/04/1402
نامه به نوه دلبرم
می دونی کلمه دلبر چقدر زیباست. چقدر بار مثبت داره. یعنی کسی که دلت را برده برای خودش. بخشی از دلم برای دخترم رفته و حالا باوجود تو بقیهاش هم رفت. نوش جونت عزیزم.
در مورد اتفاقات و روزمرگیهایم برایت مینویسم تا وقتی نیستم بدونی ما چطور روزگارمان سپری میشد.
یک هفته پراز بیماری را سپری کردیم. همه دوستان و آشنایان و خانواده دچار دلدرد و اسهال و تهوع شدهاند. این بار منم مثتثنی نشدم و همراه آنها بیمارشدم. روزهایی که حالم خوب نبود بدون اینکه ذرهای نان بخورم سپری شد. فقط و فقط آب و چای نوشیدم آنهم خیلی کم و ذرهذره.
ازآنجاییکه آدم مقاوم و سختی هستم هیچ ویروسی قادر نیست مرا از پا درآورد. این مدت که تهوع داشتم با انجام کارهای عقبافتاده خودم را سرگرم کردم. دیروز مرخصی بودم عروسک سفارشیم را تمام کردم.
با هر حلقه در قلاب و بافت یکپایه، قربان صدقه عروسکهایم میروم. با ذکر "تشکر میکنم" آنها را متبرک میکنم. شاید روزی که عروسکهایم را بغل میگیری نباشم ولی بدان که هر دانه بافتهشده برایت خیروبرکت و سلامتی را همراه دارد.
دوستدار همیشگی تو مادربزرگ
ارائه شده در سایت ویرگول
https://leilafarzadmehr.ir/نامه-به-نوه-عزیزم19تیر1402روزمرگی/