مطلبی که میخونید، مقالهای مفصل از سایت restofworld ــه.
جایی در شهرِ مرکزی چین "ژنگژو" کارخانهای به اسم Foxconn وجود داره که وظیفهی سرهمکردن آیفون 14 پرو رو برعهده داره. هانتر 34 ساله یکی از کاگران همین کارخونه بود. کارگرانِ دیگه، به کارش "پیچ کاری" میگفتن. شغلش این بود که قاب پشت آیفون و سیم نازکی که از شارژر به باتری میرفت رو برمیداشت، QR کدی رو اسکن میکرد، چسب پشت قاب رو جدا میکرد و با پیچ، دو قطعه را به هم محکم میکرد. بعد گوشی نیمهکاره رو روی نقالهای میذاشت که به سمت نفر بعدی بره. هانتر هر دقیقه یک مرتبه این کار رو انجام میداد. طی یک روز عادی با شیفتهای ده ساعته، هدفگذاریش این بود که 600 کابل و قاب رو با 1200 پیچ به هم متصل کنه. هر روز 600 آیفون تازه منتظرش بود.
به جز زمان ناهار یک ساعته، هانتر تمام روزش رو تو یک ورکشاپ بیپنجره میگذروند که بوی کُلر میداد. لباس ضد الکتریسیته ساکن به تن داشت و با ماسک، صورتش رو پوشونده بود. اگه میخواست به دستشویی بره، باید طوری کار میکرد که زمانی برای این کار به باقی میموند. پشتِ لاین سرهمکنندهها، ناظران کیفی -مدیرهای لاین- کار کارگران رو با نگاه به آمارهای ثبتشده در کامپیوترها بهدقت زیر نظر دارن و کسی که عقب افتاده رو بازخواست میکنن.
هانتر به خبرنگار Rest of World گفت حس نمیکردم هیچ حق یا شأنی داخل ورکشاپ داشته باشیم. در حالی که دندونهاش رو به هم میسابید ادامه داد برخی مدیران لاین، روزی نیست که کسی رو توبیخ نکنن. با این حال حقوقی که میدن ارزشش رو داره.
فاکسکان در چین، نصفِ آیفون جهان رو میسازه. به محوطهی جداشدهی این کارخانه با بقیهی شهر، لقب شهر آیفون دادن. این منطقه 5.6 کیلومتر مربعه که میشه حدود یکدهم منهتنِ آمریکا و در شرایط تکمیل ظرفیت، دویست هزار کارگر داره. اصرار اپل به اینه که میزان تولید و سفارش سنخیت داشته باشن، به این معنی که تعداد زیادی آیفون تولید نمیکنه در حالی که تو فصل پرفروشش قرار نداره. پس شلوغترین زمان کار در این کارخونه، از سپتامبر یا اکتبر شروع میشه، وقتی که اپل نسخهی جدیدش رو معرفی میکنه. این روند تا انتهای تعطیلات سال نوی چینی ادامه میکنه که ژانویه یا فوریه میشه.
وقتی سفارش جهانی بالا میره، فاکسکان به کارگرانش پاداشی بالاتر از بقیه کارخانهها میده تا مطمئن شه لاین سرهمکردن آیفونها بتونه با بالاترین سرعت کار کنه. کارگرها که شامل مهاجران روستایی تا دانشجوها میشن، ساعات طولانی کار میکنن و بیخیال تعطیلات میشن تا بتونن به میزان معین تولید برای رسیدن به پاداش آخر ماه برسن.
اتمسفر بخصوص در فصل شلوغ کاری بسیار پرتنش میشه. اوجگیری اخیر کووید در چین باعث تداخل در میزان تولید شد که منجر به اعتراض کارگران شد. پلیس برای سرکوب وارد عمل شد و در نتیجه، میزان تولید آیفون 14 به اندازهی پیشسفارشها نرسید. «دن ایوس» تحلیلگر فناوری ساکن آمریکا تخمین زده بود که با بالاگرفتن بحران در چین، اپل هفتهای یک میلیارد دلار از دست میده.
اتفاقات اخیر، بار دیگه توجه رو به زندگی پرمخاطرهی کارگران چینی جلب کرد. از سمت اپل، مسئله به لحاظی دیگه موردتوجه قرار گرفت؛ اینکه بخش اعظم کار تولیدش رو به یک منطقهی جغرافیایی معطوف کرده و این ریسکه. ایوس ادامه داد این ماجرا برای اپل شبیه به یک کابوس بیسابقه بود. در ژانویه و در جواب ایمیل Rest of World ، سخنگوی فاکسکان جواب داد که دارن تمام تلاششون رو میکنن تا از حقوق کارگران در زمان اوجگیری کرونا دفاع کنن و اینکه کارگرها از دسامبر به محل کار برگشتن. اپل، حاضر به پاسخ نشد.
طی ماههای منتهی به ژانویه، با هانتر و یک سری دیگه از کارگران فاکسکان صحبت کردیم. کسانی که شاهد به همریختگی اوضاع در شهر آیفون از نزدیک بودن. اتفاقی که برای تمام این افراد تازگی داشت. هانتر، تجربهش از این دوره رو به عنوان کار کردن زیر ضربات شلاق توصیف کرد؛ چیزی که تنها با چشمانداز دستمزد بالا، قابلتحمل میشد.
یک کارگر دیگه که خواست اسمش مطرح نشه در دسامبر به ما گفت هزینهی زندگی جاهای دیگه در در نمیومد پس به این کارخونه اومدیم. یک آشپز سابق که روی کارت اعتباریش بدهی زیادی داشت چون رستورانی که داشت به خاطر پاندمی ورشکست شده بود، به ما گفت هیچ انتخاب دیگهای جز کار کردن برای فاکسکان نداشتیم.
هانتر ده سال پیش شروع به کار برای فاکسکان کرد. در ابتدا نگهبان بود. از روستایی در «هنان» در نزدیکی ژنگژو اومد، جایی که والدینش با پرورش گندم و ذرت زندگیشون رو میگذرونن. مثل بسیاری از همسالان روستاییش در نوجوانی مدرسه رو رها کرد تا کاری در مناطق مرفهتر ساحلی پیدا کنه. سال 2011 حدود 23 ساله بود که به ژنگژو -که نزدیک روستاشون بود- اومد چون شنید که فاکسکان کارخونهی جدیدی افتتاح کرده. این زمانی بود که غول تولید تایوانی (مالکین فاکسکان تایوانی هستند) با خودکشی تعداد زیادی از کارگرانش روبرو شده بود. یک بازمانده زندگی سرشار از تنهایی و خستگی کار در فاکسکان رو دلیل خودکشی خودش معرفی کرده بود. در مقام واکنش، فاکسکان میزان ساعتهای اضافهکاری رو از 20 به 9 کاهش داد، توریهای مقاوم (برای جلوگیری از پرش و خودکشی) به پنجرهی خوابگاه کارگران نصب کرد و یک سری مشاور استخدام کرد.
هانتر در مورد خودکشیها شنیده بود ولی خوشحال بود که شانسی برای کار در کارخانهای نزدیک به خونه و خوشنامتر از بسیاری کارخانههای چینی پیدا کرده بود. اون زمان حقوق پایه در فاکسکان حدود 1200 یوآن (معادل 182 دلار) در ماه بود. این عدد قابل مقایسه با عددی بود که در کارخانههای شهرهای ساحلی داده میشد، با این تفاوت که نزدیک به خونه بود. نقلقولهای «تری گو» موسس کارخانه در مورد دقت و نوآوری در فاکسکان که در برنامهای بود که برای کارگران جدید در نظر گرفته شده بود، تحتتاثیر قرارش داد.
هانتر به ما گفت که مدیریت به نظر اهمیتدهنده میرسید و حتی یک خط مخصوص شکایت برای کارگران در نظر گرفته بودن. یک مرتبه وقتی اسکوترش دزدیده شد تماس گرفت، اپراتور هم کمکش کرد که بتونه مسئله رو به پلیس گزارش بده. هنوز اسکوترم رو پیدا نکردن اما خوب برخورد کردن.
در اوایل دههی 2010، شغلهای کارخانهای در چین ثبات بیشتری داشت. کارگران سالها در یک کارخونه باقی میموندن و برای سال نو به خونه میرفتن و تعطیلات داشتن. اما طی دههای که گذشت، با گسترش شهرنشینی و بخش خدمات، کارخونهها هم گردش مالی بیشتری پیدا کردن. «الی فریدمن» استاد دانشگاه کُرنل که در چین حقوقِ کار خونده، به ما گفت با توجه به نیروی کارِ بیشترِ در دسترس، کارگران جوان ناچار به قبول ساعات کار بیشتر و زندگی در خوابگاههای تنگِ در نظر گرفتهشده از سمت کارخانهها شدن. نمیدونم این کارگرها چطور میتونن چنین زندگیای رو تاب بیارن اما پول حرف اول رو میزنه.
فاکسکان هم تغییر کرد.
ماهیت فصلی فروش آیفون به این معنیعه که کارگرهای زیادی فقط در دورهی پیک به کارِ کارخانه میان. حقوق کف ماهیانه حالا در فاکسکان 2200 یوانه (324 دلار) که بنا بر صحبت کارگرها، بهسختی میتونه هزینهی اجاره خونه و هزینه خوراک ماهانه را پوشش بده. برای افزایش استخدام در مقطع شلوغِ کاری، کارگرها رو با قولهایی اغوا میکنن؛ چیزهایی مثل شانس انجام ساعات بالای اضافهکاری -حقوقی معادل دوبرابر ساعات کار اصلی دارن- و رسیدن به میزانی مشخص از تولید ماهانه که منجر به پاداش میشه. وقتی سفارش آیفون کاهش پیدا میکنه، کمپانی ساعات اضافهکاری و پاداشها رو حذف میکنه تا جمع کارگرها در نتیجه کوچیک بشه.
«ییش دانگ» استاد جامعهشناسی دانشگاه ایالتی نیویورک، این فُرم شلوغی مقطعی رو «کارخانهداری سریعالسیر» صدا میزنه. این کارخانهها، یک گروه از کارگرهای ماهر رو در استخدام دارن، درحالیکه بیشتر گروه کارگرها برای فقط چند هفته براشون کار میکنن. دونگ که سال 2017 مدتی در فاکسکان بهعنوان محقق در خصوص کارگرهای زن فعالیت داشت، اضافه کرد فاکسکان هر روز چند صد استخدامی جدید داره و حتی اگه فردای استخدام، محل کار رو ترک کنید، اهمیتی نمیدن. اینطور فضای کار رو تا جای ممکن انعطافپذیر نگه میدارن.
بین سالهای 2011 تا 2022، هانتر بارها فاکسکان رو ترک کرد، مدتی در یک کارخانهی سرهمکنندهی دیگهی اپل در جنوب چین کار کرد، ازدواج کرد، یک مغازهی فروش اسنک راه انداخت و گاهی هم از کار بیرون میاومد چون از شغلی که بهش محول شده بود، بیزار بود. اما کارهای دیگه یا ازدواج، چیزی رو تغییر ندادن و هر بار به فاکسکان برگشت. جایی که میتونست در نزدیکی والدینش، هزینههای زندگیش رو به دست بیاره.
سال 2022 روند استخدامها، زودتر از همیشه شروع شد. اپل از فاکسکان خواسته بود ماهها پیش از شروع فروش آیفون 14، استخدام نفرات جدید رو شروع کنه. هدف این بود که بیماری کووید یا مشکلات احتمالی زنجیرهی تأمین، باعث ایجاد اختلال در تولید نشه. پوستری در کانالِ ویچت فاکسکان در جولای پست شد که «پیک، امسال زودتر اومده» و در تصویر، کیسهای از سکههای طلا به چشم میاد. قول ده هزار یوآن (1474 دلار) پاداش به کارگرهای جدید اگر برای نود روز کار کنن داده شده بود. اگر این هفته رو از دست بدید، باید تا سال بعد منتظر بمونید.
در سپتامبر، با چشمی به دریافت پول بیشتر، هانتر به بخش تعمیر و نگهداری رباتهای فاکسکان ملحق شد. کاری برای انجام نداشتم. فاکسکان قول پاداش بالایی رو داده بود. پس منم اومدم.
سیاست «کووید-صفر» چین هنوز به قوت خودش باقی بود، به این معنی که با کوچکترین گزارش از بیماری، شهرها تعطیل و کارِ تولید کارخانهها متوقف میشد. کارگرهای بیمار شده یا در معرض بیماری قرار گرفته، برای هفتهها به مراکز جمعی قرنطینه برده میشدن و از درآمدی که قولش بهشون داده شده بود، محروم میشدن. حتی وقتی حالشون بهتر میشد، هدف تبعیض از سمت کارفرما یا همکاران قرار میگرفتن و منزوی میشدن. در داخل شهر آیفون، هر دو روز کارگرها باید تست کووید میدادن و اطلاعات جدید به اپلیکیشنِ کمپانی وارد میشد. همینطور در خط تولید کارخانه، ماسک اجباری بود.
در اکتبر، درحالیکه اپل سخت در تلاش بود تا تولید رو به اندازهی سفارشهای «آیفون 14 پرو» برسونه، کووید در ژنگژو، خودش رو به فاکسکان رسوند. مراکز قرنطینه طوری پر شدن که برخی از کارگرهای مشکوک به کووید در ساختمانهای نیمهکاره اسکان داده شدن. فاکسکان غذاخوریها رو بست و تستها رو هرروزه کرد. سیزده اکتبر، سیاست «حلقهی بسته» رو شروع کردن؛ به این معنی که کارگرها حق خروج از محوطه رو نداشتن و ورودیهای جدید، بعد از سه روز قرنطینه اجازهی ورود پیدا میکردن.
در حالی که در بیشتر نقاط جهان، مردم زندگی با کووید رو یاد گرفته بودن، چینیها بسیار از این بیماری میترسیدن. هانتر شایعههای این دوره رو یادش هست. برخی کارگرها طوری وحشتزده شده بودن که از فنسها بالا میرفتن، به سمت دیگه میپریدن و به سمت روستاهاشون که بعضی دهها کیلومتر دورتر بود با پای پیاده فرار میکردن. ویدئوهایی در شبکههای اجتماعی در اواخر اکتبر منتشر شد که جمعیتِ چمدان در دست زیادی رو درحالیکه قدمزنان از اتوبانها عبور میکردن، نشان میداد. برخی محلیهای باوجدان، به این افراد غذا و نوشیدنی تعارف میکردن. بعضی راننده کامیونها، به طور سوارشون میکردن.
برخی کارگرها مثل هانتر که در اتاقهای اجارهای بیرون کارخانه زندگی میکردن، اولتیماتوم دریافت کردن: به داخل خوابگاه کارخانه منتقل شید یا استعفا بدید. هانتر میترسید که مبتلا بشه پس در اواسط اکتبر شغلش رو رها کرد. بااینحال، آپارتمانش هم خیلی زود به شرایط قرنطینه رفت.
در اتاقی شش متر مربعی بدون درآمد گیر کرده بود. به این فکر میکرد از پدر و مادرش - که بچهش رو هم داشتن بزرگ میکردن - درخواست پول کنه یا اینکه به خونهی پدری برگرده. در نهایت هیچکدوم از این دو کار رو انجام نداد. به خبرنگار ما گفت که بیشتر مدت، روی تختش دراز کشیده بود و یک وعده در روز غذا میخورد. گاهی دزدکی در انتهای شب از اتاقش بیرون میزد و بیهدف تو خیابون میچرخید. برای روزها بیقرار بودم. وضع دردناکی داشتم.
در نوامبر، درحالیکه هانتر در اتاقش محبوس شده بود، «گو» مؤسس فاکسکان نامهای به رهبری حزب کمونیست چین نوشت و اخطار داد سختگیریهای مربوط به کووید، جایگاه چین در زنجیرههای تأمین جهانی رو به خطر انداخته؛ این چیزی بود که والاستریت ژورنال گزارش داد هرچند دفتر آقای گو مسئله رو تکذیب کرد. در سالهای اخیر، فاکسکان خطوط تولیدی جدیدی از جمله برای اپل، در کشورهای دیگه هم باز کرده.
یازدهم نوامبر، چین قانون کووید صفر رو تعدیل کرد، از جمله اینکه نیاز به قرنطینه کاهش پیدا کرد. همین زمان، فاکسکان یک برنامهی افراطی استخدام رو برای پر کردن جاهای خالی شروع کرد. کمپانی میزان پاداش روزانه و ماهانه مربوط به حضور کارگران رو افزایش داد و همینطور حقوق ساعتی کار رو افزایش داد. استخدامیهای جدید میتونستن ماهی بیشتر از دههزار یوآن (1474 دلار) در بیارن اگه ده ساعت در روز و شش روز هفته کار میکردن. این تقریباً دو برابر متوسط حقوق کل استان هنان بود.
«هان سونگ» که یک استخدامکنندهی سرشناس در ژنگژو به حساب میاد و کارگران زیادی رو به فاکسکان فرستاده توضیح داد تغییرات جدید شامل افزایش چشمگیر حقوق سالیانه کارگران مهم کارخونهها هم میشد.
حتی دولت محلی هنان به مقامات روستایی وظیفه داد کارگر به فاکسکان بفرستند. این کارخونه، مهمترین صادرکنندهی «هنان» به حساب میاد. سال 2019 حدود هشتاد درصد درآمد واردات و صادرات ژنگژو، مربوط به فاکسکان بود. دهها هزار کارگر با اتوبوس از درهای کارخانه وارد شدن و در خوابگاهها اقامت داده شدن، جایی که همچنان قرنطینهی پیش از ورود به محیط کار برقرار بود.
اونجا نشسته بودم و فقط از بالکن به بیرون نگاه میکردم. این رو یک کارگر بیستوچند ساله که در یک اتاق خوابگاهی سهنفره قرنطینه شده بود، اواسط نوامبر به ما گفت؛ این زن که یه بچهی سهساله هم داشت ادامه داد ادامه داد ولی حقوقش بالا بود.
زن و دو نفر از تازهواردهای دیگهی ماه نوامبر به ما گفتن که انتظار این رو داشتن که بهسرعت پول به جیبشون بیاد. بعد از یک سال پرفرازونشیب به دلیل قرنطینههای مکرر بهخاطر قانون کووید صفر و هر مرتبه تعطیلی کار، بسیاری کارگرهای یقه آبی چنین انتظاری داشتن.
«چن»، کارگر ۲۸ساله به ما گفت که دستمزد پیشنهادی بسیار اغواکننده بود. از شغلی که در زمینهی بستهبندی عروسکهای دیزنی داشت، بیرون اومد و به فاکسکان وارد شد. کارگر دیگهای به اسم «ژو» که اونهم بیستوچند ساله بود، از شنژن –در شعبهی دیگهی فاکسکان کار میکرد- سوار اتوبوس شد و بعد از بیست ساعت به ژنگژو رسید. این دو نفر حاضر نشدن اسم اصلی خودشون رو به ما بگن.
یکمرتبه در ژنگژو، چن، ژو و بقیه خبری شنیدن که دهانبهدهان چرخیده بود؛ اینکه کارگرهای سالم و کارگرهای آلوده به کووید قراره کنار هم کار کنن. این شایعه رو فاکسکان تکذیب کرد. کارگرهای دیگه نسبت به انباشت شدن زباله در خوابگاهها اعتراض داشتن. چن که از 16 سالگی به طور مقطعی بارها برای فاکسکان کار کرده، توضیح داد که کار در فاکسکان طوریه که آدم مأیوس میشه.
موقع امضای قرارداد متوجه شدن که بنا بر مفاد قراردادی که جلوشون بود، پاداش ماهانه قراره براساس کار در مدتی سهماهه پرداخت بشه، درحالیکه تو تبلیغی که پخش شده بود، این زمان دوماهه اعلام شده بود. فاکسکان این تفاوت رو اشتباه فنی اعلام کرد.
کارگران سرخورده، هزاران نفر ازشون از قرنطینه بیرون اومدن و خشم خودشون رو ابراز کردن. در تماسی ویدئویی در صبح سیزدهم نوامبر، «ژو» به ما نشان داد که صدها کارگر با تکههای چوب و آهن در دست، به سمت فاکسکان میرن. طی همون روز، تصاویری از پلیس ضدشورش در حالِ سرکوب معترضان منتشر شد. همینطور یکسری از معترضان به دفاتر مدیران فاکسکان وارد شدن و دست به خرابکاری زدن. طی شب، درگیری شدت پیدا کرد. برخی کارگرها با دردستداشتن پرچم چین در تلاش برای گرهزدن هدف خودشون و دولت کمونیستی، اشیا به طرف پلیس پرتاب کردن. در تکهفیلمی که ژو برای ما فرستاد، افراد به یکصدا فریاد میزدن «شما هم بزنیدشون!»
همون شب، چن از خوابگاه خودش در سمتی دیگه بیرون اومد و به هزاران نفری ملحق شد که درخواست غرامت داشتن. هانتر در قرنطینه با دورزدن فیلترینگ دولت چین روی ویکیپدیا و توییتر، تونست خبرها در مورد چین رو از رسانههای انگلیسیزبان با کمک ابزارِ ترجمه بخونه. درحالیکه تو اتاقش گیر کرده بود، توییتی ارسال کرد که حاوی ویدئوهایی بود که از گروه چت کارگرها دانلود کرده بود.
برای آرامکردن اعتراضات، فاکسکان به کارگرها پیشنهاد پرداخت 10 هزار یوآن بهشرط خروج از کار رو داد. رویترز گزارش داده بیست هزار نفر اون روز شغلشون رو ترک کردن. در نتیجه در نوامبر فاکسکان با بیست درصد ظرفیت مشغول کار بود. فایننشال تایمز در اوایل نوامبر گزارش داد «اپل» تولید برخی قطعات آیفون 14 رو به رقیب چینی فاکسکان یعنی لاکسشر (Luxshare) واگذار کرد و در اوایل ژانویه در آستانهی امضای یک قرارداد بزرگ با این شرکت قرار گرفت.
«ژو» که از منطقهای فقیرنشین از جنوب غربی چین میومد، دههزار ین رو تو جیبش گذاشت، سوار اتوبوس شد و به خونه برگشت. در تماسی مربوط به پنجم دسامبر، وقتی به خونه برگشته بود به ما گفت بعد از چند سال کار در کارخونهها، دلش برای خونه تنگ شده بود، جایی که والدینش زندگی فقیرانهای با کاشت ذرت و سیبزمینی دستوپا کرده بودن. وقتی با پیچومهره کار میکنید، خیلی راحت خسته میشید. تو یک شهر بزرگ، بود و نبود شما هیچ اهمیتی برای کسی نداره.
«چن» هم دههزار ین رو گرفت و به روستاش در شمال غرب کشور رفت. زودتر از موعد برای سال نوی چینی رسیده بود. فرصت خوبی پیش اومد تا با پدش که کارگر ساختمانی بود و مادرش که کارگر کارخانهی الکتریکی بود، دیداری تازه کنه. هر «دیدار تازه کردن» اینطور تموم شد که جوانها دوباره راهشون رو جدا کردن و دنبال کاری جدید به منطقهای دیگه رفتن. چن گفت کارخانهها شاید زندگی فوقالعادهای براتون نسازن اما حداقل گرسنگی نمیکشید.
دسامبر از راه رسید. مصرفکنندههای غربی برای خرید کادوهای کریسمس آماده میشدن. فاکسکان تلاشش رو از سر گرفت تا بتونه تولید «آیفون 14 پرو» رو افزایش بده. برای جذب کارگرهای جدید، کمپانی میزان حقوق رو بالا برد. در یک برگهی قرارداد که به دست ما رسید، کمپانی قول داده بود میزان پاداش ماهانه رو تا 6000 یوآن (885 دلار) برسونه اگه فرد 26 روز دسامبر و 23 روز ژانویه رو تماموقت کار کنه. در شبکههای اجتماعی، اسم این مقطع رو «چالش شصتروزهی فاکسکان» گذاشته بودن.
هانتر میخواست هروقت که قرنطینه تموم شد، به روستا برگردد اما پاداش جدید نظرش رو عوض کرد. دوباره همون مسیر تکراری؛ صفی که به سمت دفتر استخدام کارخانه ساخته شد. ازشون برای بررسی سلامت، خون گرفته شد. بعد با وسایلش به خوابگاهی هشتنفره رفت. فردای اون روز، از مرحلهی پرسشنامه سلامت روان هم موفق عبور کرد؛ این بخش برای شناسایی کارگرهاییه که مشکل بیخوابی یا افسردگی بابت روابط شکستخورده دارن که از سال 2010 و خودکشی کارگران شروع به الزام تبدیل شده. هشت ساعت بعدی رو به تماشای ویدئوی خوشامدگویی روی تلفنش پرداخت. مرتب پاپآپهایی روی صفحه میومد که باید بهشون واکنش نشان میداد، تا مدیران مطمئن شن که کارگر دست از تماشا برنداشته. سه روز دیگه قرنطینه ادامه پیدا کرد و با گروهی که باهاشون استخدام شده بود، به بخش سرهم کردن آیفون 14 پرو فرستاده شدن.
داخل کارگاه، فشاری رو تحمل میکرد که هیچوقت قبل از این در فاکسکان حس نکرده بود، همیشه در جایی جدا از بخش تولید کار کرده بود. پنجرهای نبود، بدون نگاهکردن به ساعت نمیشد گفت که حالا خورشید توی آسمون هست یا غروب کرده. مدیرها، سرعتی رو انتظار داشتن که کارگر حتی لحظهای نباید دست از کار بکشه. هانتر، شاهد این بود که حقوق یک کارگر کاهش پیدا کرد، چون آرومآروم آب رو نوشیده بود. سرزنش مداوم مدیرانِ لاین، به شکلی توهینآمیز بود، حتی با اینکه بهندرت اون رو خطاب قرار داده بودن. کارگرهایی از استرس زیاد، زیر گریه میزدن.
هانتر به یاد میاره که یکی از مدیران لاین، با فریاد و فحاشی سراغ کارگری رفت که به دستشویی رفته بود و یک سرپرست سرِ کارگری فریاد میزد طی یک ساعت، چهل بار وظیفهش رو انجام داده بود، درحالیکه بقیه به شصت مرتبه رسیده بودن.
گاهوبیگاه، یک کارگر که معمولاً تازهکار بود به این نتیجه میرسید که دیگه نمیتونه و جواب مدیر رو میداد. طغیانهای اینطوری معمولاً نتیجه نمیدادن. به گفتهی هانتر، کارگرهایی که نافرمانی میکردن، همون لحظه اخراج میشدن یا از انجام اضافهکاری محروم میشدن و در اون صورت هم انگیزهی کمی برای ادامهی کار میداشتن.
یک کارگر سیساله به اسم «وانگ» که خواست اسم کاملش منتشر نشه تا مدیران کارخانه شناساییش نکنن، اخیراً یک ماه تعطیلاتی که از کار اصلیش -در زمینه صادرات دریایی و در بخش کانتینرها- گرفته بود رو در فاکسکان گذروند. وانگ به ما گفت که بعد از خوردن ناهار و دود کردن سیگار در زمان استراحتش، سرپرست بخش جریمهش کرد؛ چون به اندازه کافی سریع به محل کارش برنگشته بود، در نتیجه برای سه روز از انجام اضافهکاری منع شد. وانگ گفت اونا بیشتر از پدر و مادرم سرم داد زدن. چند بار تا مرز فروپاشی روانی جلو رفتم.
باوجود فریادزدنهای گاهوبیگاه و تهدیدها، بهندرت این درگیریها به خشونت فیزیکی منجر میشه. هانتر توضیح میده که چه کارگر و چه مدیرها میدونن که دوربینها در همه حال، ناظر هستن. بااینوجود، یک روز بعد از ناهار، دید که یک ماشین پلیس بیرون از ساختمان کارخونه پارک کرده. همکاری براش تعریف کرد یک کارگر ناراضی با پیچگوشتی برقی، صورتِ زنِ سرپرست بخش رو زخمی کرده بود. هانتر زخمهای مدیر رو هم به چشم دیده بود. فاکسکان به ایمیلی که براشون فرستادیم و گزارشی از موارد دیگهی درگیریهای شبیه به این خواستیم، پاسخی نداد.
برخی مدیران لاین، ملایمتر بودن. «چِی» یک دانشجوی 22 سالهست که تعطیلی زمستانه رو به موقعیتی تبدیل کرد که پولی به جیب بزنه تا شهریهش رو پرداخت کنه؛ پس به فاکسکان رفت و در بخش تولید صفحهی نمایش آیفون 14 پرو کارش رو شروع کرد. «چِی» به ما گفت که سرپرست بخششون عموماً خوشاخلاق بوده؛ ولی بعضی وقتا کارگری که اشتباه میکرد رو احمق صدا میزد. توضیح داد که این سرپرست، محدودیتی برای توالت رفتن و آب نوشیدن در نظر نمیگرفت، بااینحال نیروهای امنیتی کارگرانی که تو راهروها معطل میشدن رو با توهین به محل کار برمیگردندن. «چِی» توضیح داد معمولاً مجبور بودیم دواندوان تا توالت بریم و برگردیم.
هفتم دسامبر، تلفات اقتصادی و اجتماعی قانون کووید-صفر بیشازپیش مشخص شده بود و درعینحال ویروس در حال گسترش بود. دولت در تصمیمی ناگهانی قرنطینهی سراسری و نیاز به آزمایشهای روزانه رو پایان داد. بهسرعت فاکسکان هم دست از قانون حلقهی بسته برداشت که به این معنی بود که کارگرها دوباره میتونستن بعد از ساعت کاری از کارخانه خارج بشن.
جمعیتِ انبوه چین مقاومت کمی در برابر ویروس ساخته بودن (به دلیل اینکه بیشتر مردمشون تا اون زمان بهخاطر قوانین سختگیرانه قرنطینه، هرگز در معرض ویروس قرار نگرفته بودن) و به همین دلیل اُمیکرون بهسرعت شروع به جولان کرد. دو هفته بعد، از چین خبر ابتلای 250 میلیون نفر به کووید مخابره شد.
در فاکسکان، حتی ماسک زدن و قرنطینهی اجباری برای کسانی که تستشون مثبت شده بود، نتونست جلوی گسترش بیماری رو بگیره. خیلی از کارگرها در بخشهای تولید نشانههای بیماری رو داشتن. در گروهی که کارگرها در یکی از شبکههای اجتماعی دارن، یکی از کارگرها نوشت سرپرست بخش من تب سنگینی داره. «وانگ» هفدهم دسامبر به ما گفت هرگز چنین چیزی رو ندیده بود، اینکه افراد ارزش پول رو بالاتر از جانشون بدونن.
هانتر و وانگ که در بخشهای متفاوتی کار میکردن، هر دو به ما خبر دادن که مدیران بخش از کارگرها خواستن سراغ دادن تست نرن تا بتونن با وجود مریضی، به محل کار بیان. هانتر هم این نصیحت رو گوش کرد. از شرایط داخل مراکز قرنطینه میترسید –دو تا از هماتاقیهاش قرنطینه شده بودن و در مورد کمبود دارو و غذا مینالیدن- و اینکه میدونست اگه مرخصیِ بیماری بگیره، پاداش مقرر رو از دست میده. حس میکرد تب داره اما هر روز ده تا یازده ساعت در محل کار مشغول بستن پیچها بود. بعضی وقتها به خاطر ماسکی که به صورتش بود احساس خفگی میکرد. 15 دسامبر در حالی که مرتب سرفه میکرد، به ما گفت در جایی کار میکنم که نفر سمت راست و چپیم، هر دو تب دارن. سخنگوی فاکسکان به ما گفت کارگرهایی که بیمار باشن، میتونن برای درخواست مرخصی بیماری اقدام کنن و کمپانی هیچ کارگر بیماری رو مجبور به کار نمیکنه.
فاکسکان تونست بهاندازه سفارشها، تولید داشته باشه. در پایان دسامبر، یک مدیر اجرایی به روزنامهی دولتی «هنان دیلی» گزارش داد خط تولید با نود درصد ظرفیت داره کار میکنه. مدیر اضافه کرد که برای جلوگیری از خروج کارگران و رفتن به تعطیلات سال نوی چینی، کارخانه پاداشی 13 هزار یوآنی (1917 دلار) پرداخت میکنه و همینطور یکسری فعالیت مربوط به دورهی عید برگزار خواهد کرد، مثلاً دامپلینگ میده و مسابقات ورزشی برگزار میکنه.
هانتر توضیح داد همینطور که کارخانه داشت به اهدافش نزدیک میشد، سرپرستها عصرها بهشون وقت استراحت دهدقیقهای میدادن. بیستوپنجم دسامبر برای اولینبار مدیر بخش بهش گفت که میتونه یک روز مرخصی داشته باشه. چند ساعتی در یک کافه که اینترنت داشت، «League of Legends » بازی کرد و در توییتر نوشت آیفونها در جهنم ساخته میشن. و بعد ادامه داد این رو میگم چون کارگرها در شرایطی زندان مانند، بدون دیدن خورشید کار میکنن.
دوم ژانویه، هانتر از بستن پیچها خسته شد. از خونه بیخبر نبود؛ تمام افراد خانوادهش کووید گرفته و خوب شده بودن. بااینحال مادربزرگ نود سالهش، در نتیجه کووید سکته کرده بود، پس هانتر میخواست به بیمارستان بره و ملاقاتش کنه.
ساعت پنج عصر سوم ژانویه درحالیکه اون روز هشتصد تا پیچ رو بسته بود، استعفا داد. به سرپرستش گفت من فردا نمیام. سرپرست هم جواب داد بسیار خوب. با خوشحالی از کارگاه بیرون اومد. بالاخره احساس آزادی میکردم. همون شب این رو به ما گفت.
طی یک دههی اخیر، بارها شاهد این بود که همکارهاش در فاکسکان از هوش برن، اقدام به خودکشی کنن یا با سرپرستها درگیر بشن. بعد از یک ماه کار در بخش تولید، حالا دلیلش رو میدونست. کار، خفهکنندهست. اگه بخوام خلاصه بگم، کار در فاکسکان میطلبه که فرد شرافتش رو کنار بذاره.
بعضی کارگرها، نظرات مثبتتری داشتن. «چِی» که دانشجو بود، گفت خوشبینه که دورهی دو ماههش رو تموم کنه و این کار، از کارهای قبلیش سختتر نبوده؛ قبلاً فروشنده نودل فوری و مسئول پذیرش هتل بود. اگه اونجور بده که شما میگید، چرا آدما برمیگردن؟ راه راحتی برای پول در آوردن وجود نداره. اگه میخواید از کسی دیگه حقوق بگیرید، باید کاری که میگه رو انجام بدید.
«جنی چن» جامعهشناس دانشگاه پلیتکنیک هنگکنگ که مشکلات کارگری در فاکسکان رو از سال 2010 مطالعه میکنه توضیح داد که اگرچه شرایط فاکسکان با بدترین بودن در چین فاصله داره، بااینحال نمادی از اینه که کارگران کارخانههای تولیدی چه زندگی پرمخاطرهای رو دارن. با بالا و پایینهای مارکتهای الکترونیک، استخدام و اخراج میشن بدون اینکه مهارتی یاد گرفته باشن یا رزومهای ساخته باشن که بعدازاین به کارشون بیاد. فاکسکان نمیخواد محیط کار پایداری داشته باشه که ارتباط بین افراد شکل بگیره، با هم احساس همبستگی کنن و در نتیجه قدرت چانهزنی داشته باشن. همیشه تغییر در راهه، تغییر و تغییرهای بعدی. این کارگرها هیچ شانسی برای پیشرفت تو مدارج کاری فاکسکان ندارن و هیچ سهمی از موفقیت کار به دست نمیارن.
فریدمن در دانشگاه کُرنل توضیح داد که در کنار تغییرات در قوانین کرونایی چین، کنترل سفت فاکسکان روی کارگرهاش هم به درگیریها دامن میزنه. آدمهای کمی احساس تعلق به فاکسکان میکنن اما رشد اقتصادی چین کاهش پیدا کرده، مشاغل کم شدن و افراد نمیتونن از خیر پیشنهاد مالی این فاکسکان بگذرن. البته افراد فکر میکنن فاکسکان بدترین کار در چین باید باشه اما معمولاً اینطور نیست.
نهم ژانویه هانتر در یک غذاخوری محلی با همکارهاش در فاکسکان مراسمی شبیه به خداحافظی داشت و بعد به خونهی پدری برگشت که حدود یک ساعت فاصله داشت. فردای اون روز، مادربزرگش رو دید. توضیح داد که میخواد بخشی از 2200 دلاری که از فاکسکان به دست آورده رو موقع عید به صورت هدیه به آشناها و در پاکت به بچههای فامیل عیدی بده.
امیدواره برای فصل تولید آیفون بعدی به فاکسکان برنگرده اما از این بابت مطمئن نیست.
پایان.
صفحهای هم به اسم آقا معلم در تلگرام دارم که خوشحال میشم دنبال کنید.