m_13902030
m_13902030
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

دربا ه کتاب مغازه ی خودکشی

کتاب مغازه‌ ی خودکشی به نویسندگی ژان تولی، یکی از مشهور ترین و بزرگ ترین آثار در ژانر فانتزی سیاه است که به ما یاد می‌دهد باید از شکست‌ ها درس بگیریم و از آن‌ ها برای رسیدن به موفقیت پلی بسازیم.

در تمام طول کتاب مغازه‌ی خودکشی می‌توان حضور تاریک مرگ را احساس کرد، ژان تولی علاوه بر اینکه تلاش می کند تا امید به زندگی را در خواننده ایجاد کند، در مقابل جنگی نمادین و سرشار از شوخی‌های ظریف را ایجاد می کند که در پایان کتاب شما را شگفت‌ خواهد کرد. به عبارت دیگر می‌توان گفت این کتاب، هجوی تمام‌ عیار در مورد مرگ و امید است.

داستان کتاب در سرزمینی دور که اکثر منابع طبیعی آن توسط انسان‌ها نابود شده‌ است و هوا بسیار آلوده است و دیگر در این سرزمین حتی گُلی نمی‌روید در این سرزمین کسی حتی حال خندیدن ندارد و شادی از عجیب‌ترین چیزها به شمار می‌آید

خودکشی کردن در این سرزمین بسیار رایج است زیرا مردمش دلیلی برای زنده ماندن در این جهان نمی بینند

به همین دلیل مردم برای پایان دادن به زندگی تلخ خود به مغازه خودکشی می‌آیند تا شیوه‌ی خودکشی خود را انتخاب کنند مغازه‌ای که در آن پر از ابزار و وسایل خودکشی است

همه‌ نوع ابزارآلات برای این کار در آن مغازه پیدا می‌شود

از انواع مختلف سم، طناب‌های دار، سلاح‌های کمری، ویروس‌های کشنده و... که برای این کار مناسب هستند؛ یک فروشگاه خاص که به آدم‌ها کمک می‌کند تا از شر زندگی خلاص شوند.

خانواده تواچ صاحب این مغازه‌ی خودکشی است آن‌ها به کسانی که می‌خواهند خودکشی کنند خدمات ارائه می کنند این خانواده انواع شیوه‌های گوناگون برای تمام کردن زندگی مشقت‌ بار را به آن‌ها پیشنهاد می‌کنند

این خانواده یک دختر به اسم مرلین و یک پسر به اسم ونسان دارند

ژان تولی با مهارتی وصف نشدنی موضوع خودکشی یا ادامه زندگی در شرایطی دشوار را در قالب طنز بیان می‌کند

تصور کنید در جهانی سرشار از ناکامی زندگی می‌کنید که در آن امید به زندگی هر لحظه کم‌ رنگ‌تر می‌شود و هر روز خبرهای ناراحت‌کننده به گوش‌تان می‌رسد

کره زمین به سمت نابودی حرکت می‌کند و وضعیت زندگی روز به روز دشوارتر می‌شود

در چنین شرایطی مردم چه واکنشی از خود نشان می‌دهند؟

بسیاری از آن‌ها شاید دست به خودکشی نزنند اما در این شرایط دست کم به خودکشی فکر می‌کنند

بنابراین وجود یک مغازه خودکشی آنقدرها هم دور از انتظار نیست

مغازه‌ای که فلسفه وجودش را یاری به افراد خسته و شکست خورده می‌داند

افرادی که با وجود تمام سختی‌ها و ناامیدی‌ها می‌توانند در مرگ موفق باشند

ترجمه فارسی این اثر به قلم احسان کرم ویسی در نشر چشمه سال ۱۳۹۷ منتشر شده‌است

این اثر به بیش از بیست زبان منتشر شده‌است

در زبان فارسی هم با استقبال مخاطب‌ها روبرو شده‌است چاپ پنجاهم آن سال ۱۴۰۰ منتشر شده‌است

در سال ۲۰۱۲ انیمیشنی فرانسوی براساس این کتاب اکران شده‌است

جملات جالب کتاب

“شما فقط یک‌بار می‌میرید، پس کاری کنید که اون لحظه فراموش‌نشدنی باشه.”

«زندگی همینه که هست. اگه سخت بگیری، اونم به‌ت سخت می‌گذرونه. این ماییم که به‌ش ارزش می‌دیم. با همهٔ کمبودهایی که این دنیا داره، زیبایی‌های خودش رو هم داره. نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم. نمی‌شه باهاش جنگید! بهتر اینه که نیمهٔ پُرِ لیوان رو ببینیم. حالا اون تفنگ و طناب رو پس بده. حالی که تو این لحظه توشی پُرِ استرس و درده؛

این متن رو برای شرکت در چالش کتابخوانی طاقچه در ماه شهریور نوشتم


چالش کتابخوانی طاقچه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید