سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۴۴ ه.ش، توسط چهار تن از طرفداران جبهه ملی و نهضت آزادی به نامهای محمد حنیفنژاد، علی اصغر بدیعزادگان، عبدالرضا نیکبین و سعید محسن تشکیل شد. مدتی بعد افراد دیگری مانند مسعود رجوی و رضا رضایی نیز به عضویت کمیتۀ مرکزی آن درآمدند.
- مراحل فعالیت سازمان از ابتدا تاکنون
این سازمان در چند مرحله از دوران پیدایش خود فعالیتهایی انجام داده است که عبارتند از:
- دوران آمادگی
۱. تهیه و تدوین تشکیلات و برنامهریزیهای سازمان؛ (تشکیل –۱۳۵۰)
۲. جذب افراد جوان، تحصیلکرده و مذهبی؛
۳. اجرای آموزشهای عقیدتی، سیاسی؛ براساس کتابهای آیتالله طالقانی، مهندس بازرگان، یدالله سبحانی و تاریخ اسلام
۴.آموزش نظامی نیروها؛ با اعزام عدۀ زیادی از نیروهای خود به اردوگاههای مبارزان فلسطینی در لبنان و عمان
- اعلام جنگ و تغییر مواضع
۱- اعلام جنگ مسلحانه علیه رژیم شاه: (۱۳۵۰ – ۱۳۵۴) در این راست تصمیم گرفتند در آغاز جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی، دکلهای اصلی برق سراسری را منفجر کنند. امّا توسط ساواک شناسایی و قبل از انجام هرگونه عملیاتی دستگیر شدند و نه نفر از آنها اعدام و مسعود رجوی و بهمن بازرگانی محکوم به حبس ابد گردیدند.
۲- سازماندهی مجدد: توسط رضا رضایی و سپس تقی شهرام و بهرام آرام
و به دنبال آن به قتل رساندن ژنرال پرایس، فرماندۀ مستشاران آمریکا در ایران، سرهنگ لوئیزهاوکینز و سرتیپ زندیپور، رئیس کمیتۀ مشترک ضد خرابکاری ساواک
۳- تغییر مواضع ایدئولوژیک:
در سال ۱۳۵۴ ه.ش شهرام و آرام، ضمن بیانیهای اعلام کردند که مارکسیست بهترین ایدئولوژی برای مبارزه علیه رژیم شاه است. بدین شکل، به طور رسمی اسلام را از سازمان کنار گذاشتند.
- دو دستگی و تصفیههای خونین
پس از اعلام تغییر مواضع ایدئولوژیک، (۱۳۵۴ – ۱۳۵۷): ابتدا گروهی از جوانان مسلمان و مؤمن از سازمان خارج شدند که به دستور سرکردگان سازمان ترور شدند. در سال ۱۳۵۶ ه.ش، لطفالله میثمی و چند نفر دیگر از جمله مهدی غنی، مسعود حقگو، از سازمان جدا شده، گروه نهضت مجاهدین را به وجود آوردند.
عدهای دیگر به رهبری حسین روحانی از سازمان جدا شده و گروهک «پیکار در راه آزادی طبقۀ کارگر» را بنا نهادند. از اعضای اصلی دیگر این گروه، تقی شهرام، بهرام آرام، مصطفی شعاعیان بودند. تشکیلات این گروهک در اواخر سال ۱۳۶۰ با دستگیری بیشتر رهبران آن از هم پاشید.
از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون
سازمان مجاهدین خلق، پس از پیروزی انقلاب اسلامی با پنهان کردن ماهیت واقعی خود و طرح شعارهای جوانپسند شروع به جذب جوانان کرد. آزادیهای بعد از پیروزی و شور و شوق به وجود آمده در جوانان برای شرکت در فعالیتهای سیاسی نیز به این امر دامن زده، عدۀ زیادی جذب سازمان شدند.
رهبری سازمان
رهبری سازمان هم به دست مسعود رجوی افتاد.
منافقین در انتخابات همهپرسی نظام جمهوری اسلامی ایران و مجلس خبرگان و نیز تدوین و تصویب قانون اساسی شرکت کردند. امّا طبق اطلاعیههای خود، به جمهوری اسلامی رای ندادند و در انتخاب خبرگان هم به افراد مورد نظر خود رای دادند. صلاحیت مسعودی رجوی نیز برای انتخابات اوّلین دورۀ ریاست جمهوری مورد تایید قرار نگرفت.
- اعلان جنگ
مجاهدین خلق، در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ ه.ش، علیه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، اعلان جنگ مسلحانه کرد و پس از مدت کوتاهی مسعود رجوی به همراه ابوالحسن بنیصدر از ایران فرار کرده، در فرانسه علیه نظام به توطئهچینی پرداختند. در سال ۱۳۶۴ ه.ش، به دنبال بهبود روابط ایران و فرانسه، منافقین به صدام حسین که با ایران در حال جنگ بود، پناه بردند. و مدتی برای رژیم عراق و دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران مزدوری و خبرچینی کردند پس از سقوط رژیم بعث نیز در اختیار منافع آمریکا قرار گرفتند.
در سالهای اخیر، به دلیل ضربات وارد آمده بر آنان از سوی جمهوری اسلامی و فساد اخلاقی گسترده در میان اعضای آنها، سازمان در وضعیت مناسبی قرار ندارد.
جاسوسی از نظر مقررات ژنو:
این کلمه معمولاً به تلاشهایی اطلاق میشود که در قلمرو تحت کنترل دشمن توسط یک طرف درگیری برای جمعآوری تمام اطلاعات درباره دشمن که ممکن است برای هدایت جنگ به طور کلی و برای خصومتها به طور خاص مفید باشد، به کار میرود. جاسوسی همانطور که حقوق بین الملل درک می کند مخفیانه است و به بهانه های واهی صورت می گیرد. جمع آوری اطلاعات توسط اعضای نیروهای مسلح با لباس شخصی، جاسوسی نیست، بلکه فعالیت اطلاعاتی است.
کلمه جاسوسی همچنین به جمع آوری اطلاعات سیاسی و نظامی در مورد یکدیگر توسط دولت ها، در زمان صلح و همچنین در زمان جنگ، اطلاق می شود.
در قوانین ژنو در نحوه برخورد با جاسوس برابر قوانین همان کشور اقدام می گردد. و برخورد با جاسوس در کشورهای مختلف تفاوت دارد. در ایران:
جاسوسی و جرائم وابسته به آن :
یکی از مصادیق بارز جرایم علیه امنیت ملی است که معمولا یک جرم سازمان یافته و در عین حال فرا ملی می باشد چرا که با ارتکاب آن اطلاعات حیاتی یک کشور در زمینه امور نظامی، امنیتی و سیاسی از طریق یک نظام سازمان یافته و با استفاده از منابع انسانی در اختیار کشور یا کشورهای دیگر قرار می گیرد.
مطابق ماده 5047 قانون مجازات اسلامی: هر کس نقشه ها یا اسرار یا اسناد و تصمیماتن راجع به سیاست داخلی و خارجی کشور را عالما و عامداً در اختیار افرادی که صلاحیت دسترسی به آنها را ندارند قرار دهد یا از مفاد آنها مطلع کند به نحوی که متضمن نوعی جاسوسی باشد، نظر به کیفیات و مراتب جرم به یک تا ده سال حبس محکوم می شود.
مصادیق جاسوسی:
1- مطلع کردن اشخاص فاقد صلاحیت از اسرار
2- ورود به اماکن ممنوعه جهت کسب اطلاعات
نکته : طبق بندهای «د» و «ه» ماده 24 قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح : هر نظامی که برای به دست آوردن اطلاعات طبقه بندی شده به نفع دشمن و یا بیگانه به محل نگهداری اسناد یا اطلاعات داخل شود، چنانچه به موجب قوانین دیگر مستوجب مجازات شدیدتری نباشد، به حبس از دو تا ده سال محکوم می گردد. هر نظامی که عالما و عامدا فقط به صورت غیر مجاز به محل مذکور وارد شود به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم می شود.
3- جمع آوری اطلاعات :
ماده 505 قانون مجازات اسلامی هر کس با هدف بر هم زدن امنیت کشور به هر وسیله اطلاعات طبقه بندی شده را با پوشش مسئولین نظام یا مامورین دولت یا به نحو دیگر جمع آوری کند چنانچه بخواهد آن را در اختیار دیگران قرار دهد و موفق به انجام آن شود به حبس از دو تا ده سال و در غیر اینصورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم می شود.
مطابق بند الف ماده 24 قانون مجازات اسلامی هر نظامی که اسناد یا اطلاعات یا اشیا دارای ارزش اطلاعات را در اختیار دشمن و یا بیگانه قرار دهد و این اکر برای عملیات نظامی یا نسبت به امنیت تاسیسات، استحکامات، پایگاهها، کارخانجات، انیاری های دائمی یا موقتی تسلیحاتی، توقفگاههای موقت، ساختمانهای نظامی، کشتی ها، هواپیماها یا وسائل نقلیه زمینی نظامی یا امنیت تاسیسات دفاعی کشور مضر باشد به مجازات محارب محکوم خواهد شد.
مطابق بند ب ماده 24 قانون مجازات اسلامی هر نظامی که اسناد یا اطلاعات برای دشمن یا بیگانه تحصیل کرده و به هر دلیلی موفق به تسلیم آن نشود به حبس از سه تا پانزده سال محکوم می گردد.
4- بی مبالاتی در حفظ اطلاعات طبقه بندی شده :
چنانچه مامورین دولتی که مسئول امور حفاظتی و اطلاعاتی طبقه بندی شده می باشند و به آنها آموزش لازم داده شده است در اثر بی مبالاتی و عدم رعایت اصول حفاظتی توسط دشمنان تخلیه اطلاعاتی شوند به یک تا شش ماه حبس محکوم می شود.
5- ماده 27 قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح :
هر نظامی که براثر بی احتیاطی یا بی مبالاتی یا سهل انگاری یا عدم رعایت نظامات دولتی موجب افشای اطلاعات و تصمیمات یا از بین رفتن اسناد و مدارک مذکور در ماده 26 این قانون شود، با توجه به طبقه بندی اسناد افشاءشده، به ترتتیب ذیل محکوم می شود :
الف- چنانچه اسناد، مذاکرات، اطلاعات یا تصمیمات عنوان به کلی سری داشته باشد، به حبس از شش ماه تا دو سال.
ب- چنانچه اسناد، مذارکرات، اطلاعات ی تصمیمات عنوان سری داشته باشد، به حس از سه ماه تا یکسال.
ج- چنانچه اسناد، مذاکرات، اطلاعات یا تمیمات عنوان خیلی محرمانه داشته باشد، به حبس از دو ماه تا شش ماه.
6- اختفای جاسوسان یا معرفی جاسوس به کشورهای بیگانه :
مطابق ماده 510 قانون مجازات اسلامی : هر کس به قصد بر هم زدن امنیت ملی یا کمک به دشمن، جاسوسانی را که مامور تفتیش یا وارد کردند هر گونه لطم به کشور بوده اند شناخته و مخفی نماید یا سبب اخفای آنها بشود به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم می شود.
تبصره : هر کس بدون آنکه جاسوسی کند و یا جاسوسان را مخفی نماید، افرادی را به هر نحو شناسایی و جذب نموده و جهت جاسوسی علیه امنیت کشور به دولت خصم یا کشورهای بیگانه معرفی نماید به شش ماه تا دو سال حبس محکوم می شود.
7- جاسوسی به نفع دولت بیگانه و به ضرر دولت بیگانه دیگر :
مطابق ماده 502 قانون مجازات اسلامی : هر کس به نفع یک دولت بیگانه و به ضرر دولت بیگانه دیگر در قلمرو ایران مرتکب یکی از جرائم جاسوسی شود، به نحوی که به امنیت ملی صدمه وارد نماید، به یک تا پنج سال حبس محکوم خواهد شد.
8- تحریک :
هر کس نیروهای رزمنده یا اشخاصی را که به نحوی در خدمت نیروهای مسلح هستند تحریک موثر به عصیان، فرار، تسلیم یا عدم اجرای وظایف نظامی کند در صورتی که قصد براندازی حکومت یا شکست نیروهای خودی در مقابل دشمن را داشته باشد محارب محسوب می شود والا چنانچه اقدامات وی موثر واقع شود ب حبس از دو تا ده سال و در غیر این صورت به شش ماه تا سه سال محکوم می شود.
9- تهدید به بمب گذاری وسایل نقلیه :
هرکس به قصد بر هم زدن امنیت کشور و تشویش اذهان عمومی تهدید به بمب گاری هواپیما، کشتی و وسایل نقلی عمومی نماید یا ادعا نماید که وسایل مزبور بمب گذاری شده است، علاوه بر جبران خسارت وارده به دولت و اشخاص، به شش ماه تا دو سال حبس محکوم می گردد.
10- همکاری با دول خارجی متخاصم :
هر کس یا گروهی با دول خارجی متخاصم به هر نحو علیه جمهوری ایلامی ایران همکاری نماید، در صورتی که محارب شناخته نشود، به یک تا ده سال حبس محکوم می گردد.
قطعنامه 1566 شورای امنیت و تروریسم (2004)
مجمع عمومی در حال حاضر برای تصویب کنوانسیون جامع علیه تروریسم کار می کند که مکمل کنوانسیون های بخشی موجود ضد تروریسم باشد. پیشنویس ماده 2 آن شامل تعریفی از تروریسم است که شامل ایجاد، تلاش یا تهدید به ایجاد «غیر قانونی و عمدی» است: «الف) مرگ یا صدمات جدی بدنی به هر شخص. یا (ب) آسیب جدی به اموال عمومی یا خصوصی، از جمله مکان استفاده عمومی، تأسیسات دولتی یا دولتی، سیستم حمل و نقل عمومی، تأسیسات زیربنایی یا محیط زیست. یا (ج) آسیب به اموال، مکانها، تأسیسات، یا سیستمها...، که منجر به زیان اقتصادی عمده میشود یا ممکن است منجر به زیان اقتصادی بزرگی شود، زمانی که هدف از رفتار، بنا به ماهیت یا زمینهاش، ارعاب مردم یا مجبور کردن دولت باشد. یا یک سازمان بین المللی برای انجام یا خودداری از انجام هر اقدامی.» پیش نویس ماده همچنین به عنوان یک جرم مشارکت به عنوان شریک جرم، سازماندهی یا هدایت دیگران، یا مشارکت در کمیسیون تعریف می کند.
از چنین جرایمی توسط گروهی از افراد که با یک مشترک عمل می کنند
هدف در حالی که کشورهای عضو بر روی بسیاری از مفاد پیشنویس کنوانسیون جامع توافق کردهاند، دیدگاههای متفاوت در مورد اینکه آیا جنبشهای آزادیبخش ملی باید از دامنه کاربرد آن حذف شوند یا نه، مانع از اجماع بر سر تصویب متن کامل شده است. مذاکرات 7 ادامه دارد. بسیاری از کشورها تروریسم را در قوانین ملی به گونهای تعریف میکنند که به درجات متفاوتی بر این عناصر بستگی دارد.
