مردی که نمی تواند غریزه جنسی و نگاه و رفتارش را کنترل کند،همان بهتر که ازدواج نکند.من نمی گویم که تو نمی توانی وقتی مجردی خودارضایی کنی،اما به هر حال باید بتوانی هر وقت خواستی این کاررا بکنی یا نکنی.کنترل کردن خودت از همین جا و از همین جاهای کوچیک شروع میشه.جایی که تو به هیچ کس جز خودت آسیب نمی زنی.البته اگه بزنی.اما زمانی که وارد رابطه بشی،همین کار و پورن دیدن می تونه زندگی عاطفی تون رو به نابودی بکشونه و دیگه مسئله ای شخصی نیست.وقتی که طرف تون پریوده،لازمه که بتونید از این نیاز خودتون چشم بپوشید.لازمه که بتوانید زیبایی های یک دختر رو فرای فانتزی های جنسی تون ببینید.لازمه که بتونید برروی ویژگی های شخصیتی طرف مقابل تون تمرکز کنید.اما انقدر بگردید تا نقطه قوتی در ظاهرش پیدا کنید یا به ویژگی های ظاهری اش از زاویه دیگه ای نگاه کنید.ظاهر به هرحال بی اهمیت نیست،اما نه مهم ترین مولفه.لازمه که نگاه فراجنسیتی داشته باشید و به او به چشم یک انسان نگاه کنید.وقتی که او را در حالت آشفته و شیو نشده می بینید،از خودتان انزجار نشان ندهید که فکر کند همه چیزش بدنش است.نباید او را با هیچ دختر دیگری مقایسه کنید و باید بدانید که دوران کراش زدن هایتان تمام شده است.دورانی که یک فیلم را به خاطر دختر زیبایی می دیدید.هرچند که واقعا این طور باشد.هرچند که به هر حال شما احساساتی دارید و نمی گویم که باید آن ها را انکار کنید.ولی به هر حال شما تعهد داده اید و وفاداری سخت تر و ارزش مند تر از خیانت و تنوع طلبی است.