایش نطق میکرد.
سوراخ مذکور که so نام داشت نقطه ای از تاریخ بود که نقات قوتت به راه اند و فرصت ها بیداد میکنند. البته که از نظر برخی دانشجویان کوته نظر این خانه هرگز برای چون مایی تعریف شده نخواهد بود، لکن استادبانو هنوز مدرک ذهن خوانی اش را از استنفورد نگرفته بود که بتواند پوره های مغزی آن عده کوته نظر را بخواند.
اکنون بعد از مذخرفاتی که من و عده ای از دوستان افاده کردیم، استاد بانو خود صحنه نبرد را از ما پس گرفت و شروع کرد به تحلیل.
که الا یا ایها الدانشجویان اکنون در پوزیشنی(=وضعیت) از تاریخ ایستاده ایم که گل در بر و می در کف و معشوقه به کام! هم فرصت ها جورند و هم نقاط قوت چشم دشمن کورکن، میبایستی قوت ها را به پا خیزاند و فرصت هارا به چنگ آورد لکن نکته ای این مابین جامانده..
و همین نکته بود که چون منی را مشتاق عرایضش نمود:
استاد بانو صدایش را صاف نمود، دستانش را کمی جلوتر از سر بالا آورد و ناخن هایش را به هم چسباند و فرمود:
لکن از برای به چنگ آوردن فرصت ها اگر صبوری پیشه کنید که امروز بنشینم برنامه چینم، فردا مشورتی نمایم و پس آن فردا فلان و نهایتا با یک ماه تاخیر تازه بلند شوید که فرصت را به فعلیت رسانید، بسی کوته نظریست! از برای آنکه جهان نایستاده یک لنگه پا تا شما بنشینید به فکر و مشورت و برنامه ریختن از برای شکار فرصت.
که باید سریع بود و نقاط قوت را برای شکار فرصت ها بسیج نمود وگرنه تاریخ انقضایشان میگذرد!
یادداشتها-۱۲آذر مدیریت IT، ماتریس SWOT، خانه SO:
تحلیلش میشد با استفاده از نقاط قوت سازمانت، فرصت ها رو دریاب. استاد اضافه کرد به سرعت با استفاده از نقاط قوت سازمانت، فرصت ها رو دریاب چون ما در دنیای ایستایی زندگی نمیکنیم، پس اگر یک ساعت بشینی، برنامه بچینی و... فرصته خدافظی کرده رفته..!