وحید ح زرقانی
وحید ح زرقانی
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

که آری چقدر دلم تنگ شده‌ست!

و بر من رحم کن ای خویش... . به تقاضاست این ورنه زانو به قصد از تنه­‌ی ایستادن به جدایی وا نمی­‌دادم. بگذار به جریان راه دهد این عظیمتِ روی کرده به احتیاجم را. و ناله از صدایی می­‌شنوی که سالها به پایت اشک ریخته شاید دیگر کافی­‌ست، شاید از تو باشد این... و بر موجی فرو می‌­نشاندم... . بازگشته به ساحلی که سال­ها قدم به قدمش را به خود سپرده‌­ام اما نمی­.گذارد، نمی­‌گذارد به دریا زنم، حال که خویش خودش دریاست. انگار از درونی مرا مدام بیرون می­‌کشد و معلق مدام به سویی جز بر سکنایی که استوارم سازد می­‌اندازد. اما حال انگار به لبخندم، و چه زیبا فرار می­‌کند، ای کودکیِ بی قرارِ من به کجا می­‌روی؟ مگر جهان جز به دریایِ توست؟ بیا عزیزم، بیا... بگذار اندکی بر شانه‌­هایم آرام گیری، چند نفسِ عمیق بکش این ترس از برایِ چیست؟ و همان حالی که اشک می‌­ریخت بلند شد و باز به خویش زد، اندکی ایستادم و او آرام آرام به پهنه­‌ها کناره گرفت، و از اندکی قدم نگذشته بود، که به لغزشِ عامدانه‌­ای بر دامنش به غرق شتافتم. فراموشش شده­‌ست که من چقدر از این تعلق به وابستگی محتاجم، گویمش باز، به تقاضاست... . سلام، سال هاست به دیدارِ خویش ننشسته بودیم، انگار هنوز همانی، بی هیچ تغییری شفاف، آینه وار، و هنوز هم منتظری، ورنه بر خشکی‌­ات به ساحلم بی جنگ گسترش می‌­بخشیدی. من به این عادت دارم یادت رفته­‌ست؟ نمی­بینی هنوز چه آزادانه نفس می­‌کشم؟ بیرونم کشید و گذاشت که در پهنه­‌ی عظیمش قدم زنم. چقدر بی­‌انتها است، چقدر زنده است، چرا عظمتت را فراموش کرده بودی؟ مگر من هرچه دور شوم از عاقبت بر خویش قدم نمی­‌گذارم؟ بگذار به این توان، رویِ تو بِدَوَم، که خاستگاهم این است. و بر موجی آرام به ساحلم برگرداند، آری از دلتنگی بود فراموش کرده بودم، غروب است و خواب، و بر هیجانی از هوایِ خنکِ مهتاب به خواب نخواهم رفت، که من، نفسِ آرامی کشیدم و باز گفتم: من، در آرزویِ این قدم زدن سال­ها خوابیده‌­ام، و عجیبانه باورپذیر است که چقدر احساسِ خوشبختی می­‌کنم، و انگار تکیه گاهی مدام از سرِ قدرت در سرم به نجوا می­‌خیزد و از قصهْ شیرینش به خواب می­‌روم و بر خوابِ خوشِ مستی به بیداری نه حتی سیلی روانم نکند، به رویا بیدارم،و متشکرم... .

و متشکرم... .

وحید ح زرقانی.



خویشتقاضانفسقدم زدن
نویسنده، ایده پرداز. ایمیل: vahidhamzeh1382@gmail.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید