ویرگول
ورودثبت نام
خرد
خرد
خواندن ۸ دقیقه·۴ روز پیش

دوازده توصیه به نودانشجوها!

خانم‌ها و آقایان نو دانشجو سلام!

اول‌ازهمه بابت استقامت بی‌بدیلی که در سال‌های قریب به این سال، از خود به نمایش گذاشتید و نظام آموزشی سراسر کاستی را تاب آوردید تا بدین نقطه برسید، تبریک می‌گویم. حال ازین جا به بعد نوع مشکلاتی که مقاومت می‌طلبند، متفاوت خواهد شد!

حال که در ابتدای مسیری هستید که این‌جانب تا حدودی در آن پیش رفته‌ام، تصمیم ام بر آن شد که ورق سفید مجازی را گشوده و چند سطری از سیاهی‌های عمق ذهنم که مربوط به چند سال پیش است را، بر آن بیاورم. البته با کمی جبر کردن به حافظه‌ام برای یادآوری! تلاش ام را می‌کنم نوع حرف‌ها با حرف‌های متداولی که شنیده‌اید و می‌شنوید کمی متفاوت باشد. راست اش را بخواهید، این نوشتار چکیده‌ای از مطالبی است که دوست می‌داشتم در جایگاه کنونی شما که بودم، از سال بالاتری می‌شنیدم.

و اما برویم سراغ سخن اصلی:

1-انسان دیگری شوید!

این را چون از همه مهم تر بود، همین ابتدا که حوصله ی بیشتری دارید، آوردم. شما به‌عنوان یک انسان وارد محیط جدیدی خواهید شد که از جهات بی‌شماری با فضاهای پیشینی که تجربه کرده‌اید، تفاوت‌های اساسی دارد: آدم‌ها، ارتباطات، فرهنگ و مقتضیات جدیدی انتظار شما را می‌کشند که برایتان تجربیات تازه‌ای خواهند ساخت.

در این میان شاید فرصت خوبی باشد که یک «من» جدید بسازید؛ با تأمل عمیق در باب من‌های قبلی‌تان. کسی که ممکن است با آدم روزهای قبلی شما تفاوت‌های اساسی داشته باشد که...

این اصلاً عیبی ندارد!

صفات و رفتاری که در خود نمی‌پسندید (اما آن‌قدر به این صفات شناخته‌شده بودید که شمارا به‌سوی «همان» بودن سوق می‌داد.) را با خیالی آسوده در این بهاران زندگی خود تغییر دهید یا به‌کلی حذف کنید...و از دیگر سوی، ویژگی‌های مثبتتان را به‌مانند سربازی که از چیزی گران‌بها مراقبت می‌کند، از گزند تغییر حفظ کنید.

یک انسان نو با شکل تازه‌ای از زندگی بسازید. در هر بعد که می‌خواهید و صلاح می‌دانید، شجاعانه تغییر ایجاد کنید. (می‌تواند در بعد اندیشه، گفتار یا رفتار باشد.) از کوچک‌ترین تا بزرگ‌ترین چیزها. از ساعات خواب‌وبیداری، نوع تغذیه و ورزش گرفته تا مطالعه‌ی غیردرسی، دایره‌ی دوستان نزدیک و افکار.

2-هر چیز که همه‌گیر است، لزوماً درست نیست!

ممکن است در دانشگاه رفتارهای عادی نسبتاً پرتکراری ببینید که ازنظر اخلاق و منطق به نظر صحیح نباشند یا اینکه بهترین راه نباشند. رفتارهایی که اگرچه رایج‌اند، اما لزوماً درست نیستند. پس اندیشه‌ی خودتان را داشته باشید و سبک و سیاق خودتان! بدانید حقیقت همیشه حقیقت است حتی اگر باورمندان و عمل‌کنندگان اش اندک باشند.

البته مقصودم این نیست که دچار افراط شوید و از آدم‌ها و جمع‌ها فاصله بگیرید، بلکه منظورم این است: به‌مانند مواد جامد در هر ظرفی به هر شکلی، شکل خودت را حفظ کن!

3-زندگی کنید و در کنار آن درس بخوانید!(نه اینکه درس بخوانید و در کنارش زندگی کنید.)

شما دانشجو نیستید! شما انسانی هستید که یکی از نقش‌هایش دانشجو است. (تفاوت از زمین تا آسمان است!)

فرصت‌های زندگی‌تان و سنی که در آن قرار دارید را قدر بدانید و تجربیات گوناگونی در کنار درس خواندن داشته باشید. این تجربیات می‌تواند شرکت در یک جلسه‌ی نقد فیلم بی‌ربط با رشته‌تان باشد تا بسته‌بندی هدیه‌ی شب یلدا برای کودکان کار...از شرکت در برنامه‌ی کوه‌نوردی آخر هفته‌ی دانشگاه، لیگ‌های دانشجویی تا گروه مطالعات غیردرسی تا همکاری برای نوشتن نامه‌ی اعتراض به آموزش برای تغییر ساعت یک درس.

پیشنهاد می‌کنم مسئولیت‌پذیری، توان تعامل با گروه و حتی مدیریت یک گروه را (که حتماً در هر هیبتی در آینده به کارتان خواهد آمد.) در تشکل‌های دانشجویی مانند انجمن علمی امتحان کنید.

4-دایره‌ی ارتباطی خوبی با ترم بالایی‌ها داشته باشید!

این مورد مزایای متعددی دارد. کوچک‌ترین اش این است که می‌توانید برای درس‌های مختلف، در مورد نحوه‌ی خواندن درس، منابع مورد تأکید استاد برای امتحان و حتی سؤالات مشابه از سال گذشته، از توصیه‌های سال بالایی‌ها استفاده کنید؛ و البته مهم‌تر از آن این فرصت، به شما امکان ارتباط با فردی را می‌دهد که فضای واقعی‌تری از رشته‌ی شما و البته سبک زندگی دانشجویی را تجربه کرده است و احتمالاً حرف‌های زیادی دارد که به‌عنوان تجربه به شما منتقل کند.

5-مراقب دایره‌ی دوستی‌ها و اکیپ‌های ترم‌های اول باشید!

بدانید و آگاه باشید تعداد قابل‌توجهی از اکیپ‌های به‌ظاهر جذاب‌ ترم اول بعد از زمان اندکی ازهم‌پاشیده‌اند و از خود چیزی جز کینه و خشم به یادگار نگذاشته‌اند.

به‌جای توجه به ‌ظاهر پرزرق‌وبرق اکیپ‌ها، به دنبال پیدا کردن دوست واقعی باشید! (اگر رشته‌تان را باعلاقه انتخاب کرده‌اید، شانس دوستی با افراد به‌اصطلاح هم‌فاز از نظر علاقه مندی را بیشتر خواهید داشت! گرچه اگر هم این‌طور نیست، باز مشکل خاصی وجود ندارد.) و رابطه‌ی خوبی با جمیع همکلاسی‌ها و هم‌دانشگاهی‌هایتان برقرار کنید. دانشگاه به شما این فرصت را می‌دهد که انعطاف خود را در تعامل با افراد متشابه و غیر متشابه به‌شدت بالا ببرید و چه‌بسا از افراد به‌ظاهر نامشابه (البته به باطن نزدیک) دوستی های های پایدار بسازید. پس با پیش‌فرض و پیش‌داوری با هیچ‌کس مواجه نشوید و بر قضاوت منصفانه و شناخت خودتان تکیه کنید.

6-در روزمرگی تلاش برای پاس کردن واحدها، شوق و پرسشگری‌تان را حفظ کنید!

از همان ترم‌های اول تلاش کنید بسته به رشته تان با محیط کارهای عملی و تحقیقاتی رشته‌تان آشنا شوید و هر واحد را چیزی بیشتر از یک درس برای گذراندن و طی کردن ببینید. در پازل فردی که در تخصص آینده تان قصد تبدیل‌شدن به آن را دارید، هر درس قطعه‌ای از این پازل خواهد بود. همواره در شروع ترم با نگاه به لیست انتخاب واحد یا شروع هر فصل از هر درس از خود بپرسید: جایگاه این قطعه از پازل کجاست و برای چه آن را می‌خوانم؟(حتماً هدفی فراتر از حفظ کردن و بازگردانی این مطالب حفظ‌شده بر صفحات امتحان پایان‌ترم وجود دارد! چراکه ارزش تکاملی مغز انسان به توانایی حل مسئله‌ی آن است نه حفظ کردن مطالب کسی که درگذشته مسئله‌ای را حل کرده است. اگر غیر این باشد، پس کامپیوتر هم کاری مشابه ذهن آدمی انجام می‌دهد و مطلبی را در حافظه نگه می‌دارد و البته برخلاف من و شما که تفکرمان در معرض انواع خطاها، تحریف‌ها و فراموشی‌هاست، بی‌نقص می‌تواند همان مطلب را در زمان کوتاهی تحویل دهد.)

7-نهایت بهره را از اساتید خود ببرید!

چه فرصتی بیشتر از این شایسته و بایسته‌ی دریافتن است که شما به تعداد خوبی از کار بلدها، باسوادان و صاحب‌نظران رشته‌ی خود دسترسی دارید! از هرلحظه برای یادگیری و یادگیری بیشتر، از سرچشمه‌های در دسترس دانش استفاده کنید. (محدود به مطالب درسی نشوید. غالب اساتید تجربه‌های خوبی درزمینه ی بازار کار، سختی‌ها و شیرینی‌های مسیر و... دارند.)

8-کار بلد رشته‌ی خود شوید!

مقاله و منبع اصلی بخوانید و درس‌ها را در طول‌ترم بخوانید که شب امتحان پشیمان نشوید! این‌گونه مطالب بیشتر در ذهن شما تثبیت می‌شوند و البته شب امتحان اذیت نخواهید شد. ما فارغ‌التحصیل دانشگاهی زیاد داریم ولی تعداد افراد به معنای واقعی ماهر و کار بلد و باسواد آن‌قدرها زیاد نیست. تصمیم بگیرید، اگر هدفتان ادامه‌ی همین رشته برای کار یا تحصیل است، جزو آن عده‌ی اندک شوید.

9-در هر محیط که هستید، فعالانه با مشکلات آن محیط برخورد کنید!

در حد خود سعی در حل مشکلات داشته باشید. از پیگیری برای حل مشکل کیفیت غذای سلف گرفته تا نقد به استاد برای بهبود وضعیت تدریس تا ضعف‌های کوچک و بزرگ دانشگاه. بدان گونه که سال‌ها بعد زمانی که ورودی‌ها می‌آیند و در مورد این سال‌ها می‌شنوند، بگویند: خوشا به حال جهان تاریک آن روزها، چه نوری به خود دیده است:)!

و اما ازاینجا به بعد، چند موردی را می‌نویسم که برای بچه‌های خوابگاهی کاراتر خواهد بود، برای بقیه نیز شاید خالی از لطف نباشد:

10- مستقل شوید!

فرصت دانشجویی یکی از بهترین زمان‌ها برای ایجاد استقلال است. (خصوصاً برای دانشجویانی که در شهری غیر از شهر محل زندگی خود، قبول می‌شوند.) می‌دانم، سخت است!

آنگاه‌که بیمار می‌شوی و مادر نیست که برایت سوپ بپزد و پدر نیست که تا بیمارستان تو را برساند...

آنگاه‌که برای کلاس 8 صبح ات خواب می‌مانی و برای مدیریت بحران این وضعیت و رسیدن با سرعتی نزدیک به‌سرعت نور جهت نخوردن غیبت باید خودت را به دانشگاه برسانی...

آن لحظه که روز جمعه سلف تعطیل است و تو باید در جنگی تکاملی برای بقا، باآنکه فردا امتحان داری، غذایی برای خودت دست‌وپا کنی...

و در تمام این لحظات تنها تو هستی ... و خودت! و البته...خدا... و همه‌ی این‌ها موقعیت‌هایی هستند که از تو فرد رشد یافته تری می‌سازند.

11-شوک فرهنگی امری عادی است!

فرهنگ گرم و صمیمی مردم بعضی مناطق در برابر رفتار رسمی‌تر مناطق دیگر، لهجه، گویش و حتی زبان متفاوت، تفاوت در تعارفات و صراحت بیان و...

بعد از مدتی دست تان خواهد آمد و کمتر این تفاوت‌ها جلب نظر می‌کنند. توصیه می‌کنم بدون پیش‌فرض با قومیت‌های مختلف مواجه شوید و بنا را بر شناخت فردبه‌فرد بگذارید.

12-خوابگاه بهترین فرصت برای یادگیری تعامل سازنده!

در خوابگاه باید در یک اتاق در کنار چند نفر که بزرگ‌شده‌ی فرهنگ‌های مختلف، پرورش‌یافته در خانواده‌های مختلف، با عقاید و رفتارهای گوناگون و گاه متعارض با شما هستند، زندگی کنید و نه‌تنها این تفاوت‌ها را به نحوی تعدیل و تحمل‌کنید، بلکه باید ارتباط سازنده و دوستانه برقرار کنید. دقیقاً همین‌جاست که صبر را به‌غایت در خود پرورش می‌دهید و البته بگویم تجربه‌ی خوابگاه و دوستان خوابگاهی برایتان خاطره‌انگیز خواهد شد و بعد از اتمام دوران دانشجویی، دل‌تنگ هم‌اتاقی‌ها و فضای خوابگاه خواهید شد...

و در آخر تشکر از شمایی که باحوصله تا انتهای متن همراهی کردید و امید که بندی از بندهای این متن در لحظه‌ای حساس به کارتان بیاید. ترم اول دانشگاه چندان ساده نخواهد بود، اما سرسختی که نشان دهید، مسیر پیش رو رام شما خواهد شد!

همت ام بدرقه‌ی راه کن ای طایر قدس/ که دراز است ره مقصد و من نو سفرم

دانشجودانشگاهورودی جدیداستادخوابگاه دانشجویی
🌱از هر کجا که هستید، یک قدم فراتر بیایید...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید