رشد سالهای اخیر قیمت طلا در بازار جهانی و همچنین نرخ بازده سرمایه گذاری در طلا در چند دهه اخیر در ایران ممکن است این فکر را بوجود بیاورد که طلا همواره رشد قیمت مثبت داشته است.
اما آیا روند قیمت طلا در جهان همواره مثبت بوده است؟ جالب است بدانید که جواب منفی است. قیمت طلا در بازههای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت نرخ رشد منفی به خود دیده است. موضوع این نوشتار بازه های نزولی طولانی مدت است. طلا بازه های زمانی طولانی را دیده است که قیمت سالانه جهانی، در آن پیوسته رو به کاهش بوده است. و جالبتر آنکه مهمترین عوامل شکلگیری روند کاهشی طولانی مدت در هر یک از این دورهها منحصر به ویژگیهای خاص آن زمان بوده است.
در صد سال گذشته، سه دوره وجود دارد که در آن قیمت طلا برای بیش از دو سال روند نزولی گرفته است.
نخستین دوره نزولی قیمت طلا از سپتامبر 1915 تا جولای 1920 است.
دومین دوره ازژانویه 1934 آغاز شد و تا دسامبر 1970 ادامه یافت.
آخرین دوره تا کنون، مربوط به ژانویه 1980 تا آوریل 2001 است.
چه عواملی در این سال ها کاهش قیمت طلا را رقم زده است؟
دوره نخست (سپتامبر 1915 تا جولای 1920): امروزه بر این باور هستیم که قیمت طلا در دوران جنگ و همچنین در دوران رکود اقتصادی روند افزایشی پیدا می کند. اما جهان در سالهای 1915-1920 شاهد جنگ جهانی اول (28 جولای 1914 – 11 نوامبر 1918) است. پایان جنگ هفت ماه رکود اقتصادی (آگوست 1918 تا مارچ 1919) در آمریکا به دنبال داشت. رکود اقتصادی بعدی، شدیدتر و طولانیتر، از ژانویه 1920 شروع و تا جولای 1921 ادامه مییابد. بر خلاف حضور دو دلیل افزایش دهنده قیمت طلا که همان جنگ و رکود اقتصادی است، در این دوران شاهد کاهش قیمت طلا هستیم.
تعلیق قانون پولی استاندارد طلا در سالهای جنگ جهانی اول: جنگ جهانی اول در حالی اتفاق افتاد که سیستم مالی کشورهای دنیا در آن زمان بر اساس قانون استاندارد طلا کار میکرد. وقوع این جنگ در واقع عاملی شد برای تغییر سیستم مالی جهانی که همان گذار از قانون استاندارد طلا به پول فیات (بدون پشتوانه طلا) بود. کشورهای درگیر – آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، ایتالیا/ آلمان، امپراطوری عثمانی و دیگر کشورها - برای تامین هزینههای جنگ مجبور شدند پول بدون پشتوانه طلا چاپ کنند. بدین دلیل، در دوران جنگ جهانی اول، قانون پولی استاندار طلا به حالت تعلیق درآمد. این امرموجب شروع دوران گذار در سیستم مالی کشورها شد. در این وضعیت، بسیاری کشورها بجای این که اعتبار پول ملی خود را از پشتوانه مقدار ثابتی از طلا بگیرند بیشتر بر کنترل عرضه پول توسط دولت اتکا کردند. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که تعلیق استاندارد طلا و انتقال به پول فیات که در زمان جنگ جهانی اول اتفاق افتاد از مهمترین دلایل کاهش قیمت طلا در این زمان بودند. همچنین، بعضی کشورهای تولید کننده طلا، مانند آفریقای جنوبی میزان تولید خود را در سالهای جنگ افزایش دادند. در نتیجه، میزان عرضه بیشتر، فشار قیمت را کاهش داده بود.
فروش ذخایر طلای دولتها پس از جنگ: شرایط اقتصادی بعد از جنگ کشورهای درگیر عامل دیگری در زمینه کاهش قمیت طلا در این سالها بود. بی ثباتی اقتصادی بعد از جنگ شامل تورم و بدهی گریبانگیر بسیاری از کشورهای اروپایی شده بود. ذخایر طلای کشورهای اروپا برای پرداخت بدهی و واردات استفاده شد که موجب عدم تعادل موقت در بازار طلا شد. دلیل دیگری نیز برای فروش ذخایر طلای این کشورها وجود داشت که همان پرداخت هزینههای بازسازی بعد از جنگ بود. این امر، موجب افزایش عرضه طلا در بازار جهانی و کاهش قیمت آن شد. در کنار عوامل یاد شده، همچنان دلایل دیگری برای کاهش قیمت طلا میتوان ذکر کرد که در ادامه ذکر میشود.
ظهور دلار آمریکا: پس از جنگ، آمریکا به عنوان اقتصاد برتر جهان شناخته شد. به دنبال آن، اهمیت دلار در تجارت جهانی بطور فزاینده افزایش یافت. در آن زمان، آمریکا هنوز طلا را پشتوانه دلار خود حفظ کرده بود. اما استفاده بیشتر از دلار در تجارت بینالملل اتکا به طلا را در تجارت کاهش داد. عواملی که ذکر آن رفت، یعنی اقتصاد قوی آمریکا و برقراری پشتوانه طلا برای دلار آمریکا باعث ایجاد جریان ورودی بزرگ طلا از تمام نقاط دنیا به آمریکا شد. که خود این امر اعتبار بیشتری به دلار آمریکا برای استفاده در تجارت بین المللی میداد. بدین ترتیب، تقاضا برای طلا جهت تجارت بین المللی بشدت کاسته شده بود. از طرف دیگر، این اتفاقات نقدشوندگی بازار طلا را کاهش داد.
رونق اقتصادی پس از جنگ: انتقال از دوران جنگ به دوران صلح دلیل دیگر کاهش قیمت طلا بود. زیرا شروع دوره صلح یعنی آغاز تولید و رونق گرفتن اقتصاد. در نتیجه، نیاز برای سرمایهگذاری در طلا - به عنوان بهشت سرمایهگذاران در دوران پر مخاطره مانند جنگ - کاهش یافت.
عملیات سفته بازانه و تورم: حین و پس از جنگ، دولتها سیاست کنترل قیمت و نسبتسازی (ارز-طلا ) اجرا کرده بودند که انگیزه برای انباشت طلا را میکاست. در بعضی موارد، فروش سفته بازانه طلا قیمت را بیش از پیش کاهش داد. و نهایتا، کاهش ارزش ارز چندین کشور اروپایی به دلیل جنگ نیز خود عاملی بر فشار کاهشی قیمت دلار بوده است.
بطور چکیده، عوامل موثر بر کاهش قیمت طلا در دوره 1915 تا 1920، تعلیق استاندارد طلا، فروش ذخایر طلای دولتهای اروپایی، افزایش عرضه توسط کشورهای تولیدکننده طلا مانند آفریقای جنوبی، ظهور دلار آمریکا در مبادلات بین الملل، رونق اقتصادی پس از جنگ، عملیات سفته بازانه و کاهش ارزش ارز کشورهای اروپایی شناخته شده است.
دوره دوم (ژانویه 1934 تا دسامبر 1970):
قانون ذخایر طلا سال 1934: در سال 1934 دولت آمریکا قانون ذخایر طلا را به تصویب رساند. طبق آن، قیمت طلا را از نرخ هر انس 20.67 دلار به 35 دلار در هر انس تغییر داد. این بخشی از تلاش رئیس جمهور وقت آمریکا روزولت برای مقابله با رکود بزرگ از طریق کاهش ارزش دلار در مقابل طلا بود. با این کار، صادرات ارزانتر و اقتصاد رونق پیدا میکرد. این قانون همچنین، مالکیت خصوصی طلا را در آمریکا ممنوع اعلام کرد. این امر، باعث متمرکز شدن ذخایر طلا در خزانه آمریکا شد. و گامی به سوی ایجاد بازار کنترل شده طلا به شمار میرفت.
سیستم برتون وودز (1944-1971): بعد از جنگ جهانی دوم (1 سپتامبر 1939 تا 2 سپتامبر 1945) توافق برتون وودز، سیستم نرخ ارز ثابت را ایجاد کرد که در آن هر انس طلا معادل 35 دلار بود و ارزهای دیگر به دلار آمریکا تثبیت شده بودند. طبق این سیستم، بانکهای مرکزی کشورها میتوانستند دلار را با طلا مبادله کنند. اما قانون به شهروندان این اجازه را نمیداد. چنین ساز و کاری بطور مصنوعی قیمت طلا را تثبیت نموده بود. زیرا قیمت به یک نرخ رسمی گره خورده بود و نه به مکانیسم بازار. از طرف دیگر کشورها نیز از تغییرات شدید در قیمت طلا اجتناب میکردند تا ثبات پولی جهانی را حفظ کنند.
دلیل دیگرفعالیت محدود بازار بخش خصوصی طلا بود: در آمریکا تا سال 1974 مالکیت طلا در بخش خصوصی غیر قانونی بود. دیگر کشورها نیز کنترلهای شدیدی در این خصوص وضع کرده بودند. در نتیجه، در این زمان طلا کالایی نبود که بصورت آزادانه مورد مبادله قرار گیرد. طلا بیشتر به عنوان دارایی که بانکهای مرکزی در ذخایر خود نگاه داری کنند دیده میشد و نه به عنوان یک ابزار سرمایهگذاری.
رواج دلار و ثبات اقتصادی: در طول این دوره عرضه طلا از طریق معدن کاوی بطور آهسته افزایش مییافت. عرضه با تقاضای بیشتر دولتها روبرو بود. اما نرخ ثابت 35 دلار، سود چندانی برای معدن کاوی و تجارت طلا باقی نمیگذاشت. کشورهایی مانند آمریکا، ذخایر عظیم طلا را انباشت کردند. این موضوع به نوبه خود، اعتماد به تثبیت طلا-دلار و استفاده بیشتر از دلار آمریکا را افزایش داد. در این دوره دلار ارز غالب در ذخایر ارزی کشورها شد و ثبات آن تقاضا برای طلا را به عنوان ابزاری برای هج کردن کاهش داد. از طرف دیگر، رشد اقتصادی و رونق پس از جنگ بخصوص در سالهای 1950 و 1960 اعتماد به پول فیات را افزایش داد و نیاز افراد و کشورها را به طلا کاهش داد.
بطور خلاصه عوامل موثر بر کاهش قیمت طلا در سالهای 1934 تا 1970، قانون ذخایر طلای آمریکا در 1934، استقرار سیستم برتون وودز در نظام پولی بینالمللی در سالهای (1944-1971)، منع مالکیت خصوصی طلا تا سال 1974 در آمریکا و مشابه آن در کشورهای دیگر، رواج دلار به عنوان ابزار تجارت و ذخیره در منابع بانکهای مرکزی کشورها و رشد و ثبات اقتصادی دهه 50 و 60 میلادی.
