ابرهای سفید و سیاه و خاکستری در آسمان، بااحساس درونی انسانها همخوانی دارد.
بعضی از ابرهای سفید ساکت وبی صدا میآیند و میروند ؛ خاطرهای دلچسب برایت بهجا میگذارند. وقتیکه دلشان آنقدراز غصه مردمان زمین پر شد، تاب و تحمل را از دست میدهند. در گوشهای از آسمان آرام وبی صدا قطرات بارانش را به زمین فرود میآورد و اشکهای مرد تنها را میپوشاند تا رازش هویدا نشود.
برخی از آنها عصبانی و پرخاشگر هستند وقتی به هم میرسند برایشان فرقی نمیکند سفید، سیاه و خاکستری را از صدای رعد، کر میکنند و با برقی سهمگین زمین را هم بینصیب نمیگذارند. با ضرباتی سهمگین آنچه تاب نگهداری از آن را ندارند برسر عابران فرود میآورند و باحالی خرابتر صحنه را ترک میکنند.
گونهای ازابرهست که فقط برای تولید صدا خلقشدهاند به آسمان میآیند و با سروصدا از آن گذر میکنند. بعد از مدت کوتاهی هیچچیزی به یادت نمیماند؛ مانندغوغا و هیاهوی مردمان دریک محفل شبانه.
بعضی از ابرها بودن در آسمان را میخواهند. تابش نور خورشید را مانع میشوند وبی اثر و در سکوت به محل دیگری سفر میکنند. در مسیرشان از هر نقطهای برای خود توشهای برمیدارند و به سرزمینی که اصلاً انتظار نداری الطافشان را سرریز میکنند.
ابرهای سفیدی هم هستند که دوست دارند از نزدیک ناظر همهچیز باشند، به زمین نزدیک میشوند و گاهی با آنیکی میشوند. طوری که فقط او را وحاله ای از اطرافش را به فاصله کمی میتوانی ببینی. این ابرها همه لطف و محبتی که در خوددارند در تکتک سلولهایت تزریق میکنند. ولی اثر ترس از بودن با او تو را همیشه در وهمی موهوم قاب میگیرد. بهوقت رفتن با نور و روشنایی دنیایت را روشن میکند.
ابرهای خاکستری درهرسرزمینی که گذر میکنند درد و غصههایشان را بیشتر میکنند در سکوت میروند وبی صدا برای خود اشک میریزند ولی اشکهایشان در زیر پلک متورم شده گیر و اورا از درون متلاشی میکند.
ودر آخر ابرهایی هستند که هیچ جا ومکانی برایشان ماوا نیست ودر گذر از همه سرزمینها، آنچه در چنته دارند بی دریغ نثار زمین زیر پایشان می کنند تا نیست شوند.
شما چه ابری هستید؟
ارائه شده در وبسایت ویرگول
https://leilafarzadmehr.ir/حالات-ابری/