شعر عاشقانه
━━━━━━━━━━━
میدوم به هر طرف، پا به پای زندگی
میزنم به کوه و دشت، با عصای زندگی
این منم که دَم به دَم، مثل غنچههای باغ
گشته کشتهمردهی خندههای زندگی
گوشِ جان سپردهام روز و شب به آسمان
تا پرندگی کنم در هوای زندگی
عشق، با صلابتش، روی عرشهی دلم
میشود -خدای من!- ناخدای زندگی
خستهام نمیکند روزمرّگیِ مرگ
تا علاجِ خستگی هست چای زندگی
□
خواستم که این کتاب پُر شود، پُر از بهار
گل اگر گذاشتم لابهلای زندگی...
━━━━━━━━━━━
❏ #محمدرضا_سلیمی
✼