ادبیات فارسی یا ادبیات پارسی به ادبیاتی گفته میشود که به زبان فارسی نوشته یا بیان شده باشد. ادبیات فارسی تاریخی هزاران ساله و ریشه در تاریخ شاعران و نویسندگان دارد. شعر فارسی و نثر فارسی دو گونه اصلی در ادب فارسی هستند. برخی کتابهای کُهن در موضوعات غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در دسته آثار کلاسیک ادبیات فارسی قرار گرفتهاند.
در این مطلب به ۵ شاعر برجستهٔ ادبیات فارسی می پردازیم.
ابوالقاسم فردوسی طوسی متولد ۳۲۹ هجری قمری و درگذشتهی ۴۱۶ هجری قمری در توس، خراسان است. مهمترین میراث فردوسی؛ شاهنامه است که بیش از سی سال برای سرودن آن تلاش کرد. فردوسی را بزرگترین شاعر حماسهسرای پارسیگو میدانند که از شهرت جهانی برخوردار است. علت اهمیت کار فردوسی در شاهنامه حفظ سنتهای ملی و شناسنامهی قوم ایرانی است. هنگامی که زبان دانش و ادبیات در ایران زبان عربی بود، فردوسی با سرودن شاهنامه با ویژگیهای هدفمندی که داشت، زبان پارسی را زنده نگاه داشت.
فردوسی علاقهی زیادی به داستانهای کهن داشت و همین علاقه او را به فکر انداخت تا شاهنامهی ابومنصوری را به نظم درآورد. وقتی فردوسی چهل ساله بود دقیقی، شاعر ایرانی سالها قبل به شعر در آوردن تاریخ ملی ایران را شروع کرده بود اما پیش از اتمام این کار، به دست غلامش کشته شد و فردوسی تصمیم به تکمیل کار او میگیرد و تاریخی که به دست ابومنصور، حاکم طوس فراهم و شامل تاریخ شاهان قدیم ایران و سرگذشت قوم ایرانی بود را به شعر در میآورد. بنابراین، تاریخ ابومنصور معروف به شاهنامه منصوری، عمدهترین منبع سرودن شاهنامه فردوسی شد.
فردوسی، شاهنامه را در سال ۳۷۰ شروع و در سال ۴۰۰ به پایان رساند. شاهنامه بین ۵۰٬۰۰۰ تا نزدیک به ۶۱٬۰۰۰ بیت است. موضوع این شاهکار ادبی، افسانهها و تاریخ ایران از آغاز تا حملهی عربها به ایران در قرن هفتم میلادی است. شاهنامه از سه بخش اسطوره، پهلوانی و تاریخی تشکیل شده است که در چهار دورهی پادشاهیِ پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان گنجانده میشود.
مشرفالدین مصلح بن عبدالله شیرازی معروف به سعدی شیرازی شاعر و نویسندهی بزرگ قرن هفتم هجری قمری است. تخلص او سعدی است. به سعدی استاد سخن نیز میگویند.
سعدی در جوانی به مدرسهی نظامیهی بغداد رفت و به تحصیل ادب و تفسیر و فقه و کلام و حکمت پرداخت. او در این مدرسه که مهمترین مرکز علم و دانش آن زمان محسوب میشد در درس استادان معروفی چون سهروردی شرکت کرد.
سعدی در کودکی پدر خود را از دست داد. بیشتر اعضای خانواده او اهل علم، دین و دانش بودند. چنانچه خود نیز میگوید: همه قبیلهی من، عالمان دین بودند مرا معلم عشق تو، شاعری آموخت.
او به شام، مراکش، حبشه و حجاز سفر کرد و پس از بازگشت به شیراز، دست به تالیف شاهکارهای خود زد. سعدی در سال ۶۵۵ سعدینامه یا بوستان را به نظم درآورد و در سال بعد یعنی ۶۵۶ گلستان را تالیف کرد. علاوه بر این قصاید، غزلیات، قطعات، ترجیعبند، رباعیات و مقالات و قصاید عربی نیز دارد که همه را در کلیات وی جمع کردهاند. سعدی حدود ۷۰۰ غزل دارد. محور بیشتر غزلهای او، عشق است. سعدی از معدود شاعرانی است که غزلهای عاشقانهاش از ابتدا تا انتها عاشقانه باقی میماند.
سعدی بین سالهای ۶۹۰ تا ۶۹۴ هجری در شیراز درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد.
سید محمدحسین بهجت تبریزی؛ متخلص به شهریار متولد ۱۱ دی در تبریز و روستای خشگناب بستانآباد است.
شهریار پس از پایان سیکل در سال ۱۳۰۰ برای ادامهی تحصیل از تبریز عازم تهران شد و در مدرسهی دارالفنون تا سال ۱۳۰۳ و پس از آن در رشتهی پزشکی ادامهی تحصیل داد. در همین دوران بود که عشق به سراغش آمد و عاشق شد. اما هرگز به این عشق نرسید. این شکست عشقی بر شهریار بسیار گران آمد و با این که فقط یک سال به پایان دورهی ۷ سالهی رشتهی پزشکی مانده بود ترک تحصیل میکند. غم عشق حتی باعث مریضی و بستری شدن وی در بیمارستان میشود.
او اولین دفتر شعر خود را در سال ۱۳۱۰ با مقدمهی ملکالشعرای بهار، سعید نفیسی و پژمان بختیاری منتشر کرد. در سالهای ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۰ اثر مشهور خود، حیدر بابایه سلام را میسراید. گفته میشود که منظومهی حیدربابا از مهمترین آثار ادبی ترکی آذربایجانی شناخته میشود که شاعر در آن از اصالت و زیباییهای روستا بسیار یاد کرده است.
وی در سالهای آخر عمر در تهران اقامت داشت. آخرین روزهای عمرش در بیمارستان مهر تهران بستری شد و در ۲۷ شهریور ماه ۱۳۶۷ در همان بیمارستان، پس از یک دوره بیماری، درگذشت و بنابر وصیتش، او را در مقبرهالشعرای تبریز به خاک سپردند.
خواجه شمسالدین محمد؛ متخلص به حافظ و ملقب به لسانالغیب از شاعران قرن هشتم هجری است که در شیراز متولد شد. او را به عنوان بزرگترین غزلسرای زبان فارسی میشناسند. عدهای معتقدند که تخلص و شهرت او به حافظ، به این خاطر است که او، حافظ قرآن بود و بسیاری از ابیاتاش ترجمههایی از مفاهیم قرآنی است.
نام پدرش بهاءالدین بود که در دورهی سلطنت اتابکان فارس از اصفهان به شیراز مهاجرت کرده است. شمسالدین از کودکی به مکتب و مدرسه رفت و به یادگیری علوم نزد استادان زادگاهش پرداخت. او در دوران جوانی بر تمام علوم مذهبی و ادبی تسلط یافت و قرآن را حفظ نمود و در دههی بیست زندگی به یکی از مشاهیر علم و ادب سرزمین خود تبدیل شد.
دیوان حافظ دارای ۵۰۰ غزل، ۴۲ رباعی و چندین قصیده میباشد. حافظ به طور متوسط در هر سال فقط ۱۰ غزل سروده و او دیوان خود را در طول ۵۰ سال سروده است.
محققین مرگ حافظ را حدود سال ۷۹۴ هجری قمری میدانند او پس از مرگ در گلگشت مصلی که منطقهای زیبا و باصفا بود به خاک سپرده شد. آرامگاه حافظ امروزه یکی از جاذبههای مهم گردشگری به شمار میرود.
خیام نیشابوری در قرن پنجم هجری در شهر نیشابور متولد شد. خیام علاوه بر شاعری، فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و رباعیسرای ایرانی بود. او در زمانی به دنیا آمد که ترکان سلجوقی بر خراسان تسلط داشتند.
او مدتی به دعوت سلطان جلالالدین ملکشاه سلجوقی و وزیرش نظامالملک به اصفهان رفت تا سرپرستی رصدخانهی اصفهان را بر عهده گیرد. خیام در مدت ۱۸ سال اقامت خود در اصفهان مهمترین و تاثیرگذارترین اثر ریاضی خود را نوشت که در آن خطوط موازی و نظریه نسبتها را شرح میدهد، به مدیریت او رصدخانهی ملکشاهی ساخته میشود و در همین ایام (حدود سال ۴۵۸ هجری) طرح اصلاح تقویم تنظیم میشود.
اگرچه جایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی او است و لقبش حجهالحق بوده است، اما بیشتر شهرت او مدیون رباعیاتش است که آوازهای جهانی دارد. خیام به دو زبان فارسی و عربی شعر میسرود و در علوم مختلف کتابهای ارزشمندی نوشته است. خیام در نیشابور نزد عالمان و استادان برجستهی آن شهر از جمله؛ امام موفق نیشابوری علوم مهم را آموخت و بسیار جوان بود که در فلسفه و ریاضیات استاد شد.
کمی بعد از مرگ عمر خیام، مجموعه شعرهای او تحت عنوان رباعیات جمعآوری شد. نکتهی جالبی که درمورد اشعار او وجود دارد این است که همهی رباعیات خیام از چهار مصرع با ۱۳ سیلاب تشکیل شدهاند که تمامی آنها از دو وزن شعری خارج نیستند. رباعیات در قرن نه و ده هجری شمسی در ایران از محبوبیت زیادی برخوردار بود و عموما جنبهی عرفانی دارند.