ویرگول
ورودثبت نام
محمد کاظمی میرکی
محمد کاظمی میرکی
محمد کاظمی میرکی
محمد کاظمی میرکی
خواندن ۱۱ دقیقه·۴ ماه پیش

هانسول جونگ، پلی بین کره و آمریکا

مقدمه: به‌سوی اخلاقِ رابطه‌ی برگزیده

در یک دهه‌ی گذشته، «هانسول جونگ» به‌عنوان یکی از نمایشنامه‌نویسانی که هم در فرم و هم در اخلاق‌ورزی نمایشی جسورانه پیش می‌رود، در بوم‌شناسی تئاتر ایالات متحده مطرح شده است. دریافت جایزه‌ی «ویتینگ» در سال ۲۰۱۸ و جایزه‌ی «اوبی» در سال ۲۰۲۴ برای نمایشنامه‌نویسی، جایگاه او را به‌عنوان خالق آثاری تثبیت کرد که هم‌زمان در قالب درام‌های خانوادگی صمیمی و تجربه‌های جسورانه‌ی فرمال – از عروسک‌گردانی تا منظره‌های صوتی گروهی و صحنه‌آرایی‌هایی شبیه رینگ بوکس – شکل می‌گیرند. آثار او می‌پرسند انسان‌ها چگونه یکدیگر را در شرایطی که مهاجرت، نژاد، جنسیت و بازار شکل‌شان داده است، می‌سازند، از هم می‌گسلند و دوباره بازمی‌سازند. اثر شاخص او، «Wolf Play»، به نقطه‌ای مرجع در گفت‌وگو درباره‌ی خویشاوندی کوییر و اقتصاد فرزندخواندگی بدل شده است؛ درحالی‌که آثار پیشین او – از جمله «Cardboard Piano»، «Wild Goose Dreams» و «Among the Dead» – نشان می‌دهند چگونه زبان و حافظه عشق و خشونت را در گذر از مرزها و نسل‌ها میانجی‌گری می‌کنند. در سال ۲۰۲۵، با دریافت جایزه‌ی «Herb Alpert Award in the Arts»، این شناخت بیش از پیش گسترش یافت و تأیید شد که تئاتر جونگ آزمایشگاهی برای خلق نوعی تازه از احساس اجتماعی است.

این مقاله با خوانش نزدیک دراماتورژی جونگ و تمرکز بر «Wolf Play» پیش می‌رود. استدلال اصلی آن است که جونگ سیاستی از مراقبت را با شاعرانه‌ای از بازی درمی‌آمیزد: او با بهره‌گیری از بازی‌گوشی نمایشی – استعاره، جان‌بخشی به اشیاء، و بافت‌های کُرال – دستورالعمل‌های اجتماعی پیرامون خانواده، شهروندی و تعلق را از هم می‌گشاید. حاصل، بدنه‌ای از آثار است که زبان را همچون فناوری قدرت و صمیمیت به‌کار می‌گیرد و صحنه را ماشینی برای بازنقشه‌کشی بایگانی زندگی آسیایی/آمریکایی، کوییر و دیاسپورایی می‌سازد.

---

«Wolf Play»: عروسک‌گردانی، تسخیر و کودک دست‌دوم

از همان آغاز، «Wolf Play» قواعد خود را آشکارا به نمایش می‌گذارد. شخصیتی که نه کاملاً کودک است و نه کاملاً حیوان، به جلو می‌آید و می‌گوید:

«من آن چیزی نیستم که فکر می‌کنید می‌بینید.»

کودکی که در مرکز روایت قرار دارد با عروسکی قابل رؤیت تجسم یافته است که توسط بازیگری بزرگسال، که خود را «گرگ» می‌نامد، حرکت داده و صداگذاری می‌شود. این انتخاب، لایه‌های متعددی از میانجی‌گری را در شیوه‌ای که کودکان فرزندخوانده دیده می‌شوند، نامیده می‌شوند و حتی معامله می‌شوند، عینیت می‌بخشد.

در داستان جونگ، کودکی با اصالت کره‌ای – که لقب «Pete Jr.» گرفته است – توسط پدرخوانده‌اش «دوباره واگذار» می‌شود؛ آن‌هم نه از طریق نهادهای رسمی، بلکه با انتشار آگهی در یک انجمن اینترنتی. یک زوج کوییر، که در تلاش‌اند خارج از بوروکراسی‌های کند و تبعیض‌آمیز والدین شوند، کودک را می‌پذیرند و جنگی بر سر حضانت – و همچنین برخورد میان اخلاق‌های مراقبتی متفاوت – آغاز می‌شود.

تولیدهای نمایشی در Soho Rep (2022) و MCC Theater (2023) این داستان را همچون میدان مسابقه‌ای پرتحرک به تصویر کشیدند که اغلب از دستور زبان بصری رینگ بوکس الهام می‌گرفت. طراحی عروسک توسط Amanda Villalobos و طراحی صحنه توسط You-Shin Chen اجرا شد. دراماتورژی نمایش به‌طور کامل از طبیعت‌گرایی فاصله می‌گیرد؛ تماشاگران را وا می‌دارد که هم‌زمان حقیقتِ ساختگی و دردِ واقعی را در یک دم احساس کنند.

نکته‌ی حیاتی این است که «Wolf Play» پیوندی میان بازی نمایشی و نقد سیاسی برقرار می‌کند. عروسک صرفاً یک ابزار نمایشی نیست، بلکه بیانیه‌ای اخلاقی است. چون چهره‌ی کودک از جنس کاغذ ماشه‌ای و آشکارا ناتمام است و نیز در برابر دیدگان مخاطب حرکت داده می‌شود، تماشاگر نمی‌تواند نبیند که چگونه بزرگسالان بر او تصویر می‌افکنند، او را می‌ربایند و از طریق او سخن می‌گویند. این انتخابِ فرمال خشونت ساختاریِ فرزندخواندگی به‌عنوان معامله را برجسته می‌کند؛ تاکتیکی ضدطبیعت‌گرا که تماشاگر را از کلیشه‌های احساساتی فاصله داده و به سوی ذهنیت کودک بازمی‌گرداند.

کارگردانی‌ها اغلب با صحنه‌آرایی‌هایی نظیر سن‌های تراست، راندوی یا حتی رینگ بوکس پیش رفتند؛ جهانی که صحنه‌ی جنگ است و خانواده باشگاهی برای تمرین بقا. خانه‌ی کوییر – متشکل از «رابین»، یک بوکسور، و «اَش»، شریک غیر دودویی او – ناچار است نه‌تنها با سرپرست پیشین که با نظام‌هایی که آنان را از نظر قانونی و اجتماعی بی‌ثبات می‌سازد نیز مبارزه کند.

زبان نمایشی جونگ در این اثر کشسان است؛ طنز، جاخالی‌ها و پیچش‌های افسانه‌ای را در کنار واقعیت تلخ می‌نشاند تا به پرده‌ی پایانی برسد که می‌پرسد آیا مراقبت می‌تواند از افسانه‌های حقوقی فراتر رود یا خیر.

اجرای Off-Broadway نمایش، در سال ۲۰۲۳، جوایز متعددی از جمله Lucille Lortel Awards (بهترین نمایشنامه و بهترین گروه بازیگری) و در سال بعد، جایزه‌ی Obie برای نمایشنامه‌نویسی را به ارمغان آورد؛ افتخاراتی که نشان‌دهنده‌ی هم‌زمان مهارت هنری و تأثیر اجتماعی‌اند.

---

زبان به‌مثابه قدرت، زبان به‌مثابه پناهگاه

اگر «Wolf Play» نشان می‌دهد چگونه بزرگسالان از خلال زبان کودک را «سخن می‌گویند»، نمایش «Wild Goose Dreams» زبان را خود صحنه‌ی تمنّا می‌سازد. داستان حول رابطه‌ی یک پناهنده‌ی اهل کره شمالی و یک کارمند کره‌جنوبی می‌گردد که صمیمیت آنلاین میان آنان توسط یک گروه کر زنده برجسته می‌شود؛ گروهی که همچون اینترنت، زمزمه، پینگ و هارمونی تولید می‌کند. جونگ فضای دیجیتال را عینیت می‌بخشد: گفتار هرگز کاملاً خصوصی نیست و فناوری هم نقش پروتز (امکان گفتن ناگفتنی) دارد و هم نویز (پارازیتی که تمنّا را غرق می‌کند).

اجرای عمومی در The Public Theater (2018) این بینامتنیت را برجسته ساخت. مصاحبه‌های پیرامون اجرا گروه کر را به‌عنوان بازآفرینی دستگاه «یونانی» برای روایتگری در عصر پلتفرم‌ها معرفی کردند.

مهم‌تر این‌که «Wild Goose Dreams» به تقابل گویش‌ها فراتر از مرزهای ملی می‌پردازد. جونگ زبان‌های انگلیسی، کره‌ای و حتی دستور زبان اپلیکیشن‌ها را نه‌تنها به‌مثابه رسانه بلکه به‌مثابه ایدئولوژی روی صحنه می‌برد. شخصیت پناهنده باید زبانی بیاموزد که او را در نظام اجتماعی تازه «قبول» کند؛ شخصیت کارمند باید بیاموزد که تنهایی را چیزی جز شکست بداند. در هر دو حالت، توانایی زبانی هم استراتژی بقاست و هم زخمی عمیق: روانی زبانی به قیمت جابه‌جایی و بی‌ریشگی به‌دست می‌آید.

پارتیتور چندزبانه‌ی جونگ، اثر را در کنار تئاترهایی قرار می‌دهد که به سیاست زبان می‌پردازند؛ همچون «English» نوشته‌ی «ساناز طوسی» یا «Public Obscenities» اثر «شایوک میشا چودری». بااین‌حال، «Wild Goose Dreams» اصرار دارد که زبان سوم همان شبکه است؛ گروهی از ارواح که ما را به سخن درمی‌آورند و نمی‌توانیم از شنیدن‌شان بگریزیم.

---

ایمان، بخشش و مسئله رستگاری

در حالی که «Wild Goose Dreams» به صداهای اکنون گوش می‌سپارد، نمایش «Cardboard Piano» پژواک‌های باقی‌مانده از ایمان و خشونت را می‌کاود. این اثر که در جشنواره Humana Festival 2016 برای نخستین بار اجرا شد، در شب سال نو در کلیسایی در شمال اوگاندا آغاز می‌شود؛ جایی که دختر کشیش و دوست‌دخترش مخفیانه مراسم ازدواجی غیررسمی برپا کرده‌اند. کودکی سرباز وارد می‌شود؛ تراژدی رخ می‌دهد؛ و در پرده دوم، زمان به جلو پرش می‌کند تا میراث آسیب و مرزهای ناپایدار بخشش را بررسی کند.

ساختار دوپاره‌ی نمایش – که در آن نقش‌ها دو برابر می‌شوند و زمان‌ها در هم می‌پیچند – بخشش را به مسئله‌ای دراماتورژیک بدل می‌کند: آیا یک بازیگر می‌تواند هم انگیزه دعا کردن و هم خاطره آنچه در نام خدا انجام شده است را حمل کند؟ مدارک توسعه و نخستین اجرای نمایش نشان می‌دهد که جونگ چگونه جوامع ایمانی را در کانون پرسش‌های خود قرار می‌دهد، بی‌آنکه آن‌ها را به قهرمان یا ضدقهرمان فروبکاهد.

از منظر تماتیک، «Cardboard Piano» نگرانی‌های «Wolf Play» در باب حضانت را پیش‌بینی می‌کند؛ اما این بار نه حضانت کودک بلکه حضانت روایت. چه کسی حق دارد بگوید «تو را می‌بخشم»، و بر چه اساسی؟ دراماتورژی جونگ اقتدار اخلاقی را میان شخصیت‌هایی توزیع می‌کند که نظام‌های اعتقادی متفاوت دارند؛ او اجازه نمی‌دهد بخشش به حلّال نهایی نمایش بدل شود. نمایش، بخشش را فناوری اجتماعی ظریفی می‌بیند که ارزش آن وابسته به زمان است: اگر زود باشد، انکار است؛ اگر دیر باشد، تئاتری بدون تماشاگر.

---

بازنویسی بایگانی: جنگ، زنان و گذشته زنده

نمایش «Among the Dead» (تولید Ma-Yi Theatre Company، 2016) این پرسش‌های اخلاقی را به بایگانی جنگ منتقل می‌کند. اثر از خطوط زمانی دهه ۱۹۴۰ و ۱۹۷۰ عبور می‌کند تا سرگذشت یک «زن آسایش» کره‌ای، یک سرباز آمریکایی و دختر بیگانه‌شده‌شان را در مهمانخانه‌ای در سئول به هم گره بزند. شخصیتی حقه‌باز میان آن‌ها جابه‌جا می‌شود و رابطه علت و معلولی را سست می‌کند؛ نتیجه نه تنها افشای یک راز خانوادگی بلکه طرح استدلالی صحنه‌ای درباره چگونگی روایت تاریخ‌های امپریالیستی، توسط چه کسانی و با چه هزینه‌هایی است.

خلاصه‌نمایش Ma-Yi به‌درستی تأکید دارد که نمایش درباره‌ی داستان‌گویی است – درباره‌ی ساختگی‌بودن هر تلاشی برای آشتی دادن تبار شخصی با فاجعه ملی.

کار ترمیم این‌جا نه صرفاً تاریخی است و نه صرفاً شخصی. جونگ با وارد کردن بایگانی زنان آسایش به زبان و بستر نمایشی آمریکایی، از تقسیم‌بندی فرهنگی‌ای که معمولاً تاریخ‌های آسیایی را «در آن سوی دنیا» نگه می‌دارد، سر باز می‌زند. دراماتورژی او صحنه حافظه را به سالن‌های نمایشی ایالات متحده و جملات انگلیسی منتقل می‌کند – بی‌آن‌که اصطکاک ترجمه را محو سازد. این اخلاق بازنمایی به هر دو سویه‌ی خاص‌گرایی و چرخش‌پذیری حساس است: نمایش اصرار دارد که تاریخ گذشته نیست، اگر ساختارهایش پابرجا و قراردادهایش هنوز نافذند.

---

بازی‌گوشی به‌مثابه روش انتقادی

پالت فرمال جونگ برای نمایشنامه‌نویسی، با وجود سنگینی مضامین آثارش، شگفت‌آور گسترده است. «Wolf Play» با عروسک قابل رؤیت و صحنه‌ای شبیه رینگ بوکس شفافیت بازنمایی طبیعت‌گرایانه را کنار می‌زند؛ «Wild Goose Dreams» یک گروه کُرال انسانی را همچون برد صوتی اینترنت سازمان می‌دهد؛ «Cardboard Piano» با دوبرابر کردن نقش‌ها و شکستن خط زمانی موتور پیش‌برنده استدلال اخلاقی می‌شود؛ «Among the Dead» روایت شبح‌گونه را به تاریخ‌نگاری پیوند می‌دهد.

آنچه این روش‌ها را به‌هم متصل می‌کند، مفهوم بازی است؛ نه به معنای سبک‌سری، بلکه به معنای قواعد. جونگ همیشه به مخاطب می‌آموزد که چگونه نمایش را تماشا کند – چه چیز اهمیت دارد، چه چیز ندارد، مرزهای بازی کجاست – و سپس این مرزها را تغییر می‌دهد تا اخلاقیات ساخته‌شده توسط تماشاگر را بیازماید. مخاطب بدین ترتیب به تمرین مراقبت دعوت می‌شود: پذیرش عروسک به‌عنوان کودک، پذیرش مسئولیت سرنوشت اوست؛ شنیدن گروه کُرال به‌عنوان اینترنت اعتراف به این است که توجه ما تا چه اندازه متخلخل است؛ پذیرش دوبرابر کردن نقش‌ها به این معناست که خود را در بیش از یک نقش بازمی‌شناسیم.

این بازی‌گوشی روشی است برای بازنمایی انتقادی. به‌جای بازتولید «واقعیت» با جدیت مستندگونه، جونگ فرم را وادار می‌کند تا کار سیاسی انجام دهد. عینیت مواد – طناب، دستکش، نخ و کاغذ؛ حرکت بدن‌ها در ریتم‌های آموخته‌شده از طراحی مبارزه یا نوتیفیکیشن‌های دیجیتال – به این معناست که سیاست صرفاً روی صحنه بیان نمی‌شود، بلکه از خلال صحنه‌پردازی به اجرا درمی‌آید. فهرست عوامل تولید در Soho Rep برای «Wolf Play» نشان می‌دهد که تمایز میان متن و طراحی چقدر بی‌پایه است؛ طراح عروسک (Villalobos)، طراح صحنه (Chen)، طراح مبارزه، طراح صدا (Kate Marvin) – همگی هم‌نویسندگان اخلاق نگاه در این نمایش‌اند.

---

بازارها، حاشیه‌ها و خیال‌پردازی فرزندخواندگی

آثار جونگ بارها رویارویی میان میل شخصی و محرک‌های ساختاری را صحنه می‌گذارند. «Wolf Play» آشکارترین نمونه است: فرزندخواندگی به‌مثابه بازاری تصویر می‌شود که اینترنت نقش واسطه را دارد. کوییر بودن خانواده‌ی سرپرست به این دلیل اهمیت دارد که منطق‌های دروازه‌بانی‌ای را عیان می‌کند که مدت‌ها دسترسی به شکل‌گیری خانواده را کنترل کرده‌اند. متریال‌های همراه تولید در MCC (2023) به‌طور مشخص داده‌هایی درباره هزینه و غیرقانونی بودن انتقال‌های زیرزمینی و محدودیت‌های ایالتی بر والدگری زوج‌های LGBTQ+ در اختیار تماشاگر گذاشتند. در آن لابی، استعاره‌های نمایش با آمارهای جهان واقعی برخورد کردند و سالن به سمیناری کوچک در باب قیمت‌گذاری متفاوت خویشاوندی بدل شد.

نمایش‌های دیگر این نقد را از مسیر اقتصاد زبان پی می‌گیرند. در «Wild Goose Dreams»، زبان شرکتی کره جنوبی – ساعات کار، عناوین، نردبان حقوق – رمانس را قالب می‌دهد؛ در حالی که بازآموزی زبانی پناهنده هم وعده دستمزد و هم تهدید نظارت را به همراه دارد. در «Cardboard Piano»، لحن مذهبی کلیسا هم به‌عنوان ارز اجتماعی و هم پوشش سیاسی عمل می‌کند؛ «بخشش» واژه‌ای است که سطرهای بودجه را نیز با خود حمل می‌کند. دراماتورژی جونگ بدین‌سان به کار نویسندگانی می‌پیوندد که به اسارت‌گیری سرمایه‌داری از اجرا و احساس علاقه‌مندند؛ سهم منحصربه‌فرد او این است که نشان می‌دهد بازی نمایشی می‌تواند این اسارت‌ها را آشکار و مختل کند.

---

نتیجه‌گیری: پس از طبیعت‌گرایی، پس از ملت

در دورانی که تئاتر آمریکا در حال بازتعریف مخاطب خویش است – چه کسانی بازنمایی می‌شوند، چه کسانی پذیرفته می‌شوند، چه چیزی «داستان ما» به شمار می‌آید – نمایش‌های هانسول جونگ الگویی از مهمان‌نوازی سختگیرانه ارائه می‌دهند. آن‌ها از تماشاگران دعوت می‌کنند تا در بازی‌های فرمی با خطرات واقعی مشارکت کنند: عروسکی که دردش تصنعی نیست؛ گروه کرالی که سروصدای آن همان توجه ماست؛ آیینی که نمی‌تواند بخشش را به‌صورت پیش‌فرض جاری سازد.

دستاوردها صرفاً سیاسی نیستند، بلکه زیبایی‌شناختی نیز هستند. دراماتورژی جونگ تئاتر پساناطبیعت‌گرایی را پیش می‌برد که با این‌همه به‌شدت انسانی است – تئاتری که نمایش را راهی برای عیان کردن اخلاق می‌داند. در «Wolf Play» دسته (Pack) چیزی است که با هم می‌سازیم: بازیگران، عروسک، تماشاگر و نظام‌هایی که با خود به سالن آورده‌ایم. در «Wild Goose Dreams» زبان پناهگاهی است که کلمه به کلمه، اپلیکیشن به اپلیکیشن و صدا به صدا ساخته می‌شود. در «Cardboard Piano» و «Among the Dead» گذشته شریکی است که نمی‌توانیم رقص با او را متوقف کنیم؛ تنها می‌توانیم انتخاب کنیم چه وقت پیش‌قدم شویم و چه وقت دنبال کنیم.

خواندن جونگ به‌عنوان هنرمندی «کم‌ارج» اکنون دیگر بی‌معناست. بهتر آن است که بگوییم آثار او ما را ارزیابی می‌کنند؛ می‌سنجند چه چیز را می‌پذیریم و چگونه مراقبت می‌کنیم و سپس از خلال بازی، امکان می‌دهند هر دو را به‌گونه‌ای دیگر انجام دهیم.

---

فهرست منابع

Wolf Play production and creative credits, Soho Rep (2022).

Lucille Lortel Awards 2023 winners (including Wolf Play).

Obie Awards 2024 winners (Playwriting: Hansol Jung, Wolf Play).

Wolf Play Off-Broadway reviews and features (Vulture; TheaterMania; Theaterly; New York Theatre Guide).

Wild Goose Dreams—The Public Theater production page; interview on the chorus as technology (The Interval).

Cardboard Piano—Actors Theatre of Louisville (Humana Festival) materials.

Among the Dead—Ma-Yi Theatre Company production materials.

Merry Me; or How to Love a Lover When You’re Doing It Wrong—New York Theatre Workshop project page.

Whiting Award (2018)—Whiting Foundation.

Herb Alpert Award in the Arts (2025)—official winners list.

Biographical notes: The Public Theater artist bio; Ma-Yi Writers Lab profile; television credits (Tales of the City; Pachinko).

ایالات متحدهدستور زبان
۰
۰
محمد کاظمی میرکی
محمد کاظمی میرکی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید