ویرگول
ورودثبت نام
لیلافرزادمهرm_15996912
لیلافرزادمهرm_15996912
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

سفربی برنامه بایک کوله

نمای هوایی شهر مشهد
نمای هوایی شهر مشهد

سفر با یک کوله

بعداز یک روز کاری پر دردسر روبروی تلویزیون نشسته ام. تکه ای از روتختی دخترم را می بافتم. در خیالم سفرهایی که دلم میخواست بروم را مرور می کردم. دخترم صورتش را به گوشی مماس وبا دودست تایپ می کرد.

با صدای دخترم از سفر برگشتم. به چهره پراز تمنایش نگاه کردم. می دانم وقتی اینطور نگاه می کند چه منظوری دارد. سرم را به معنی چه میخواهی تکانی دادم.

کنارم نشست وصورتم را بوسید مطمئن شدم که خواسته ای دارد.

گفت:مامان میای بریم زیارت امام رضا(ع)

گفتم:چی؟ منظورت چیه؟

گفت: همین الان دلم خواست که در حرم باشم.

گفتم: ساعت را نگاه کن یازده ونیم شبه وتو همچین هوسی کردی؟ می دانی که قادر نیستم بیایم.

اشکهایش در کاسه چشم جمع شد وبا بغض گفت: همین الان دلم میخواهد. میشه بهم اجازه بدی تنهایی با هواپیما برم وبرگردم.

گاهی از مواقع انگار یک موجودی زبانت را قفل می کند وقادر نیستی تکانی به آن بدهی. با توجه به مسئولیتی که در قبال سلامت روح وروان دخترم احساس می کردم گفتم: نمی شه خطرناکه با کی میخواهی بروی وچطور می روی؟

گفت: خودم تنها می روم.

از او اصرار واز من انکار.

بالاخره راضی شدم پیش خودم گفتم: بلیط پیدا نمی کنه بزار دلش را خوش کنم.

در سایت به دنبال بلیط گشت. چون قرار بود سفرش یکروزه باشد بلیط رفت وبرگشت را با هم خرید. رفت ساعت شش صبح وبرگشت ساعت سه بعداز ظهر.

برای پرداخت وجه پول نقد داشت. مجبورم کرد ساعت دوازده شب به عابر بانک روبروی خانه بروم وبرایش وجه را انتقال بدهم.

تا صبح از ذوق نخوابید. تنها یک کوله برداشت چادر ووسایل ومدارک را داخل آن گذاشت.ساعت پنج صبح به سمت فرودگاه حرکت کرد وساعت نه رسید. به حرم رفت. تصویری تماس گرفت صورتش می درخشید. آنقدر لذت برده بود که نمی توانست حرف بزند. پرواز برگشت به دلیل روز ارتش لغو شده بود وبه آنها اطلاع دادند که ساعت پرواز هفت شب است. هتلی را معرفی کرده بودند که این ساعات اضافه را استراحت کنند. ناهار را درهتل خورده و باز به حرم رفت .

ساعت هفت به فرودگاه رسید ویک سفر بی برنامه ولی لذت بخش را در کوله بارش جا داد.

ارائه شده در ویرگول

https://leilafarzadmehr.ir/سفربی-برنامه-با-یک-کوله/

سفرکولهساعتاجازه بدیاحساس خطرناکه
لیلا فرزادمهر هستم فوق لیسانس بازرگانی بین الملل‌.کارمند حسابداری.با نوشتن دنیای اطرافم رو رنگ می کنم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید