لازم است قبل از شروع بحث شهود در طراحی لوگو تعریف امعی از شهود داشته باشیم. شهود چیست؟
از سوی فیلسوفان: دسترسی سرراست به دانش ناخودآگاه، شناخت ناخودآگاه ، حسگر درونی ، بینش درونی به شناسایی الگوی ناخودآگاه و توانایی پی بردن به چیزی غریزی بینیاز به استدلال آگاهانه.
در گذشته شهود زمینه ای چشمگیر برای مذاهب، عرفان و علوم خفیه بودهاست، و امروزه روشنگری چگونگی این پدیده در هسته نگاه روانشناسی و روانپزشکی است، چنانکه همیشه زمینه ای پرکاربرد در ادبیات نوشتاری و سینما نیز بودهاست. در گفتار ساده نیمکره راست مغز با سازوکار مغزی وابسته به زمینه های شهودی مانند زیباییشناسی یا تواناییهای همگانی خلاقیت پیوند دارد.
اینکه شهود می توانسته در پیوند با برخی نوآوریهای دانشی، نوساخته ها و یافته های برخی از دانشمندان بوده باشد در میان پژوهشگران جای ناسازگاری است.
در کتاب «تجربه دینی و مکاشفه عرفانی» صفحه۱۳۱_۱۳۶ چنین آمدهاست: «کشف، از سنخ علم حضوری است و قابل انتقال به دیگران نیست و در حوزه «مَنِ» مکاشف باقی میماند»
شهود قدرت تاثیرگذار ناخودآگاه است . یعنی اگر باعشق و تکرار و تمرین به کاری ممارست بکنید به شهود می رسید.
هیچ فرقی نمی کند که چه کاری می کنید. حتی یک تعمیرکار ماشین با شنیدن صدای اتومبیل پی به ایراد آن می برد. و این افراد را به وفور دیده اید. لازمه رسیدن به شهود عشق و علاقه است یعنی کسی که به این قدرت می رسد از اول و با عشق و بدون اینکه به نتیجه ، درآمد یا منافعش فکر کند شروع کرده است. شاید از هرکدام از این افراد بپرسید از کجا شروع کرده ای ؟ هیچ شروعی برای کار متصور نیست . اولین جوابی که به شما می دهد این است که از کودکی علاقمند بودم.
به همین خاطر کسانی که وارد کار طراحی و گرافیک می شوند چون نمی توانند از حس زیبایی شناسی ذاتی خود در کار استفاده کنند طبیعتا ماندگار نیستند یا حس ارزشمندی را در خود پیدا نمی کنند.
شهود در طراحی لوگو کمک گرفتن از حس زیبایی شناسی ذاتی یا فطریست . یعنی قدم اول فعال کردن حس زیبایی شناسی ذاتی است. حس زیبایی شناسی ذاتی تناسبات را می شناسد و هماهنگی ها را کشف می کند. هنرجو قبل از هر آموزشی باید ببیند آیا توانسته حس زیبایی شناسی ذاتی خود را فعال کند یا نه ؟ آیا از این حس در زندگی روزمره توانسته استفاده کند یا نه . آیا اصلا بی تناسبی ها را می تواند تشخیص بدهد یا نه ؟ اگر این حس را که در وجود همه ی انسانها نهادینه شده را کشف کنید می توانید به سمت هر هنری بروید. قدم اول برای شهود در طراحی لوگو همین حس زیبایی شناسی ذاتی است که اثر موزون ،متناسب ، زیبا و جالب توجهی را می تواند ارائه دهد. در قدم بعدی آموختن نرم افزراها و ابزار کار است.
یک نوازنده ی موسیقی را می بنید که بدون توجه به انگشتان یا دکمه های پیانو می نوازد و می توان گفت اصلا به ریتم به ملودی به هماهنگی و همه این مسائل توجهی ندارد ولی همه این موارد را رعایت می کند و در نهایت موزیک و نوازندگی موزون و متناسب و هماهنگ به گوش شما می رساند. چگونه می شود در لحظه و بدون فکر کردن یا برنامه ریزی یا وقفه می تواند چنین زیبا بنوازد؟ در نگاه اول تقریبا غیر ممکن به نظر می رسد . مخصوصا نوازندگانی که بداهه نوازی می کنند.
مگر انگشتان اون چشم دارند که تمام کلیدهای پیانو را ببنید یا تشخیص بدهد و در عین حال ریتم و هارمونی را حفظ کند؟ این قدرت شهودی انسان است که چاشنی آن عشق و علاقه است و بعد از آن تکرار و ممارست. آنقدر این تکرار ادامه پیدا می کند تا همه ی اتفاقات به صورت خودکار و فقط با شنیدن ریتم گام را پیدا می کند و ریتم را شناسایی میکند و به زیبایی شروع به نواختن می کند.
در همه هنرها این موضوع صدق می کند. مثلا شما یک اثر خوشنویسی زیبا از استاد امیرخانی یا استاد یدالله کابلی می بینید محو زیبایی و هماهنگی و ریتم و هارمونی کار می شوید. شاید این اساتید بزرگوار هیچ تعریف دقیقی از اینکه چگونه این کار را انجام میدهند نداشته باشند.
در طراحی لوگو نیز این موضوع صدق می کند. وقتی طراح لوگو به کار خود مسلط باشد و چالشهای طراحی برای کسب و کارهای مختلف را پشت سر گذاشته باشد به راحتی و بدون فکر کردن حتی با خودکار به زیبایی می تواند مفهوم را در چند خط ساده بیان کند.
خاطره ای از استاد مرتضی ممیز همیشه با من است که شنیدم از ایشان پوستری خواستند برای نهضت سوادآموزی و ایشان همان لحظه و بدون وقفه با استامپ روی کاغذ انگشت می زنند و روی آن یک ضربدر قرمز می کشند . و این میشود پوستر برای نهضت سوادآموزی . معما چو حل گشت آسان شود . این فقط به ذهن ایشان می رسیده . فقط برای تسلط داشتن به تمام مفاهیم و شاید بتوان گفت هیچ تعریف دقیق و روشنی نمی توان ارائه کرد که ایشان چگونه اینقدر ساده و روان به این موضوع می رسند.
شهود در طراحی لوگو مستلزم آزادی و رهایی ذهن است . ذهنی که مسلط و رها باشد به زیبایی می تواند بلندترین مفاهیم را در کوتاه ترین اشکال ارائه دهد. در مقاله های بعدی درباره ایجاز صحبت می کنیم.
نکته ای که لازم است متذکر شوم این است که کسی که فتوشاپ یا نرم افزارهای گرافیکی را بلد باشد الزاما طراح نیست . این نرم افزارها فقط ابزار کار هستند. و اگر شما این نرم افزارها را آموزش دیدید و مسلط شدید قطعا طراح نیستید . چنانکه می بینیم شرکتهای معتبر طرحهای ناموزون و غیر متناسب دارند.
به امید روزی که طراحی لوگو و گرافیک در کشور ما جایگاه خود را پیدا کند و شرکتهای معتبر به اهمیت این موضوع پی ببرند.