بهتر است که ترسیده شوند تا دوست داشته شوند، اگر نتوان هر دو را داشت. ماکیاولی پیشنهاد میدهد که در رهبری، ترس ممکن است ابزار مؤثرتری برای حفظ کنترل و اقتدار باشد، در مقایسه با عشق یا محبت.
"مردان باید یا با سخاوت رفتار شوند یا نابود شوند، زیرا برای آسیبهای جزئی انتقام میگیرند، اما آسیبهای بزرگ را نمیتوانند پاسخ دهند." ماکیاولی به حاکمان توصیه میکند از آسیبهای جزئی به دیگران خودداری کنند، زیرا ممکن است منجر به انتقام شود. بهتر است یا بهطور پیوسته مهربان باشید یا اقدامات قاطعانه انجام دهید تا از ایجاد دشمنان به دلیل تخلفات جزئی جلوگیری کنید.
"انسان خردمند کاری را فوراً انجام میدهد که انسان نادان دیر انجام میدهد." ماکیاولی بر اهمیت عمل قاطعانه و سریع تأکید دارد و خردمندی عمل به موقع را با بیخردی تعلل مقایسه میکند.
"اولین روش برای سنجش هوش یک حاکم، بررسی مردانی است که اطراف او هستند." ماکیاولی پیشنهاد میدهد که شایستگی یک حاکم با کیفیت مشاوران و همراهان او ارزیابی میشود و اهمیت احاطه شدن با افراد توانمند را برجسته میکند.
"هرگز با زور چیزی را به دست نیاور که میتوان با فریب به دست آورد." ماکیاولی بر اهمیت تفکر استراتژیک و استفاده از نیرنگ برای رسیدن به اهداف بدون درگیری غیرضروری تأکید میکند.
"هر که خواهان موفقیت مستمر است باید رفتار خود را با زمان تغییر دهد." ماکیاولی بر ضرورت تطبیقپذیری و انعطافپذیری در رفتار برای حفظ موفقیت تأکید دارد و اشاره میکند که استراتژیها باید با شرایط متغیر تکامل یابند.
"شیر نمیتواند خود را از دامها محافظت کند و روباه نمیتواند خود را از گرگها دفاع کند." بنابراین، ماکیاولی معتقد است که رهبری مؤثر هم به زیرکی روباه برای شناخت دامها و هم به قدرت شیر برای ترساندن گرگها نیاز دارد.
"بهتر است پرشور و جسور باشید تا محتاط، زیرا سرنوشت مانند یک زن است، و اگر بخواهید او را مطیع کنید، باید جسارت کنید." ماکیاولی توصیه میکند که اقدام جسورانه بهتر از احتیاط بیش از حد است و از سرنوشت به عنوان زنی یاد میکند که باید با جسارت فتح شود.
"مردم به طور کلی بیشتر از طریق بینایی قضاوت میکنند تا از طریق لمس، زیرا همه میتوانند ببینند اما تعداد کمی میتوانند آزمون کنند." ماکیاولی اشاره میکند که افراد بهراحتی تحت تأثیر ظواهر قرار میگیرند و اهمیت درک تأثیرگذاری از طریق ظاهر را برجسته میکند.
"وعدهای که داده شد ضرورتی از گذشته بود، اما شکستن آن ضرورتی از حال است." این جمله نشان میدهد که گاهی شکستن وعدهها برای شرایط فعلی لازم است، برخلاف ضرورت حفظ آنها در گذشته.
"از آنجا که عشق و ترس بهسختی میتوانند با هم وجود داشته باشند، اگر باید بین آنها انتخاب کرد، امنتر است که ترسیده شوند تا دوست داشته شوند." ماکیاولی استدلال میکند که ترس نسبت به عشق برای یک رهبر مفیدتر است، زیرا ترس اطاعت را تضمین میکند، در حالی که عشق ممکن است منجر به آسیبپذیری شود.
"هیچ راه دیگری برای محافظت از خود در برابر چاپلوسی نیست جز اینکه مردان را متوجه کنید که گفتن حقیقت به شما آزارتان نمیدهد." ماکیاولی به رهبران توصیه میکند که صداقت را تشویق کنند و اطمینان دهند دیگران بدون ترس از مجازات حقیقت را بیان کنند.
"بزرگترین لطفی که میتوانید به دیگری کنید، فقط به اشتراک گذاشتن ثروتتان نیست، بلکه این است که تواناییهای او را آشکار کنید." ماکیاولی پیشنهاد میکند که توانمندسازی دیگران برای شناخت و استفاده از نقاط قوت خودشان سودمندتر از ارائه ثروت مادی است.
"مردان از یک جاهطلبی به جاهطلبی دیگر میروند؛ ابتدا به دنبال امنیت در برابر حملات هستند و سپس به دیگران حمله میکنند." این جمله چرخه جاهطلبی را برجسته میکند، جایی که افراد ابتدا بر حفظ خود تمرکز میکنند و سپس به دنبال تسلط بر دیگران میروند.
"توده مردم همواره تحت تأثیر ظواهر قرار میگیرند و جهان عمدتاً از عوام تشکیل شده است." ماکیاولی اشاره میکند که اکثریت مردم بهراحتی تحت تأثیر ظاهر سطحی قرار میگیرند تا ویژگیهای عمیقتر.
"هر چه شن بیشتری از ساعت شنی زندگی ما خارج شود، باید واضحتر ببینیم." این استعاره نشان میدهد که با گذشت زمان، افراد باید وضوح و خرد بیشتری درباره زندگی و واقعیتهای آن کسب کنند.
"حقیقت این است که مردی که میخواهد همیشه با فضیلت عمل کند، لزوماً در میان بسیاری از افراد غیر فضیلتمند به مصیبت دچار میشود." ماکیاولی به چالشهایی اشاره میکند که افراد فضیلتمند در دنیایی که بسیاری غیر فضیلتمند هستند، با آن روبرو میشوند.
"یک تغییر همیشه راه را برای ایجاد تغییرات دیگر باز میکند." این جمله نشان میدهد که تغییر فرصتهایی برای تغییرات بیشتر ایجاد میکند و بر طبیعت پویا قدرت و نفوذ تأکید دارد.
"کسی که میخواهد اطاعت شود، باید بداند چگونه فرمان دهد." ماکیاولی بر اهمیت رهبری قوی و ارتباط مؤثر برای تأمین اطاعت دیگران تأکید میکند.
"هر کس یک شهر آزاد را فتح کند و آن را تخریب نکند، مرتکب خطای بزرگی میشود و میتواند انتظار نابودی خود را داشته باشد." این جمله به حاکمان توصیه میکند که تهدیدهای بالقوه را کاملاً حذف کنند، نه اینکه آنها را دستنخورده باقی بگذارند، زیرا ممکن است در آینده خطرساز شوند.
بهزاد حاجیوند