ده سالم که بود ،سعی میکردم با دایی صحبت کنم .دایی ساکت بود و حرف نمیزد ،فقط سرش را تکان میداد . بالا و پایین.یادم است با دختر خاله ام گفته بودیم:« هرکی با دایی صحبت کنه و دایی جوابشو بده برنده است.»
الان نشسته ام و نیم ساعت است خواهر زاده ام دارد از من سوال میپرسد و من فقط با سر تایید میکنم.