روند کاهشی آخر (ژانویه 1980 تا آوریل 2001):
شکل گیری حباب طلا و از بین رفتن آن: روند کاهشی قابل ملاحظه این سالها به دلایل خاص این زمان رقم خورد. نخست اینکه در عرض هشت ماه، حباب طلا، قیمت آن را به بیشترین مقدار تا آن زمان در ژانویه 1980 رسانده بود. دلایلی مانند ترس از تورم بالا که در سالهای آخر ده هفتاد میلادی شکل گرفته بود، تنشهای ژئوپولتیکی مانند انقلاب ایران (1979) و حمله شوروی به افغانستان (1979) زمینهساز نااطمینانی شده بود و نهایتا عملیات سفتهبازی – هجوم تعداد زیاد خریداران به سمت طلا- موجب حرکت قیمت طلا به سطوح بی ثبات شد. اما بعد از اینکه نگرانیها برطرف شد و تمایلات بازار تغییر کرد این حباب شروع به خالی شدن کرد.
کاهش تورم آمریکا توسط افزایش نرخ بهره و تقویت دلار: چنان که ذکر شد، یکی از نگرانیهایی که منجر به حباب طلا شده بود ترس از تورم سالهای آخر دهه هفتاد بود. با کاهش تورم توسط مدیریت اقتصادی بانک مرکزی آمریکا به ریاست پل ولکر تمایل به سمت طلا کاهش یافت. بانک مرکزی آمریکا برای مقابله با تورم نرخ بهره را به شدت افزایش داد. این سیاست موثر واقع شد و تورم را بطور قابل ملاحظهای کاهش داد. از طرف دیگر، تقویت دلار که توسط نرخ بهره بالا و اصلاحات اقتصادی پشتیبانی میشد، کاهش قیمت طلا را موجب شد. از آنجا که طلا به دلار قیمت گذاری و معامله میشود، دلار قویتر طلا را برای خریداران خارجی گرانتر کرده، تقاضا و نیز قیمت طلا کاهش مییابد.
رونق اقتصادی و تمایل به سرمایه گذاری در سهام و اوراق قرضه: قبلتر گفتیم که تمایلات بازار تغییر نمود. این تغییر از سرمایهگذاری در طلا به سمت خرید سهام و اوراق قرضه در دهه هشتاد و نود میلادی بود. بازار سهام در دهه نود به پشتوانه رشد اقتصادی، پیشرفت تکنولوژی و حباب دات کام بسیار رونق گرفت. از طرف دیگر، در دهه نود شاهد تورم کم و در بعضی کشورها مانند ژاپن شاهد رکود بودیم. در نتیجه، تقاضای طلا به عنوان هج کاهش یافت. بعلاوه، از آنجا که نگهداری طلا در این شرایط بر خلاف سهام و اوراق قرضه سود و بهرهای حاصل نمیکند، طلا جذابیت خود را به عنوان یک سرمایهگذاری از دست داد.
ثبات سیاسی بین المللی: دلیل دیگر که به روند کاهشی قیمت طلا در این دوره منجر شد ثبات در سیاست جهانی بود. جنگ سرد اوایل دهه نود به پایان رسید و ریسکهای ژئوپولتیکی را کاهش داد. در نتیجه، نیاز به طلا برای سرمایهگذاری امن کاهش یافت.
فروش ذخایر طلای بانکهای مرکزی: اتفاق دیگر فروش طلا توسط بانکهای مرکزی بود. در طول دهه نود بانکهای مرکزی در اروپا و دیگر نقاط مقادیر زیادی از ذخایر طلای خود را فروختند. این فروش باعث عرضه بیش از حد طلا در بازار و کاهش قیمت آن شد.
بطور خلاصه، عواملی که در کاهش قیمت طلا در بازه 1980 تا 2001 دخیل بودند عبارتند از، بازگشت ثبات ژئوپولتیک جهانی و ثبات تورم در آمریکا که بیشتر به شکست حباب طلا در ژانویه 1980 دامن زد؛ کاهش تورم آمریکا توسط افزایش نرخ بهره و در نتیجه تقویت دلار؛ رونق اقتصادی و تمایل به سرمایهگذاری در سهام و اوراق قرضه بجای طلا، ثبات سیاسی بین المللی؛ همچنین فروش ذخایر طلای بانکهای مرکزی کشورهای اروپایی و دیگر کشورها.