
می گویند چشمه سار ها و رودخانه ها به آب های آزاد راه دارند.آنجاست که آب ها زندگی آزادانه دارند. میتوانند خیال ببافند و می دانند قرار نیست جای سکونت داشته باشند.چه بخواهند چه نخواهند جاری می شوند. آنقدر که به جمع آزاد زیستگان دیگر می پیوندند.به دریایی آبی و پهناور.
آب های آن دریا با دعا های مادر بزرگ و جد مادربزرگان ما جمع شده. هنگامی که همسرانشان نشا های کاشته شده شان بی آبی میکشیدند و طفلانشان عطش داشتند دست به دعا بردند و چشمه هایی جاری شد.
حال مرداب پرستان، همان هایی که آب هایی بی امید را می بینند می خواهند آب های آزاد زیسته و ثمره ی دعا ی مارا به نام خود بزنند.
پس این همه سال دعای مادربزرگانمان چه. خیلی هایشان در گور ها خفنه اند و کسی نمیداند که آب آن دریا با دعای مادربزرگان ما جمع شده. و نام خیلی هاشان بر زبان ها جاری نیست اما ثمره ی دعاهاشان چرا. جاری است.چرا باید اقیانوس آزاد ما اسیر مردابی بی جان شود.
هر اتفاقی هم شود، زحمات نیاکانتان برای تجمیع آن آب آزاد و آبی رنگ را به فراموشی باد نسپارید. وگرنه خورشید دیگر بر روی اقیانوس نقش نمی بندد و ماهی گیر ها دیگر آسمانش را نمی بینند.
نباشد که کسی اقیانوس مارا با مردابی راکد اشتباه بگیرد و تنها برای طمع نام آن را یک چیز ساکن بگذارد. اقیانوس خلیج فارس،متعلق به ایران.
بر شناسنامه ی آن دریا نوشته مادرش مادران ما و پدرش پدران ما هستند. اقیانوس ما یتیم نیست.
نگذاریم به دست مرداب پرستان برسد. و آن دعا ها و باران هارا فراموش نکنید.
می خوانمت دوباره تا مرز آخرین نفس🎶، خلیج فارس.🗣️
🌊🌅
آهنگ شهر خاموش🎶را گوش دهید.
نویسنده:هانیه آقاخانی