کتاب *انسان در جستجوی معنا* نوشته ویکتور فرانکل، روایت تجربیات شخصی او از اردوگاههای کار اجباری نازیها در دوران جنگ جهانی دوم است و در عین حال، پایهگذار رواندرمانی لوگوتراپی (معنا درمانی) است. این کتاب به دو بخش اصلی تقسیم میشود:
بخش اول: تجربیات در اردوگاههای کار اجباری
فرانکل در این بخش از رنجها و مصیبتهایی که در اردوگاههای نازی تجربه کرده، سخن میگوید. او توضیح میدهد چگونه زندانیان، علیرغم شرایط طاقتفرسا، معنای زندگی را در کوچکترین چیزها پیدا میکردند.
او تأکید میکند که انسانها حتی در بدترین شرایط نیز آزادی دارند تا در واکنش به آن شرایط تصمیم بگیرند و معنا پیدا کنند. فرانکل معتقد است کسانی که توانستند در اردوگاه زنده بمانند، معمولاً افرادی بودند که دلیلی برای زندگی داشتند، مانند عشق به خانواده یا امید به آینده.
بخش دوم: معنا درمانی (لوگوتراپی)
در این بخش، فرانکل دیدگاه رواندرمانی خود را توضیح میدهد. او باور دارد که جستجوی معنا، نیروی اصلی محرک زندگی انسان است. برخلاف فروید که معتقد بود انگیزه اصلی انسان لذتجویی است، فرانکل میگوید معناجویی مهمترین نیاز انسان است.
او معتقد است که معنا را میتوان در سه حوزه یافت:
1. **خلق کردن یا کار کردن:** از طریق دستیابی به هدفی یا انجام کاری ارزشمند.
2. **عشق و ارتباطات انسانی:** یافتن معنا در روابط با دیگران و عشق به آنها.
3. **پذیرش رنج:** حتی در رنج و سختی میتوان معنایی یافت، به شرطی که انسان بتواند نگرشی مثبت اتخاذ کند.
پیام اصلی کتاب
فرانکل میگوید زندگی هرگز از معنا خالی نیست، حتی در تاریکترین لحظات. این وظیفه ماست که معنای آن را بیابیم. انسانها قدرت انتخاب دارند تا در برابر شرایط واکنش نشان دهند و با یافتن معنا، زندگی را تحملپذیرتر و حتی ارزشمند کنند.
این کتاب الهامبخش میلیونها نفر بوده و به یکی از تأثیرگذارترین آثار در حوزه روانشناسی و فلسفه تبدیل شده است.