آلات موسیقی برای هزاران سال نقش مهمی در ارتش بسیاری از فرهنگ ها ایفا کرده است. در فرهنگ اروپایی-آمریکایی، طبلها زندگی روزمره سربازان معمولی را تنظیم میکردند، آهنگهایی را برای راهپیمایی و سیگنالهایی برای نبرد و همچنین مشخص کردن فعالیتهای معمولی مانند زمان غذا و زمان خواب ارائه میدادند. طبلی که بیشتر با ارتش مرتبط بود، طبل دام بود. این ساز استوانهای شکل که به دلیل آویزان شدن به بند کنار نوازنده به طبل جانبی معروف است، دارای دو سر پوستی است: سر خمیر (بالا) که طبلزن آن را با دو چوب میکوبد و سر تله (پایین) که به این نام خوانده میشود. ریسمان روده ای که وقتی در مقابل سر قرار می گیرد، صدای مشخص «وزوز» خود را به ساز می دهد.
طبل جانبی برای اولین بار در سوئیس شناخته شده است، شاید در اوایل قرن چهاردهم، و به زودی در سراسر اروپا پیدا شد. در هنر، طبل کناری اغلب با سایر تجهیزات نظامی به عنوان نمادی از جنگ به تصویر کشیده می شود. حکاکی روی چوب از 1544 توسط سبالد بهام، نورنبرگ، یک درامر را با یک استاندارد جفت می کند (41.1.90). در اتاق نگهبانی با رهایی سنت پیتر، حدود. 47-1645، دیوید تنیرز جوان طبلی را با سایر تجهیزات نظامی دور انداخته به تصویر میکشد (64.65.5). نمونه ای از این نوع طبل نظامی بزرگ کناری با رمز فردریک آگوستوس (قوی)، انتخاب کننده ساکسونی و پادشاه لهستان (ح. 1693-1733) تزئین شده است و احتمالاً ابزار واقعی مورد استفاده در ارتش وی بوده است (14.25). .1618).
طبل کناری را میتوان به تنهایی یا با فایف نواخت. فایف یک فلوت کوچک است که آهنگ های ملودیکی را برای همراهی با سیگنال های ریتمیک و آهنگ های طبل ارائه می دهد. فیف معمولاً از یک تکه چوب با شش سوراخ انگشت ساخته می شد که می توانست مقیاس دیاتونیک را فراهم کند. جفت سنتی طبل و فایف از تمرین قرون وسطایی یک نوازنده که بر روی یک طبل (طبل کوچک) و پیپ برای همراهی با رقص اجرا می کرد، ایجاد شد.
ابزار نظامی اروپایی به دنیای جدید آورده شد و تقریباً به همان روشی که در کشورهای مادر استفاده شده بود، استفاده شد. با تشکیل شبه نظامیان در شهرها و روستاهای آمریکای مستعمره، طبل نوازان نقش مهمی در احضار مردان روستایی برای گرفتن سلاح داشتند. درامرهای جنگ انقلابی و فیفرها در نبرد برای علامت دادن به سربازان برای شلیک استفاده می شد. در مه مه آلود نبرد، فرماندهی بصری غیرممکن بود و آلات موسیقی تنها راه برای رساندن دستور به نیروها بود. البته که تجهیزات اجرای این گروه ها نیست سنتی تر بوده و در حد جوامع امروزی نبود .
ترکیب فایف و طبل به موسیقی میدان نظامی معروف شد. در زمان جنگ داخلی، هر گروه نوازندگان میدانی مخصوص به خود را داشت، یک نوازنده فیفر و یک نوازنده درام، تا سیگنال های روزانه را به سربازان ارائه دهند که از خواب بیدار شوند، غذا بخورند و به رختخواب بروند. طبلزنان و فیفرهای یک هنگ گرد هم آمدند تا طبل و سپاه بزرگتر را ایجاد کنند، که آهنگها و سیگنالها را برای مناسبتهای رسمیتر فراهم میکرد و این ابزار و اقدامات روی هم رفته تجهیزات اجرای زنده این موسیقی نظامی را فراهم میکرد .
طبل ها (2010.138.1-.4)، مانند بنرها و پرچم ها، نمادهای مهم یک واحد نظامی بودند. آنها اغلب با نشان واحد، نشان های ملی یا نمادهای ملی تزئین می شدند. در ایالات متحده، عقاب، نماد پرافتخار ملت، از اواخر قرن هجدهم، از کالسکه گرفته تا دکمهها، تزیینی محبوب بود و بر طبلها نیز نقش بسته بود (58.82). طبل ها به طبل عقاب معروف شدند و در دهه 1840 ارتش ایالات متحده در تلاش بود تا این تزئینات را استاندارد کند. طبل های عقاب در طول جنگ داخلی (89.4.2162) در ارتش اتحادیه محبوبیت خاصی داشت.
سومین ساز موسیقی در قرن نوزدهم وارد موسیقی میدان نظامی شد. بوگل نظامی اولین بار در حدود سال 1800 در انگلستان مورد استفاده قرار گرفت و در طول جنگ 1812 به ایالات متحده معرفی شد. بوگل ها سازهای برنجی هستند که با لوله سوراخ مخروطی شکل که معمولاً یک بار به اطراف پیچیده می شود و زنگ های پهن مشخص می شوند. واحدهای سواره نظام در ایالات متحده برای سیگنال های صحرایی خود از این ابزار استفاده کردند. بعداً در این قرن، باگل شروع به جایگزینی درامرها و فیفرهای سنتی تر برای استفاده پیاده نظام کرد. بسیاری از تماسهایی که در ابتدا بر روی درامها اجرا میشد، بهعنوان فراخوانی bugle پذیرفته شدند. آشناترین آنها "شیرآلات" است. این اصطلاح در ابتدا به خاطر عمل درامر در حال نواختن بر روی طبل خود نامگذاری شده است، این اصطلاح در حال حاضر به تماس باگ اشاره دارد.
باندهای نظامی
ارتش ایالات متحده علاوه بر موسیقی میدانی، گروه هایی نیز داشت که برای اهداف تشریفاتی و افزایش روحیه سربازان استفاده می شد. مانند موسیقی میدانی، این سنت نیز ریشه در شیوه های نظامی اروپا دارد. اولین گروه های موسیقی در فضای باز یا نظامی از سازهای بادی چوبی تشکیل شده بودند. این گروهها که به Harmoniemusik معروف هستند، عمدتاً از ابوا، شاخ و باسون استفاده میکردند. این ابزارها معمولاً باید وارد می شدند، اما تعداد کمی توسط سازندگان در ایالات متحده تولید می شدند. یک ابوا ساخته جیکوب آنتونی از فیلادلفیا (1997.272) و یک فاگوت از جان میخام از آلبانی (89.4.884) نمونههای نادری از سازهایی هستند که نمونهای از سازهایی هستند که در گروههای هارمونی موزیک استفاده میشوند. در اروپا، شور و شوق موسیقی ترکی در پایان قرن هجدهم، طبل باس و سنج را وارد این گروهها کرد و این سازها به زودی به گروههای آمریکایی نیز راه یافتند.
سازهای برنجی که امروزه برای مخاطبان آشنا هستند به طور قابل توجهی در میان این گروههای نظامی غایب هستند. در آن زمان، تنها سازهای برنجی طبیعی، آنهایی که کلید یا سوپاپ نداشتند، در دسترس بودند. برنجهای طبیعی فقط میتوانستند نتهای سری اوورتون را بنوازند و بنابراین به اندازه بادیهای چوبی در نوازندگی گروهی مفید نبودند. در سال 1810، جان هالیدی ایرلندی یک بوگ کلیددار اختراع کرد که به ساز برنجی اجازه میداد تمام نتهای رنگی را که قبلاً باید روی ابوا یا کلارینت نواخته میشد، بنوازد. در اروپا، موج عظیمی از اختراعات، سازهای برنجی را از انواع مختلف، ابتدا با کلید و سپس با سوپاپ و پیستون ایجاد کرد. اگرچه نوازندگان در ایالات متحده در پذیرش این طرح های جدید کندتر بودند، اما مهاجران این سازهای جدیدتر را همراه با ذائقه خود برای گروه های برنجی در دهه های قبل از جنگ داخلی (89.4.2326) به ایالات متحده آوردند.
با شروع جنگ داخلی، بسیاری از شهرها و روستاها گروه های موسیقی خود را داشتند و اغلب آنها را همراه با واحدهای شبه نظامی خود می فرستادند. گروههای موسیقی، مانند سربازان جوان رزمنده، نمادی از غرور برای جوامع بزرگ و کوچک در شمال و جنوب بودند. به نوبه خود، سربازان و افسران آنها را می خواستند زیرا آنها کلید حفظ روحیه بالا بودند و همچنین منبع اصلی سرگرمی بودند.
در طول جنگ داخلی از همه نوع نوارهای برنجی استفاده می شد، اما یک نوع خاص از ساز برنجی که به عنوان بوق بالای شانه شناخته می شد، با گروه های موسیقی این دوره مرتبط شد. لوله روی این سازها به اطراف خم می شد و زنگی را نشان می داد که روی شانه نوازنده قرار داشت. این به گروه اجازه داد تا جلوی سربازان راهپیمایی کنند و صدا از پشت بازیکن به سمت نیروهای راهپیمایی هدایت میشد. نوارهای کاملی از سازهای برنجی روی شانه، از توبا تا کورنت، در طول جنگ داخلی مورد استفاده قرار گرفت.
پس از جنگ، بسیاری از جانبازان به خانه های خود در شمال و جنوب بازگشتند. بسیاری دیگر ترجیح دادند در پهنه های بزرگ غرب آمریکا مستقر شوند. در هر دو مورد، این سربازان سابق عشق خود به موسیقی برنجی نظامی را با خود به ارمغان آوردند و گروههایی را در جوامع بزرگ و کوچک در سراسر قاره سازماندهی کردند. جنبش گروه موسیقی آمریکایی، که با رهبر بزرگ گروه، جان فیلیپ سوزا، در اواخر قرن بیستم به اوج خود رسید، آغاز شده بود.