سازمان مجاهدین خلق در 1344 توسط تعدادی از جداشدگان از نهضت آزادی با هدف مبارزه با رژیم پهلوی تاسیس شد. اما در 1350 بنیانگذاران و اکثریت کادر سازمان توسط ساواک دستگیر و اعدام شدند. در 1354 سازمان با تغییر ایدئولوژیک، مارکسیسم را پذیرفت و همین امر موجب اعتراض تعدادی از کادرهای سازمان قرار گرفت. پیامد آن نیز تصفیههای خونینی بود که در آن صورت پذیرفت. پس از پیروزی انقلاب، سازمان تلاشهایی را برای نفوذ در ارکان نظام با هدف تصاحب قدرت آغاز کرد. اما با شکست در این تلاشها، به کمک بنیصدر که به دلیل بیکفایتی از ریاست جمهوری عزل شده بود، به فعالیتهای تروریستی روی آورد. بنیصدر و رجوی سرکرده سازمان، نهایتا در مرداد 1360 مجبور به فرار از کشور شدند. سفر خرداد 1365 رجوی به بغداد، آغازی بر شکلگیری جبهه مشترک وی و صدام علیه جمهوری اسلامی بود. طبعا سقوط صدام در 1382، به منزله پایان فعالیتهای متمرکز سازمان مجاهدین و فروپاشی تدریجی این سازمان بود.
کارنامه فعالیت های تروریستی سازمان مجاهدین خلق از ابتدای پیروزی انقلاب تا کنون نه تنها این سازمان را به مهم ترین گروه تروریستی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرده است بلکه آن را به عنوان یک سازمان تروریستی، سال ها در لیست گروه های تروریستی آمریکا، اروپا و استرالیا گنجانده است.
فعالیت های تروریستی مجاهدین خلق متأثر از سه عامل شرایط سیاسی – اجتماعی حاکم بر ایران در دوره پهلوی، اندیشه های چپ گرایانه و التقاطی سازمان، و ناکامی سازمان در فضای سیاسی پس از پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفته و حمایت مستقیم قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای نقش موثری در گسترش و تداوم اقدامات تروریستی آنان داشته است.
با وجود این، با بن بست استراتژیک سازمان مجاهدین خلق پس از حمله آمریکا به عراق و سقوط رژیم صدام، این سازمان پس از حدود پنج دهه فعالیت تروریستی – که ایران را به یکی از بزرگ ترین قربانیان اقدامات خشونت بار تروریستی در جهان تبدیل کرده بود – در شرایط کنونی در صدد تحولی ماهیتی و کارکردی برآمده است.
درواقع میتوان گفت :سازمان مجاهدین خلق یکی از گروه های تروریستی است که بیشترین فعالیت های تبلیغاتی و نظامی علیه نظام جمهوری اسلامی را سازماندهی کرده است. این سازمان با ورود به فاز نظامی و آغاز جنگ مسلحانه از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ به همکاری با غرب و سپس صدام در جنگ تحمیلی علیه ایران پرداخت.
آنها پس از جنگ تحمیلی نیز به فعالیت های ضد ایرانی خود ادامه داده و علاوه بر اقدامات تروریستی علیه مسئولین و مردم ایران، پی گیری سیاست های ایذایی علیه منافع ملی ایران از طریق لابی های امنیتی و پارلمانی در اروپا و امریکا و برپایی نشست ها و تظاهرات های متعدد، جاسوسی و ارائه اطلاعات از برنامه هسته ای ایران، تشدید فشارها علیه ایران در پرونده آمیا، حقوق بشر و مسئله هسته ای و اختلاف افکنی در روابط ایران و همسایگان را نیز در کارنامه فعالیت های خود گنجانده اند.
از سوی دیگر این سازمان با استقرار در پایگاه های نظامی خود در عراق، به عنوان متحد استراتژیک و ارتش خصوصی صدام، در سرکوب قیام شیعیان و کردهای عراق در سال ۱۹۹۱ نیز نقش داشته است. مجموعه این فعالیت ها سبب شده است این سازمان در لیست گروه های تروریستی آمریکا، اتحادیه اروپایی، کانادا و کشورهای دیگر قرار گیرد.
با وجود این، پس از حمله آمریکا به عراق و محاصره نیروهای آن در پایگاه اشرف، انتقال مسئولیت کنترل آنان به ارتش عراق و ضرب الاجل دولت عراق برای خروج آنان از این کشور و همچنین در پرتو تحولات درونی این سازمان مانند ناپدید شدن مسعود رجوی (سرکرده سازمان) و گسترش فعالیت های مریم رجوی در اروپا، نام این سازمان از لیست گروه های تروریستی در انگلیس و سپس اتحادیه اروپایی و رویکردهای موافق و مخالف با آنها در آمریکا و اروپا و ... این سازمان در شرایط حساس، پیچیده و مبهمی قرار گرفته است.
روز ۳۰ دی ۱۳۵۷ آخرین سری زندانیان سیاسی سازمان مجاهدین از زندان قصر آزاد شدند، مسعود رجوی در اولین سخنرانی پس از آزادی از زندان در ۴ بهمن ۱۳۵۷ در دانشگاه تهران بر شعار «پیروز باد انقلاب دموکراتیک ایران» تأکید کرد و گفت «مگر میشود بهار را از آمدن بازداشت و مانع روئیدن لالهها شد، و مگر میشود ملتی را تا به ابد اسیر نگه داشت؟ مگر میشود خلقی را تا به ابد در زنجیر نگه داشت؟ نه … نه …»
در پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران، مجاهدین خلق این واقعه را به رهبر انقلاب (سید روحالله خمینی) و ملّت ایران تبریک گفتند و او را «امام» نامیدند. مسعود رجوی که مدتی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ و سرنگونی شاه، در ۳۰ دی ۱۳۵۷ از زندان آزاد شده و ریاست سازمان مجاهدین را به عهده گرفته بود، به همراه موسی خیابانی به دیدار سید روحالله خمینی رفتند. مجاهدین با استفاده از فضای آزادتری که پدید آمده بود، با بالا گرفتن تب فعّالیتهای سیاسی همچون سایر احزاب به سرعت رشد کرد. دیدگاهها و نگرشهای مختلف احزاب و گروهها پیرامون نوع حکومت پس از سرنگونی حکومت پهلوی، مطالبات قومی و در خواست فدرالیسم در میان برخی اقوام ایران، دخالت برخی دولتهای خارجی و نهایتاً ضعف نهادهای مدنی و فرهنگ فعالیت دموکراتیک، تب شدید فعالیتهای سیاسی در ایران پس از انقلاب را به سمت تنش و درگیری مسلحانه پیش برد. مرگ سید محمود طالقانی، باعث افزایش تنش میان دو طرف گردید، چرا که با توجّه به محبوبیت فراوان او در میان مجاهدین و مقبولیتش در بین روحانیون سنتی و دیگر گروههای مذهبی، دعوت او به آرامش ممکن بود کارساز واقع شود.
پس از انقلاب سازمان مجاهدین خلق با نام رسمی جنبش ملی مجاهدین فعالیت خود را آغاز کرده و در تراکتهای رسمی نیز خود را به همین نام میخواند
فاطمه سادات موسوی به فرمایش استاد علی اکبر حسنوند
دانشگاه تهران مرکز