مووی
مووی
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

جدال با مرگ


مقاله یاشار دارابیان مدیرعامل شرکت آوین‌انس در شماره101 مجله خبری پیوست

آیا شرکت‌های پخش آنلاین شبیه تلویزیون هستند یا ویدئو کلوپ‌ها؟

این پرسش که توسط آماندا لاتز، استاد دانشگاه کوئینزلند پرسیده شده است را می‌توان کلیدی‌ترین پرسش در حوزه‌ی تنظیم‌گری و قانون‌گذاری کسب و کارهای پخش آنلاین و پلتفرم‌های صوت و تصویر بر شمرد.

قریب به یک دهه پیش و با آغاز به کار پخش آنلاین محتوا در ایران، کمتر کسی تصور می‌کرد که این صنعت منجر به لرزیدن پایه‌های صدا و سیما و سلطه ناشی از انحصار بی چون و چرای آن گردد. پلتفرم‌های صوت و تصویر همچنین تاثیر شگرفی بر صنعت سینما گذاشت، مرزهای بین فیلم و تلویزیون را از بین بُرد و تعادل تعاملات تجاری بین تولیدکنندگان و توزیع کنندگان محتوا را بر هم زد.

به طور کلی دو رویکرد برای مواجهه با پلتفرم‌های پخش آنلاین صوت و تصویر در جهان وجود دارد. برخی دولت‌ها از کسب و کارهای پخش آنلاین صوت و تصویر به عنوان مولفه‌های فرهنگی یاد می‌کنند و در برخی دیگر، پلتفرم‌های صوت و تصویر زیر مجموعه‌ای از صنایع به شمار می‌آیند که مشمول سیاست‌های اشتغال‌زایی، مالیات و اخذ مجوزهای مربوطه می‌گردند. در ایران اگرچه نگاه در ابتدا از دریچه هنر و فرهنگ بوده است، اما حاکمیت در حال حاضر پلتفرم‌های صوت و تصویر را به عنوان یک صنعت مورد واکاوی قرارداده است. این مهم در مصاحبه میراحمد ذوالفقاری، اقتصاددانِ عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق با نشریه پیوست نیز مورد تایید قرار گرفته است: «در حال حاضر در حوزه صوت‌وتصویر فراگیر با یک بازار (صنعت) مواجه هستیم. زمانی محتوای صوتی و تصویری یک هنر بود و صرفاً توسط بخش حاکمیتی و قسمتی هم توسط بخش خصوصی در سینما تولید می‌شد، اما الان بخش خصوصی حضوری جدی دارد.»

تا پیش از این، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داعیه دار رسیدگی به تولیدات سینمایی و توزیع محتوای رسانه‌های خانگی بود و سازمان صدا و سیما وظیفه تنظیم‌گری در حوزه پخش تلویزیونی را عهده دار بود. اما بر هم خوردن تعادل این حوزه با حضور شرکت‌های پخش آنلاین و پلتفرم‌های صوت و تصویر، منجر به بهم‌ریختگی فضای تنظیم‌گری حاکم در کشور گردید؛ به نوعی که در تفسیر ابلاغیه‌ی سیاست‌های کلی نظام در رابطه با فضای مجازی توسط دفتر رهبری (شهریور ۱۳۹۴)، همزمان با راه‌اندازی سازمانی تحت عنوان «سازمان صوت و تصویر فراگیر – ساترا» زیر نظر صدا و سیمای کشور، وزیر فرهنگ و ارشاد وقت نیز اقدام به تدوین «طرح پروژه ملی سند» (سامانه‌ی نمایش درخواستی) نمود. دو اقدام موازی که در نهایت به فرمان‌روایی ساترا در این حوزه ختم شد.

اهدای حکمرانی به نهاد زیر مجموعه صدا و سیما به عنوان تنظیم‌گر و قانون‌گذار این حوزه در کشور منجر به پیچیده‌تر شدن کلاف سر در گم قانون تسهیل رقابت و منع انحصار در این حوزه شده است. امروزه صدا و سیما که تمام قد از فرزندخوانده اخیر خود (تلوبیون) حمایت می کند، مسئول ممیزی، قانون‌گذاری و تنظیم بازار در همین صنعت شده است. چه بسا همین تعارض منافع هست که با وجود تدوین «دستورالعمل عدالت رسانه‌ای و حفاظت از رقابت در رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر» توسط ساترا، بازیگران این عرصه را به اتحاد زیر پرچم انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدئوی آنلاین در جدال با مرگ مجبور کرده است. این انجمن که فعالیت خود را از سال (۱۳۹۵) آغاز نموده است، اخیرا با معرفی محمدمهدی عسگرپور به عنوان دبیر خود، سعی در منسجم‌تر کردن اتحاد شرکت‌های عضو برای قد علم کردن در مقابل ساترا دارد.

محمدمهدی عسگرپور که فارغ التحصیل رشته تولید فیلم از سازمان صدا و سیماست و عناوینی چون عضویت بخش فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی و قائم مقامی مدیر شبکه (2) سیما را در پرونده خود دارد، در نشست اردیبهشت ماه این انجمن گفته است: «مهمترین موضوع در این مجموعه، تنظیم‌گیری و مقررات بود. این موضوع تقریبا مساله تمام موسساتی بود که با آنان جلسه داشتیم و برای ما هم قابل فهم بود. پدیده‌ی VoD که اصلا دلیل تشکیل این انجمن هم بوده، به نسبت پدیده‌ای نوظهور است و به همین اعتبار در حوزه تنظیم‌گیری مقررات سردرگمی وجود دارد. نقشی که ساترا هم در این میان برعهده گرفته در ایجاد سردرگمی بیشتر، پررنگ بوده است.»

در این نشست مدیران عامل فیلیمو و نماوا (دو بازیگر اصلی فضای VoD در کشور)  نیز به رویارویی با شرایط حاکم امروز پرداخته‌اند و آن‌گونه که محمدحسن شانه‌ساززاده گفته است، ساترا با مسکوت نگاه داشتن تایید فیلمنامه‌ها، سدی در مقابل تولیداتشان ساخته است. «الان تقریبا هیچ فیلمنامه‌ای از مرحله تایید نمی‌گذرد و این‌ها [ساترا] می‌گویند اشتباه‌ شده و برخی فیلمنامه‌ها برای تولید رفته، حالا باید جلوی مشکل را بگیریم و فیلمنامه را تایید نکنیم تا تولید نشود.». محمدجواد شکوری مقدم نیز پذیرفتن ساترا را به عنوان رگولاتور از ابتدا اشتباه خوانده است و گفته است از نظر ساترا، امروز یک VoD خوب، یک VoD خاموش است.

فعالیت‌های صنفی در کشور هرگز نمره‌ی قابل قبولی دریافت نکرده‌اند و این نهادها معمولا به جای توجه به منافع صنعت، با جهت‌گیری‌های خاص در صدد برآورده کردن خواسته‌های برخی اعضای خاص کوشیده‌اند، اما به نظر می‌رسد انجمن شرکت‌های نمایش ویدئوی آنلاین این بار راهی جز قدرت‌مندتر کردن اتحاد برای پیگیری امور خود در مقابل حاکمیت نداشته باشد. نظرات اعضای این انجمن گواه این است که گذر زمان، مرگ تدریجی را برای آنان به ارمغان خواهد داشت. در این وضعیت به نظر نمی‌رسد پیگیری درخواست‌ها از کانال‌های قانونی موجود -که همیشه با تاخیر مواجه هست- بتواند درمانی برای پیش‌گیری از این مرگ تدریجی باشد. تنها راه موجود شاید، بهره‌مندی از توان ترکیب هیات رئیسه فعلی انجمن برای پیگیری تمام عیار موضوع در تمام جبهه‌ها و به صورت هماهنگ باشد.

بررسی دغدغه‌های فعالان این حوزه در نهایت دو خواسته کلیدی را در تقابل با ساترا نمایان می‌کند: یکم، استقلال نهاد تنظیم‌گر از صدا و سیما که محمد‌مهدی عسگرپور به درستی ساترا را همان صدا و سیما می‌داند و می‌گوید: اگر کسی صدا و سیما را بشناسد، متوجه می‌شود که رفتارهای ساترا «نه از ره کین است، که اقتضای طبعیتش این است» و دوم، فقدان قانون مدون برای صدور پروانه و ممیزی که با برخوردهای سلیقه‌ای سایه‌ی سیاهی بر سر تولیدات بخش خصوصی انداخته است.

در خاتمه و با در نظر گرفتن اینکه سینمای ایران مورد توجه دیگر کشورها نیز هست، به نظر می‌رسد بازبینی در شیوه‌ی برخورد با تولیدات این حوزه و کاستن از حجم دخالت‌های حاکمیتی، می‌تواند بخش خصوصی را ترغیب به سرمایه‌گذاری بیشتر و استفاده از پتانسیل موجود برای ارز آوری به کشور نماید. روندی که ترکیه را در زمره‌ی کشور‌های پراهمیت سریال‌سازی در جهان قرارداده است و هر ساله صدها میلیون دلار درآمد به همراه دارد.

منبع: https://pvst.ir/cfb


تعارض منافعسینمای ایرانصدا سیماvod
مووی اولین پلتفرم ابری صوت و تصویر در کشور است که مجری سامانه‌های VOD مختلفی مانند تماشاخونه، آیو و غیره بوده است.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید