بوی ماه مهر با خود بوی مدرسه را میآورد؛ بوی کلاس درس، تدریس، آموزش و... پس قطعا خواندن یک کتاب با این حال و هوا در این ماه میتواند جذاب باشد، که طاقچه دقیقا همین را برای چالش مهرماه انتخاب کرده بود. کتابهایی که موضوعشان در مدرسه اتفاق میافتد!
و من کتاب انجمن شاعران مرده رو انتخاب کردم که بخونم... کتابی که تعریف های زیادی دربارهاش بود ولی موقعیتی برای من پیش نیومده بود که مطالعهاش کنم.
نویسندهی کتاب انجمن شاعران مرده نانسی هوروویتز کلاین بام است که شغلش نویسندگی و روزنامه نگاریست. جالب است بدانید براساس این کتابِ او، تام شولمن فیلمنامهای نوشته است و فیلم کتاب قبل از چاپ کتاب به میان مردم امده. اتفاقا فیلمش هم بسیار سر و صدا کرده و همین باعث شده است که کتاب در امریکا پرفروش شود و سپس نسخههای ترجمی آن به بازار بیاید.
این کتاب از یک دبیرستان حرف میزند... یک دبیرستان که در آن استبداد حرف اول را میزند... دبیرستانی که میخواهد به جامعهاش فقط دکتر، مهندس، وکیل و... تحویل بدهد! دبیرستان ولتون.
کتاب با فرستاده شدن تاد اندرسون توسط پدر و مادرش به این دبیرستان، شروع میشود. البته کتاب فقط دربارهی تاد نیست. ما در کتاب تاد و دوستانش را میبینیم که اکثرشان به اجبار پدر و مادر به این دبیرستان شبانه میرند تا از قبولی در کالج اطمینان داشته باشند.
همینطور که پیداست این دبیرستان قوانین و نظم بسیار سختی دارد و ذرهای راه برای نفس کشیدن به بچه ها نمیدهد... تا اینکه جان کیتینگ استاد جدید زبان انگلیسی با روش های جدید راه دانش آموزان را به چالش میکشد... و همین میشود نقطهی عطف داستان، نقطهای از داستان که به کمک همه در زندگی میشتابد.
توی این داستان میتونیم از جسارت و شجاعت تغییر بخونیم، از اینکه هرکس درون وجودش یه آدم منحصر به فرد داره، اینکه نباید به اجبار و تعصب های قدیمی تن داد و... ولی قشنگ ترین درسش به نظرم میتونه این باشه که یه معلم خوب چه کسیه و رسالت یک معلم چیه! این معلم یکی از بهترین آدمهاست که میتونید ازش بخونید :) شخصیت جان کیتینگ که در قلب من عجیب جا باز کرد...
و بخش متن ها و شعرهای داستان هم خیلی قشنگ بود... شعرها عمق روان آدم رو درگیر میکرد و ذهن رو به چالش میکشید. به قول خود نویسنده: "تو شعر میخونی چون عضوی از نژاد بشر هستی چون نژاد بشر سرشار از شور و عشق و احساسه! پزشکی، قانون، بانک داری، این چیزها برای حفظ و ادامهی بقای زندگی لازم هستن. اما شعر، ادبیات، عشق و زیبایی چی؟ اینها چیزایی هستند که ما به خاطرش نفس میکشیم..." و الحق چه شعرهای قشنگی هم در کتاب طبق این صحبت گذاشته بود!
یا یکی از جملات قشنگ و قابل تأمل دیگهی کتاب این بود: ''وقتی چیزی رو میخونید فقط به این فکر نکنید که نویسنده چی میگه، بلکه زمانی رو صرف کنید و ببینید خودتون چی فکر میکنید'' که به نظرم بسیار باید روش فکر کرد و انجام داد.
و اینکه کتاب خیلی حجم کمی داشت و در عرض دو سه روز میشد تمومش کرد... همینطور کتابی بود که میشد داستانش رو با گوشت و پوست حس کرد... پس اگه از موضوعات گفته شده خوشتون میاد خوندن کتاب رو از خودتون دریغ نکنید. من که خیلی لذت بردم! و قصد دارم فیلمش رو هم ببینم.
برای خوندنش هم میتونید کتاب رو از اپلیکیشن طاقچه تهیه کنید⇩
و در آخر دم را غنیمت شمارید?