موسیقی کلاسیک به دورهای حدود 50 سال از تاریخ موسیقی غرب اختصاص داده شده است که بعد از باروک و قبل از دوره رمانتیک قرار دارد . در این نوشته تلاش خواهیم کرد تا به طور کلی به بررسی جنبه های مختلف این دوره بپردازیم و در ادامه تلاش ما بر آن است که با نوشته هایی جزئی تر که بر روی سایت قرارخواهیم داد به طور تخصصی تر به بخش های مختلف موسیقی کلاسیک بپردازیم. در این نوشته نگاهی بر شرایط جوامع در عصر کلاسیک، مفهوم لغت کلاسیک در موسیقی، تحولات موسیقی در اجرا و آموزش، ویژگی های موسیقی دوره ی کلاسیک و تفاوت های آن با موسیقی باروک و در انتها به فرم ها و ژانر های این دوره میپردازیم.
در هر دوره از تاریخ ، موسیقی و به طور کلی هنر، همگام با تغییرات جوامع، دچار تغییرات جزِئی و عمده میشدند. در این عصر که آن را میتوان یکی از پویا ترین دوران های تاریخ نامید، شاهد شیوه های نوینی در تفکر هستیم که منجر به جنبشی سراسری به نام جنبش روشنگری شد. روشنگرانی چون ولتر ( 1694-1778) ، دنی دیدرو ( 1713-1784) و ژان ژاک روسو ( 1712-1778) از رهبران این جنبش بودند. آن ها بر ای باور بودند که خرد بهترین راهنمای انسان است و برای حل مسائل در هر زمینه ای میتوان خرد را راهنمای خود قرار داد. انها همچنین طبیعت و طبیعیات را به مصنوعات ترجیح میدادند، ایمان فردی و اخلاق عملی را ارج مینهادند و برابری و مساوات را تبلیغ میکردند و اعتراض آنها به نابرابری های فاجعه باری که مردم عادی را از اشراف و روحانیون جدا میکرد، بود.
این تفکرات و همراهی طبقه ی متوسط با این نگرش ها به ویژه برابری خواهی، در این دوره در نهایت منجر به انقلاب آمریکا (1775-1783) و نیز انقلاب فرانسه (1789-1794) شد. با نگاه بر زندگی سه تن از آهنگسازان مطرح این دوره در می یابیم که این دگرگونی ها به طور تدریجی بر نحوه ی زندگی هنرمندان نیز تاثیر گذاشته است. نخستین این آهنگسازان یوزف هایدن (1809-1732) بیشتر عمر خود را در خدمت خاندانی اشرافی بود و با او چون مستخدم این خاندان رفتار میشد اما ولفگانگ آمادیوس موتزارت (1791-1756) تاب این را نداشت که در خدمت دربار باشد و به وین رهسپار شد تا به فعالیت آزادانه ی خویش بپردازد اما سختی های این شیوه ی زندگی برای یک آهنگساز در آن دوره باعث شد زندگی او با فقر همراه باشد. لودویگ وان بتهوون (1827-1770) سرانجام توانست به عنوان موسیقیدانی مستقل در وین به کامیابی دست پیدا کند و اشراف نیز با او همچون انسانی برابر رفتار میکردند.
برای ادامهی مطلب لطفا اینجا کلیک کنید.