با شروع رسمی جنگ تحمیلی از سوی رژیم بعث عراق در ۳۱ شهریور ماه سال ۵۹، یگانهای مختلف ارتش جمهوری اسلامی ایران در نیروهای زمینی، هوایی و دریایی، به شکل مستقیم وارد این نبرد نابرابر شدند؛ ارتشی که به واسط حوادث مرتبط با انقلاب و برخی اتفاقات نظیر کودتای نقاب و... از ثبات لازم برخوردار نبود ولی افسران جوان و انقلابی ارتش توانستند این سازمان را سر پانگه داشته و در عملیاتهای مختلف نظیر آزادسازی بیت المقدس، طریق القدس، ثامن الائمه و... نقش اساسی ایفا کنند.
امیر بختیاری متولد ۱۳۲۰ در مسجد سلیمان، ازجمله فرماندهان نیروی زمینی ارتش در جنگ تحمیلی است که در معاونت عملیات نزاجا مسئولیت داشت.
ایشان همچنین کتابهایی با موضع عملیات بیت المقدس، عملیات طریق القدس و نیز کتابهایی با عنوان درسهایی از جنگ ایران و عراق و هشت سال دفاع مقدس نگاشته که در آن به موضوعات مختلف پیرامون نقش ارتش جمهوری اسلامی ایران در جنگ پرداخته شده است.
* یکی از نکاتی که به نظر من موجب مظلومیت ارتش شد این است که این دست اطلاعات را برای درج در آثارمان نداریم. مثلا من تک تک فرمانده لشکرهای سپاه که شهید شدند و یا افراد حاضر را میشناسم یا اینکه چه کسی چه زمانی شهید شد، کی جا به جا شد و یا استعفا داد؛ اما در طرف مقابل، جز چند فرمانده لشکر معدود ارتش را اصلا نمی شناسم؛ نه جا به جایی هایشان را می دانم نه جزییات عملیات ها را. چه کار باید کرد تا اگر کسی خواست مطلبی درباره عملیاتی بنویسد، این اسناد را در اختیار داشته باشد؟
در حال حاضر اینها وجود دارد و اگر بخواهید استفاده کنید فکر نمیکنم مانعی باشد. مانعی هم نبوده است. شاید ارتش در یک موقعیتی قرار گرفت که خودش از همه اینها استفاده کرد ولی چندان کسی به سراغش نیامد و فقط خودمان بودیم که از خودمان دفاع می کردیم!
بنابراین تاریخچه یگانی وجود دارد ولی در خود یگان نگهداری میشود.
* شما در رابطه با تاریخچه جنگ تحمیلی آیا به روایت دقیق و درست به عنوان یک روایت شاخص قائل هستید؟ روایت موجودی که از جنگ وجود دارد به نظر شما یک روایت کامل و درست است؟
پاسخ شما نسبی است. روایت کامل یعنی همه چیز مطابق حقیقت و صداقت و تمامی اعداد از لحاظ کمی و کیفی کامل است که این تابع شرایط زمان است، گاهی زمانی است که جنگی در حال جریان است و نمی توان تعداد تلفات را بیان کرد. گاهی زمانی است که یک سال از جنگ گذشته و محدودیت های طبقاتیِ تابع شرایط زمانی، مکانی و موقعیتی حاکم است. بنابراین سوالی که می فرمایید که آیا روایت درستی از جنگ وجود دارد، باید بگویم هم وجود دارد و هم وجود ندارد؛ به این دلیل که به این جنگ با دو دیدگاه، دو عینک، دو پنجره و دو زمینه فکری نگاه شده است؛ یعنی شما با نگاه خاص خود به جنگ نگاه کردید و من هم با دیدگاه دیگری.
* در مورد دفاع مقدس سوالات و شبهات زیادی مطرح می شود و اگر در زمانی این موضوعات را فقط احزاب و گروههای سیاسی می گفتند، امروز اینها توسط مردم عادی هم بیان میشود. از نگاه شما، مهمترین این سوالات چیست و چقدر به آنها جواب داده شده است؟
سوالاتی که امروز بعد از ۳۰- ۴۰ سال پس از پایان جنگ به خصوص در نسل جوان تحصیل کرده مطرح می شود یکی این است که رفتار سیاسی، نظامی، مدیریت و همسایه بودن با عراق چه اندازه در شروع جنگ نقش داشته است؟ و یا اینکه چرا جنگ این اندازه طولانی شد و این گونه می پرسند که چرا بعد از فتح خرمشهر جنگ پایان نیافت یا آتش بس اجرا نشد؟ در مورد همین سوال، خب زمانی می توان این را پرسید که مثلا از قبل چنین قراری گذاشته شده باشد که بر فرض در فلان جا جنگ را تمام کنیم ولی چنین چیزی نبود. شاید هم زمان مناسبی بود اما نمیتوان با نگاه سال ۱۳۹۹ آن را تحلیل کرد. باید با همان وضعیت سال ۱۳۶۱ آن را بسنجیم.
شبهات دیگری هم هست؛ به عنوان مثال نقش دیپلماسی ما در این جنگ در سطوح مختلف چه بوده و آیا می توانستیم جلوی جنگ را بگیریم و اساسا جنگ نشود یا اجتناب ناپذیر بوده و ناچار بودیم؟
شبهه بعدی این است که چرا غرامت مان را از عراق نمی گیریم؟ من به شما جواب می دهم که شرایط سیاسی منطقه ایجاب نمیکند که بگیریم و ممکن است نیاز باشد به طرف کمک هم بکنیم؛ ممکن است شما دلیل مرا نپذیرید و دلیل و استدلال من در شما تاثیر نمیکند و این شبهات هست.
* به نظر شما مهمترین چالش و آسیبی که در روایتهای حال حاضر وجود دارد (اعم از رسمی و غیر رسمی) و تحلیل موجود از آن هشت سال چیست؟
اینکه مثلا یک عملیات مشخص مثل آزادسازی خرمشهر را شما یک جور روایت میکنید و به حساب خود میگذارید و من روایت میکنم و ممکن است به حساب خودم بگذارم. بزرگترین شبهات و آسیب های جنگ، دوگانهگوییها و چندگانهگوییهاست که برخی از آنها گریزناپذیر است
* مشخصات سازمان سپاه و ارتش است؟
این دو سازمان در جنگ حضور داشتند وکاملا طبیعی است که دو گونه دید و روش دارند و این است که می گویم باید به تبع زمان و مکان نگاه کرد.
* آیا به این موضوع قائل هستید که نهادهای مختلف مانند ارتش جمهوری اسلامی باید پکیجی برای توده مردم هم داشته باشند؟
حرف شما از لحاظ تئوریک درست است، اما یک فرزند شهید یا همسر شهید می خواهد در مورد پدر و شوهرش بداند؛ ما نمی توانیم بگوییم مثلا کتاب بیت المقدس یا والفجر ۸ را بخوان و ببین چیست!
* بودنش را مفید میدانید؟
بله، ما همه جا توصیه می کنیم و به خاطره نویسان و فیلم نویسان می گوییم شما این کتاب ها را بخوانید و بعد از روی آن مثلا فیلم نامه بنویسید چون اگر همین جوری بخواهید بنویسید نمی شود.
به عنوان مثال آقای حاتمی کیا با دیدگاه خاصی می خواهد بنویسد یا ژانر خاصی مدنظرش است بعد من می گویم مثلا چرا فلان موضوع فنی را رعایت نکردید در حالی که او اصلا نمی خواهد به این موضوع بپردازد و شخصیت مورد نظرش شما هستید.
* من انتظار داشتم شما به این قائل باشید.
خیر. ما باید قدری فضا را باز کنیم. ولی وقتی یک سازمان رسمی مثل ارتش یا سپاه میخواهد جنگ را روایت کند، دیگر نباید قصه بنویسند؛ متاسفانه گاه گداری می بینیم که در داخل این بیان رسمی قدری قصه وارد شده است.
فاطمه سادات موسوی بنابر فرمایش استاد علی اکبر حسنوند
دانشگاه تهران مرکز