ویرگول
ورودثبت نام
رضا اخگری
رضا اخگری
خواندن ۵ دقیقه·۱ سال پیش

هـاری

وقتی گرگهای شرور به معتاد در حال ترک یاری می رسانند!

رضا اخگری - اوت 2023

هاری یک فیلم اجتماعی معمولی نیست. همچنین عاری از حضور صحنه های مقدس و رسالت اخلاق گرایی است که بسیاری از آثار سینمای روسیه با موضوعات مشابه سعی بر آن دارند. تاکید بر مفاهیم در اینجا کاملاً متفاوت است.
آلکسی سربریاکوف در نقش ایگور (راست) در کنار  یوگنی تکاچوک در نقش کاپیتان آبیزاف (چپ)
آلکسی سربریاکوف در نقش ایگور (راست) در کنار یوگنی تکاچوک در نقش کاپیتان آبیزاف (چپ)


"هاری" محصول 2023 ، فیلم برجسته دیمیتری دیاچنکو -کارگردان روس تبار -بر پایه حوادثی واقعی که در سال 2019 در منطقه آمور اتفاق افتاد ساخته شده است. رویدادی که در آن اپیدمی هاری در شرق سیبری موجب تلفات انسانی شد و در رسانه ها به روشنی درباره آن صحبت به میان نیامد. با اینحال تهیه کننده فیلم - پاول بوریا - معتقد است ساخت این اثر علاوه بر تمرکز داستان بر موضوع اپپدمی ، مبنای خوبی بر طرح معضلات اجتماعی بزرگتری در منطقه شرق دور از جمله اعتیاد جوانان به مواد مخدر است. "هاری" اولین تجربه دیاچنکو در ساخت یک اکشن است و شاید از نظر فرم با مشکلاتی روبرو باشد اما از نقطه نظر میزان اضطراب موجود در فیلم برای مخاطب و قدرت میخ کوب کردن وی، مرجعی مانند «لبه تیغ» (1997) با بازی آنتونی هاپکینز و الک بالدوین همراه خود دارد. هدفی که بدون حضور یک خرس در تایگا، البته حصول به آن هیچگاه امکان پذیر نبوده است.

بدون شک این فیلم ارزش تماشا دارد حتی اگر فقط مخاطب را به خاطر بازی درخشان آلکسی سربریاکوف ، انتخاب درخشان بازیگران ، تدوین فوق العاده جذاب در کنار حضور تیمی حرفه ای به سینما بکشاند. آلکسی سربریاکوف مانند همیشه دقیق و استادانه نقش را بصورت اقناع کننده ای زندگی می کند. وسوالود والودین اگرچه جوانی تازه کار در کنار سایر نامهاست اما شاید در روزگار مهجور سینمای این روزهای روسیه خبر از ظهور بازیگری قابل در آینده بدهد و بالاخره گئورگی دروناف که بیشتر بواسطه ایفای نقش در سریالهای کمدی شناخته شده تر است در بخش ابتدایی اثر ، تصویری تحسین برانگیز همراه با طنزی ناملموس از فردی روستایی به مخاطب ارائه می دهد که به سرعت با مرگ دلخراشش پایان می پذیرد.

طبیعت درمان می کند!

آلکسی سربریاکوف در نقش ایگور
آلکسی سربریاکوف در نقش ایگور

ایگور ، تاجری که به واسطه بخشی از مکالمات در جریان فیلم ، شیوه تجارت ناسالم و غیرقانونی وی بر مخاطب آشکار می شود ، تصمیم دارد تا ضمن جبران بی توجهی به پسر جوانش - ووفکا - او را از دام اعتیاد به هروئین نجات دهد. روش وی برای رسیدن به این مهم اگر چه از نظر پزشکی مبنایی ندارد اما کارگردان بدون نقد قهرمانش در این زمینه تاکید بیشتری دارد تا نشان دهد در این برهه حصول به نتیجه و رهایی فرزند از دیوی که وجود او را تسخیر کرده است بر همه چیز مقدم است. ایگور طبیعت و قدرت نهفته در آن را به عنوان ناجی برمیگزیند و به همین منظور به منطقه ای در شرق دور روسیه باز می گردد تا با محدود کردن فرزندش فرصت ترک اعتیاد را برای او فراهم کند. این کارهمچنین راهی برای گریز از خطر بازداشت از جرایمی است که در کسب و کار خود او نیز پیش آمده است. اما شانس با او یار نیست چرا که در زمان حضورشان ، به واسطه شیوع بیماری هاری که از گرگ های سیبری به دام و انسان منتقل شده است حالا روستای کوچک محل اقامت قرنطینه شده و ایگور باید فرزند جوانش را از هاری نیز مصون نگه دارد.

تایگا موجودات ضعیف را دوست ندارد!

بخش مهمی از داستان در کلبه شکاری اتفاق می افتد که در آن ضمن ارائه تصویری از تلاش افراد حاضر برای رهایی از تهدید گرگهایی که بیرون در انتظار نشسته اند مکالماتی به مخاطب عرضه می شود که پیام اصلی فیلم را از آن می توان استخراج کرد. به نظر میرسد دیمیتری دیاچنکو در کنار یوری نیکاگوساف (فیلمبردار) و الکسی کازاکوف (نویسنده اثر)، موفق شده باشند موضوعی بسیار پیچیده مانند اعتیاد در کنار خطرات یک بیماری مسری را به اندازه کافی در قالب یک ژانر اکشن هیجان انگیز قرار دهند تا طی آن، قهرمانان ضمن تقلا برای مبارزه با حیوانات آلوده به بیماری، در نهایت شروع به مبارزه با رذایل خود نیز نمایند.

هاری یک فیلم اجتماعی معمولی نیست. همچنین عاری از حضور صحنه های مقدس و رسالت اخلاق گرایی است که بسیاری از آثار سینمای روسیه با موضوعات مشابه سعی بر آن دارند. تاکید بر مفاهیم در اینجا کاملاً متفاوت است. سایه "بیماری" و "ابتلا" در سرتاسر فیلم بخوبی نمایان است. شاید "هاری" بیماری مسری باشد که ابتلا به آن ذاتا اضطراب آور است اما تقریبا همه شخصیت هایی که دیاچنکو در طول فیلم به سراغ آنها می رود بیشتر باید نگران اعتیاد خود باشند. آنها در واقع همگی معتاد هستند. نه تنها به مواد مخدر یا الکل بلکه عمدتاً اعتیاد وافر به قدرت و پول در میان آنها موج می زند. آبیزاف -پلیس روستا با بازی یوگنی تکاچوک- بدون لحظه ای درنگ آماده دریافت رشوه است تا چشم خود را بر روی بسیاری از چیزها ببندد. میشا -پسر بچه یوری- اگر مانند پدرهنوز اعتیاد به الکل ندارد اما به طرز واضحی در دام اعتیاد به بازیهای کامپیوتری اسیر است. ایگور به دلیل اعتیاد به پول و تجارت فرصت تربیت پسرش را از دست داده است. کدام یک از انواع اعتیاد کشنده تر است - سوالی بسیار مهم اما نه آنچنان ساده که «هاری» پاسخ خود را - کاملاً واضح – به این سوال بیان می کند. اعتیاد در باور انسان مدرن نوعی بیماری است و اگر بیماری را در واکاوی عمیق تر ، از ضعف منشعب بدانیم ، آنگاه هلاکت همه شخصیتهای معتاد در طبیعت خشن که ناتوانی را بر نمی تابد ، ما را به یقین به دیالوگ بین ایگور و یوری در بخش ابتدایی فیلم باز می گرداند : "تایگا موجودات ضعیف را دوست ندارد".

اعتیادهاریروسیهسینماگرگ
برنامه نویس ، پژوهشگر آزاد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید