این روزها هم گذراست،پس امید هست هنوز ... • شاید اتاقم،قلبم و ... رنگارنگ نباشند اما میشوند. از فردا و فرداها خبر دارم ولی میدانم که پس فردا روزی خوش است؛ روزی که همه از ته دل میخندند و صدای خنده های زیبایشان در جهان غوغا کرده است.حتما در آن موقع عده ی زیادی که ما را همراهی کردند، زیر خاک هستند و این را میدانم که خوشحال هستند چون رفتند ولی بدون آرزوها،رویاها،حسرتها و عغده ها. میدانم که قبل از مرگم و در واقع خیلی قبل تر از مرگم، آن روز را میبینم و بی نهایت بیقرارم برای آن روز.
یک روز آغاز خنده های بی پایان را جشن خواهیم گرفت?