در رابطه با تروریسم تعریف مشخصی قید نشده است. مانند سایر موارد پست مدرن هر کسی برابر نظر خود آن را مشخص می نماید مثلا در آمریکا ضوابط قانونی برای تعیین بر اساس بخش 219 INA با اصلاحات باید یک سازمان خارجی باشد.
سازمان باید در فعالیت های تروریستی، همانطور که در بخش 212 (a) (3) (B) INA (8 U.S.C. § 1182(a)(3)(B))، یا تروریسم، همانطور که در بخش 140(تعریف شده است) شرکت کند. د) (2) قانون مجوز روابط خارجی، سال های مالی 1988 و 1989 (22 U.S.C. § 2656f(d)(2))، یا توانایی و قصد شرکت در فعالیت های تروریستی یا تروریسم را حفظ کنید.
فعالیت تروریستی یا تروریسم سازمان باید امنیت اتباع ایالات متحده یا امنیت ملی (دفاع ملی، روابط خارجی، یا منافع اقتصادی) ایالات متحده را تهدید کند.
ج- تأثیر تروریسم بر حقوق بشر هدف تروریسم تخریب حقوق بشر، دموکراسی و حاکمیت قانون است. این امر به ارزش هایی که در قلب منشور سازمان نهفته است حمله می کند.
کنوانسیون ژنو در رابطه با رفتار با اسیران جنگی، 75 U.N.T.S. 135، در 21 اکتبر 1950 لازم الاجرا شد.
ماده 4 این قانون می گوید:
الف- اسیران جنگی در مفهوم کنوانسیون حاضر، افرادی هستند که در یکی از دسته های زیر قرار می گیرند و به قدرت دشمن افتاده اند:
1. اعضای نیروهای مسلح یک طرف درگیر درگیری و همچنین اعضای شبه نظامیان یا گروه های داوطلب که بخشی از این نیروهای مسلح را تشکیل می دهند.
2. اعضای سایر شبه نظامیان و اعضای دیگر سپاه های داوطلب، از جمله آنهایی که از جنبش های مقاومت سازمان یافته، متعلق به یک طرف درگیر هستند و در داخل یا خارج از قلمرو خود فعالیت می کنند، حتی اگر این سرزمین اشغال شده باشد، مشروط بر اینکه این شبه نظامیان یا سپاه داوطلب از جمله جنبشهای مقاومت سازمانیافته، شرایط زیر را دارا هستند:
الف) فرمان گرفتن توسط شخصی که مسئول زیردستانش است.
ب) داشتن یک علامت متمایز ثابت که از فاصله دور قابل تشخیص باشد.
ج) حمل آشکار اسلحه.
د) انجام عملیات خود بر اساس قوانین و آداب و رسوم جنگ.
3. اعضای نیروهای مسلح عادی که به دولت یا مقامی که توسط دولت بازداشت کننده به رسمیت شناخته نشده است اظهار وفاداری می کنند.
4. اشخاصی که نیروهای مسلح را بدون عضویت واقعی همراهی می کنند، مانند اعضای غیرنظامی خدمه هواپیمای نظامی، خبرنگاران جنگی، پیمانکاران تدارکات، اعضای واحدهای کارگری یا خدماتی که مسئول رفاه نیروهای مسلح هستند، مشروط بر اینکه دریافت کرده باشند. مجوز از نیروهای مسلحی که آنها را همراهی می کنند، که برای این منظور کارت شناسایی مشابه مدل ضمیمه را در اختیار آنها قرار می دهد.
5. اعضای خدمه، اعم از استادان، خلبانان و کارآموزان، دریانوردی تجاری و خدمه هواپیماهای غیرنظامی طرفهای درگیر که از رفتار مطلوب تری بر اساس سایر مقررات حقوق بین الملل بهره مند نمی شوند.
6. ساکنان مناطق غیر اشغالی که در نزدیک شدن به دشمن، خود به خود برای مقاومت در برابر نیروهای متجاوز سلاح به دست می گیرند، بدون اینکه فرصتی برای تشکیل واحدهای مسلح منظم داشته باشند، مشروط بر اینکه آشکارا سلاح حمل کنند و به قوانین و آداب و رسوم احترام بگذارند.
حمله به مردم عادی در تهران
در ساعت 10:30 صبح روز 5 مهرماه 1360 و همزمان با شکست حصر آبادان در جبهههای جنوب، تعداد قابل توجهی هوادار مسلح، از سه نقطه مرکز تهران (پل حافظ ـ طالقانی، میدان ولیعصر و سهراه جمهوری) با شلیک هوایی و آتشزدن مقداری لاستیک اتومبیل و نیز اتوبوسهای شرکت واحد، راهپیمایی مسلحانه را آغاز کردند. این افراد با شلیک رگبار هوایی و گاه با شلیکهای مستقیم به افراد عبوری یا ساختمانهای مراکز عمومی، بانکها، مغازهها، پاساژها و اتومبیلهایی که افراد با ظاهر مذهبی در آن نشسته بودند خط تظاهرات را پیش میبردند.
به واحدهای عملیاتی دستور داده شده بود که «هرکس به هر شکل خواست جلوی تظاهرات را بگیرد به رگبار ببندید و حتی اینکه از چه موضعی از تظاهرات جلوگیری میکند، فرقی ندارد...» به گزارش مطبوعات، تا رسیدن نیروهای مردمی و پاسداران گشتی سپاه و کمیته، گروهی از مردم عادی در کنار خیابانها و کوچههای منطقه بهدست میلیشیای مسلح سازمان به شهادت رسیدند که تعداد شهدا به 21 نفر میرسید.
کودککشی منافقین در شیراز
یکی از فجیعترین جنایتهای منافقین در ۲۱ مهر ۶۰، شهادت یک کودک ۶ ساله و مادر ۲۲ ساله در شیراز بود. بنابر گزارش روزنامه کیهان در ساعت ۱۹ آن روز، عوامل منافقین با کار گذاشتن یک بمب در اتومبیل پیکان در خیابان هدایت شیراز، این دو تن را به شهادت رساندند.
در راستای همین عملیاتها، روز شنبه 25 مهرماه نیز که مصادف با روز عید غدیر خم بود، سازمان مجاهدین خلق (منافقین) جنایت دیگری در پرونده خود ثبت کرد. منافقین که سابقه کودککشی را در کارنامه خود داشتند بار دیگر با منفجر کردن یک اتوبوس که حامل مردم عادی در شیراز بود، دو کودک را به شهادت رسانده و عدهای دیگر را به شدت مجروح کردند.
روزنامه کیهان در 26 مهرماه طی گزارشی درباره این جنایت منافقین نوشت: «اتوبوس خط یک شرکت واحد شیراز هنگامی که در روز عید غدیر، مقارن ساعت 4 بعد از ظهر با بیش از 30 مسافر از پل اللهوردی خان به سمت میدان شهدا در حرکت بود، در میدان جمهوری اسلامی توسط دو دختر منافق سرنشین اتوبوس به آتش کشیده شد. در جریان این آتشسوزی بیش از 15 مسافر اتوبوس مجروح شدند و دو کودک خردسال نیز به شهادت رسیدند. یکی از شهدا به نام لیلا نوربخش بود و از شهید دیگر تنها قطعه ذغالی به جا مانده است.»
روزنامه اطلاعات به نقل از راننده اتوبوس که شاهد این جنایت بود نوشت: «من اتوبوس را در کنار خیابان نگه داشته بودم که دو نفر دختر در لحظات اولیه از اتوبوس پیاده شدند و شیئی را به وسط اتوبوس انداختند که بر اثر انفجار آن چند زن و بچه که قادر به خارج شدن از اتوبوس نبودند دچار آتشسوزی شدند.» روزنامه جمهوری اسلامی نیز درباره این جنایت منافقین در شیراز نوشت: «بار دیگر منافقین رسوا شده و شکست خورده، دست جنایتکارشان به خون خلق مستضعف و خداجوی میهنمان آغشته شد و در روز با شکوه عید غدیر، با آتش نفاقشان یک اتوبوس شرکت واحد شیراز را آتش زده و بیش از 30 سرنشین بیگناه و مستضعف را مجروح و مصدوم نمودند.»
انفجار بمب در میدان عشرتآباد
در سوم اسفند ۶۰ نیز بر اثر انفجار بمب در میدان عشرت آباد تهران ۱۱ نفر شهید و۲۵ نفر مجروح شدند. به گزارش خبرنگار اطلاعات: «ساعت 7 و 16 دقیقه بامداد امروز هنگامی که مردم مانند هر روز برای فعالیت روزانه به سر کار خود می رفتند بر اثر انفجار یک بمب بسیار قوی که گفته میشود از نوع تی ان تی بوده در خیابان سپاه مقابل تعمیرگاه شرکت واحد، عدهای از مردم به شهادت رسیدند و عدهای نیز به سختی مجروح شدند. شاهدان عینی در مورد چگونگی این حادثه گفتند: هنگام انفجار این بمب ما در نزدیکی محل حادثه بودیم، چند لحظه پس از انفجار مشاهده کردیم که تعدادی اتومبیل در حال سوختن هستند و نیز چند خانه مسکونی ویران گشتهاند. وقتی به طرف صدای انفجار رفتیم با اجساد قطعه قطعه شده بیش از 10 عابر روبرو شدیم که در وسط خیابان و پیاده رو پخش شده بودند...»
این روزنامه با درج تصویری از کیف مدرسه یک دختر بچه محصل نوشت: «شهدا و مجروحین حادثه انفجار میدان عشرتآباد جز چند پاسدار، رفتگر شهرداری، محصل، مسافر اتوبوس و عابر معمولی کس دیگری نبود...»
انفجاری دیگر در تهران
در تاریخ 9 مهر 61 ، ساعت 8:35 بعد از ظهر در کنار مسافرخانه زیبا پارک در میدان امام خمینی و در نزدیکی ساختمان مخابرات بمبی منفجر شد که قدرت انفجار این بمب را که در کامیونی کار گذاشته شده بود حدود قدرت 150 کیلو تی.ان.تی برآورد کردند. شدت انفجار به حدی بود که در محل انفجار طبق گزارش روزنامه کیهان گودالی به طور شش متر و عمق سه متر ایجاد شد. بر اساس آخرین گزارش خبرنگار کیهان از مرکز پزشکی در ساعت 11:15 صبح روز 10/7/1361، 64 تن از شهدای این حادثه به پزشکی قانونی منتقل گردیدند. همچنین 217 نفر از مجروحین در بیمارستانها بستری و 117 نفر سرپایی معالجه شدند. برخی از گزارشها شمار مجروحین را 650 نفر ذکر کردند.
به دنبال این فاجعه، امام خمینی طی پیامی، این جنایت را محکوم کردند. در این پیام آمده بود: «انفجار جنایت بار عظیمی که شب گذشته صدای مهیب آن را شنیدیم و حجم عظیم آن را در وسائل ارتباط جمعی خواهید دید و شنید، در جنوب شهر تهران در بین جماعت مظلومی که از طبقۀ مستضعف و مستمند تشکیل میشود اتفاق افتاد و صدها بیگناه و مظلوم را شهید و مجروح کرد. کودکان نورس را در آغوش مادران به هلاکت رساند و شرافت و انسانیت را به سوگ نشاند، و چهرۀ قبیح امریکاییان منافق و منحرف را بیشتر ظاهر کرد...»
انفجار بمب در میدان خیام تهران
در ساعت ۱۹:۳۰ روز ۱۵شهریور ماه سال ۱۳۶۱در اقدامی تروریستی، گروهک منافقین با انفجار بمب در خیابان خیام تهران دهها تن از مردم عادی را به شهادت رساند. در جریان این انفجار، یک اتوبوس دو طبقه که در حال حرکت و مملو از جمعیت بود در آتش سوخت و تمام مسافران آن شهید و مجروح شدند.
بنابر گزارش روزنامه اطلاعات: این انفجار هنگامی رخ داد که مردم جنوب شهر با اتوبوسهای شرکت واحد و اتومبیلهای شخصی و عمومی عازم منازلشان بودند و عدهای نیز در ایستگاه به انتظار رسیدن اتوبوس در صف ایستاده بودند که بر اثر موج انفجار به شهادت رسیده و یا زخمی شدند .
اطلاعات در گزارش خود مینویسد: بر اثر این انفجار چندین دستگاه اتومبیل از جمله یک کامیون، یک اتوبوس شرکت واحد، یک دستگاه اتومبیل شخصی، یک دستگاه مینی بوس حامل مسافر متلاشی شد. همچنین بر اثر انفجار این بمب چندین مغازه و کارگاه کوچک و محلهای کسب مردم خسارات کلی دید. بنابر این گزارش شدت انفجار به حدی بود که تا شعاع بیش از یک کیلومتر محل حادثه شیشههای اغلب مغازهها و ادارات و کارگاهها خرد شد .
براساس اطلاعات موجود، مقدار قابل توجهی تی ان تی در داخل یک اتومبیل شورلت کار گذاشته شده بود که پس از انفجار اتومبیلهایی که در حال عبور از مقابل وزارت دادگستری و خیابان جنوب پارک شهر بودند آتش گرفتند و سرنشینان اتومبیلها سوختند و به شهادت رسیدند.
انفجار بمب در میدان راهآهن
جنایت منافقین در سالهای بعد نیز ادامه داشت. در ۲ شهریور ۶۳ به واسطه انفجار بمب در میدان راه آهن تهران توسط منافقین، ۱۷ تن شهید و ۳۰۰ نفر زخمی شدند که براساس گزارش روزنامه جمهوری، دو کودک و هشت زن در شمار شهدا دیده میشد. بنا بر همین گزارش حوالی ظهر دو تن دیگر از مجروحین انفجار میدان راهآهن در بیمارستان لقمانالدوله به شهادت رسیدند.
علاوه بر این، به استناد گزارش روزنامه اطلاعات؛ بر اثر این انفجار 20 باب مغازه از 80 تا 20 درصد آسیب دیدند و به دهها اتومبیل که در حال حرکت از میدان و یا پارک بودهاند خسارات کلی و جزئی وارد شد. بر اساس همین گزارش بمب در ساعاتی منفجر شد که در میدان راه آهن که از مراکز پرجمعیت تهران است جمعیت کثیری در حال رفت و آمد بودند.
جنایت علیه نمازگزاران
در ۲۴ اسفندماه ۱۳۶3، دانشگاه تهران میزبان آخرین نماز جمعه سال بود؛ حضرت آیتالله خامنهای امام جمعه وقت تهران مشغول ایراد خطبههای نماز بودند که صدای انفجاری مهیب، محوطه دانشگاه تهران را به لرزه درآورد. در اثر انفجار این بمب -که توسط گروهک تروریستی منافقین در بین نمازگزاران انجام شد- تعدادی از نمازگزاران به شهادت رسیدند.
طبق گزارش ستاد نماز جمعه در اين جنايت 14 نفر شهيد و 110 نفر مجروح شدند. فضلالله فرخ که خود شاهد آن حادثه تروریستی بود میگوید: «من پشت جايگاه نشسته بودم يك دفعه صداي يك انفجار مهيب آمد. بلند شدم بالا را نگاه كردم ديدم كه چيزهايي از بالا پايين ميريزد. اول خوشحال شدم. حدس زدم كه قطعات هواپيماي دشمن است كه پايين مي ريزد. ولي وقتي روي زمين آمد، ديدم قطعات بدن انسان است و بمب چنان به شدت اين بدنها را هوا برده بود كه به اطراف پخش ميشد.» به گفته حجتالاسلام ریشهری: «منظره این حادثه بسیار تاثرانگیز و رقتآور بود. براساس گزارش ستاد نماز جمعه تهران، قطعات بدن شهدا روی درختان اطراف محوطه پخش شده بود...»
آيتاللّه خامنهاي كه در آن زمان در مقام رياست جمهوري و امامت جمعه تهران در حال ايراد خطبههاي نماز بودند، پس از انفجار بمب، با صلابت و بدون هيچگونه تزلزلي به خطبههايشان ادامه دادند. چنانکه محمود مرتضاییفر میگوید: «نکته خیلی جالب در این خصوص این بود که چنین حادثهای، حتی در صدای آقا هم تأثیری برجای نگذاشت و ایشان با صلابت همیشگی و با همان عظمت، ادامه خطبهها را ایراد کردند؛ به نحوی که ظاهراً هیچ اتفاقی نیفتاده است. مردم هم از جای خود تکان نخوردند و نمازجمعه برگزار شد.»
جنایت منافقین در خیابان ناصرخسرو
روز 22 اردیبهشت 1364 گروهك منافقین این بار در خیابان ناصرخسرو تهران كه محلی پر تردد در مركز شهر بود، اقدام به عمل جنایتكارانه بمبگذاری نمودند. این بمب كه از نوع زمانی و با قدرت تخریبی پنجاه پوند تی.ان.تی بود، باعث ویرانی و آتشسوزی یك ساختمان دو طبقه و یك كارگاه تولیدی پوشاك گردید. در این حادثه 9 نفر از مردم بیگناه به شهادت رسیدند و 45 نفر دیگر مجروح شدند.
بنا بر گزارش روزنامه جمهوری اسلامی در این انفجار قسمتهایی از بدن چند تن از شهدا در اثر ترکش بمب قطعه قطعه و در آتش سوختند. همین گزارش حاکی از این است که اکثر شهدا و مجروحین این جنایت کسبه خرده پا یا دستفروشها و رهگذران بودند.
همچنین در این جنایات چند تن از مسافرین اتوبوس شرکت واحد خط ناصرخسرو-اتابک نیز بر اثر ترکش بمب شهید و مجروح شدند و بر اثر آتشسوزی ناشی از انفجار، 3 مغازه الکتریکی، 2 باب فروشگاه لوازم منزل، یک باب فروشگاه دوچرخه، یک باب داروخانه، یک قماش فروشی و انبار یک تجارت خانه به کلی در آتش سوخت و تا شعاع 250 متری شیشههای مغازه و مناطق مسکونی در هم شکست.
بمبگذاری در حرم امام رضا(ع)
حرم مطهر امام رضا (ع) در تاریخ 30 خرداد 1373 مصادف با عاشورای حسینی شاهد یکی دیگر از جنایات گروهک تروریستی منافقین بود که به خاک و خون کشیده شدن جمعی از زوار امام رضا(ع) انجامید. در این تاریخ، حوالی ساعت ۱۴ و ۲۶ دقیقه بمبی که توسط منافقین تا نزدیکی ضریح مطهر حمل شده بود، منفجر شد که به شهادت 26 نفر و مجروح شدن 300 نفر از زائران بیگناه منجر شد.
بر اثر شدت انفجار که طبق نظر کارشناسان مربوطه به انفجار ۱۰ پوند ماده منفجره تی. ان. تی بود، اعضای بدن تعدادی از زائران همچون سر، دست، پا و انگشت جدا شده و سطح بیشتر رواقها همچون رواق دارالحفاظ، دارالسعاده و نیز گنبد الله وردیخان، گنبد حاتم خانی و بخش وسیعی از دیوارها را پوشانده بود.
متعاقب این عملیات تروریستی روزنامه فرانسوی فیگارو در گزارش خود درباره حادثه مشهد به تاریخچه فعالیتهای تروریستی منافقین پرداخت و با اشاره به حادثه شهادت 72 تن و ترور شهیدان رجایی و باهنر، به دست منافقین مینویسد: اینبار این منابع رسمی ایراننیستند که مجاهدین خلق را مسئول حادثه بمبگذاری در مشهد معرفی میکنند بلکه نظر کارشناسان و افراد صاحبنظر نیز بر همین امر دلالت میکند.
روزنامه امریکایی هرالدتریبون نیز با اختصاص تیتر بزرگی به تشریح عملیات تروریستی منافقین در ایران پرداخت و نوشت: پس از پایانجنگ هشت ساله ایران و عراق این حادثه یکی از فجیعترین عملیاتهای تروریستی در داخل ایران است.
روزنامه گاردین با درج خبر انفجار بمب در حرم حضرت امامرضا (ع) نوشت: اینفاجعه در مقایسه با قتلعام نمازگزاران مسجد الخلیل در اسرائیل و حادثه انفجار بمب در یک کلیسا در لبنان به قدری تکاندهنده است که بسیار بعید بهنظر میرسد عاملین این جنایت مسئولیت آنرا بپذیرند.
ترورهای کور
ترور منافقین به کشتار دسته جمعی مردم عادی در کوچه و بازار محدود نشد بلکه این سازمان با هجوم به محل کسب وکار افراد هچنین با به شهادت رساندن افراد در خیابانها روی دیگر جنایات خود را به نمایش گذاشت. محمد طاهر تیموری فرمانده واحد ویژه منافقین در اعترافات خود درباره چگونگی انجام این عملیات سازمان منافقین میگوید: «خط این بود که صاحبان دستفروشیها و مغازهها و ماشینهایی که عکس امام یا شهید بهشتی یا شهید آیت را دارند ترور شوند».
متعاقب این استراتژی روزنامه کیهان در 13 مهر 1360 خبر از حمله مسلحانه افراد سازمان منافقین به علی کاظمی جوان 13 ساله داد که مشغول اقامه نماز بود. به گزارش روزنامه اطلاعات در 15 مهر یکی از افراد فعال و مومن در یزد در مقابل مغازه نفت فروشیاش از سوی دو منافق مورد سوء قصد قرار گرفت که بر اثر اصابت سه گلوله به سینه به شهادت رسید. کیهان نیز در 16 مهر در گزارشی خبر از حمله مسلحانه منافقین به یک سوپر مارکت در شیراز داد که در اثر آن یک نفر از مشتریان این مغازه به نام غلامحسین زندپور به شهادت رسید. اطلاعات در گزارش دیگر در 20 مهر نوشت: دکتر سید ابراهیم فقیهی پزشک مسلمان و متعهد و فعال بیمارستانهای مقدسی و نمازی شیراز امروز از سوی منافقین در خیابان صورتگر این شهر مورد سوء قصد قرار گرفت و به شهادت رسید. همچنین بنابر گزارش کیهان در 14 مهر سه تروریست منافق، مسلح به کلاسنیکف ساعت 6 و 30 دقیقه شنبه به کتابخانه ابوذر واقع در در جاده لاکان رشت حمله کرده و عدهای را به رگبار بستند.
این تنها فهرست کوچکی از ترورهای کور منافقین بود. عملیاتهای تروریستی سازمان منافقین علیه مردم پروژهای بود که در سالهای بعد به صورت مکرر توسط این سازمان تکرار شد و باعث به شهادت رسیدن هزاران نفر از مردم بیگناه کشور گردید.
بمب گذاری و ترور در سطح وسیع در کشور به نحوی که آمار این شهدا بالغ بر 17 هزار نفر می شود. به عوان مثال ترور شهید روحانی مبشر در استان لرستان. بمب گذاری و ترور رییس جمهور و نخست وزیر قانونی کشور و...
در کتاب ژنرالهای صدام که از بازجویی ژنرالهای صدام توسط آمریکایی ها چاپ شده آمده است: طرفا مدعی شد که در این مرحله از جنگ، عراقی ها از مجاهدین چپ رادیکال ایرانی استفاده می کردند. در مبارزات 1979-1982 برای قدرت با روحانیون شکست خورده بود، برای جمع آوری اطلاعات در مورد آنچه بود. در تهران و سراسر کشور اتفاق می افتد.(پاورقی صفحه 20 کتاب ژنرالهای صدام) و این افراد تا 1500 نفر افزایش داده بودند. اقداماتی در راستای تخلیه تلفنی. جمع آوری اطلاعات و فروش انها به کشورهای متخاصم ایران که هنوز ادامه دارد.
بر خلاف معاهدات ژنو اقدام به جذب اسرای ایرانی نموده و از این زندانیان جنگی در راستای منافع کشور دشمن استفاده کرده بودند.
استفاده از یونیفرم سربازان ایرانی در جنگ بر خلاف مقررات ژنو و دستگیری فرماندهان نظامی در حالیکه لباس نیروهای مسلح ایران را به تن داشته اند.
شرکت در عملیات مشترک بر علیه نیروهای نظامی کشور در عملیات مرصاد و تضعیف توان رزمی کشور ایران.
متاسفانه امروزه در دنیا قوانین پست مدرن مطابق با قوانین جنگل حاکم است . در رفتارهای مشابه تفاسیر مشابه توسط قدرت های نرم دنیا و قدرت های رسانه ای صورت می گیرد به نحوی که این سازمان تروریستی و جاسوسی بنا به تعریف آمریکاییها که به منافع آنها کاری ندارد پس تروریست نیستند ارزیابی می شود. در بالا آورده ام که تروریست از نظر آمریکا به چه کسی اتلاق می گردد. این سازمان با کشتار مردم ایران امروزه مورد وثوق کشورهای غربی است و منفور مردم ایران به نحوی که معترض ترین فرد ایرانی نسبت به وضع موجود از آنها اعلام برائت می کند.
گردآورنده :ساراجابرانصاری
استاد راهنما : جناب اقای علیاکبر حسنوند
دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز