نوه عزیزم درود برتو
روز گذشته به شهرداری رفتم تا مطالباتمان را پیگیری کنم. به مالی سری زدم و معلوم شد که بخشی از فاکتورهایمان برای چندمین بار گمشده است. از مسئول آن پرسیدم گفت: در کارپردازی ویا فضای سبز دنبال آن بگرد. هرچه فاکتور بوده را در لیست شما وارد کردهایم.
به کارپردازی رفتم. از آقای مسئول سؤال کردم. دفاتر مرسولات را جلویم گذاشت تا رد فاکتورهایم را بگیرم. با شمار هایی که داشتم به مالی برگشتم. پرونده را جلوی رویم گذاشت. یکییکی فاکتورها را چک کردم. درنهایت جمع بستم. یک دسته از فاکتورهایمان با مبلغ نهایی 200 و خوردهای میلیون تومان در انتهای پوشه حسابنشده بود. خانم مربوطه آنرا در بستانکاری ما لحاظ نکرده بود.
گفتم: این یعنی چه؟ هر بار مرا اینجا میکشید و از درستکار کردن هم خبری نیست. گفت: حالا یه اشتباهی شده دیگه خدا را شکر کنید که فاکتورهایتان پیدا شد.
اینم جواب آنهاست. اسفند گذشته یک هفته هرروز رفتهام و تمام دفاتر و اتاقهای شهرداری را به دنبال فاکتورهایم گشتهام تا در مالی همانجایی که میگفتند نیست بخشی از آنها را یافتم. مابقی فاکتورهای گمشده را هم دوباره صادر کردم و تحویل دادم.
وضع این مملکت اینطوری شده است. هیچکس کارش را درست انجام نمیدهد. شرایط کاری در ادارات دولتی حرفی برای گفتن باقی نمیگذارد.
دوستدار تو مادربزرگ لیلا
https://leilafarzadmehr.ir/بروکراسی-ادارینامه-به-نوه16مرداد1402/