همه ی ماها یه روزایی و سپری کردیم و یا درحال حاضر در حال گذراندن سخت و تاریک ترین روزهای زندگیمون هستیم که خیلی چیزها برامون طاقت فرسا به نظر میاد
یه روزهایی هست که دیگه توان ادامه دادن ؛ امید رسیدن نداری.تمام خودتو گذاشتی اما یهو همه چی بهم ریخت
تو تمام تلاشتو کردی تا جلوی خیلی چیزها و بگیری اما نشد که نشد
میتونم باهات همدردی کنم
هممون این روزای تلخ و داریم
اما چرا چی میشه مگه؟تمام سوالمون اینه چرا من؟ مگه من چیکار کردم
خواستم بگم قانون طبیعت اینه وقتی ببینه تو داری یکنواخت پیش میری یا توی این مسیر قرار نیست به اون رسالتت برسی اونو از تو میگیره و تمام نقشه هاتو خراب میکنه؛ حتی گاهی میتونه یه امتحان باشه که ببینه چقدر پافشاری روی خواستت ! روی اهدافت!
اما اینجا برای تو دوحالت وجود داره!
اینکه حالت منفعل و به خودت بگیری و به گوشه بشینی و نگران باشی
و یا باز شروع کنی به بازسازی خودت و اشکال هارو رفع کنی و باز اقدام کنی؟
گفتن و شنیدن این حرفا خیلی آسونه اما تو باید بدونی که تنها نیستی ؛ بدونی که هر اتفاقی که برات افتاده چه تلخ و زننده باشه برات باز هم برای تو بهترین اتفاقی بوده که میتوانسته توی این زمان بیفته
لطفا توی روزهای تاریک امیدتو بیشتر کن!
لطفا تو روزهای تاریک بیشتر به خدا و خودت نزدیک شو
دست از تلاش و امید برندار و بدون کسی هست که حواسش بهته و به حرفات گوش میده
بیاین با هم شکر گزاری و تمرین کنیم
خدایا شکرت بابت هر اتفاق تلخ و شیرین
چون جهان تو در مدار خیر حرکت میکنه و هیچ شری وجود نداره!