بدترین نصحیتی که تا حالا شنیدی چی بوده؟
از من بپرسی میگم جملهی "سعی کن فلان چیز رو دوست داشته باشی" یا "سعی کن از فلان چیز لذت ببری"
قطعا پارادوکسترین، بیفایدهترین و بیمعنیترین نصحیتی که شنیدم، با اختلاف همینه.
بوی بدبختی از این جملات بلند میشه. بوی اجبار.
وسط این دو تا جمله میتونم صدای کسی که داره غرق میشه توی جایی که بهش تعلق نداره رو بشنوم. صدای خفه شدنش رو. به زور تحمل کردنش رو.
حسرته که میباره از این دو جمله. حسرت و جبر.
جبر، جبر، جبر...
که اگر جبر نبود، کی لازم بودم برای دوست داشتن سعی کرد؟
توصیه به تلاش برای لذت بردن از چیزی؟
واقعا احمقانهست.
گفتنش نه تنها باعث نمیشه به زووور بتونی از اون چیز لذت ببری، بلکه انزجارت بیشتر هم میشه. انگار نمک پاشیده باشن روی زخمت.
و ای کاش آدمها دست از نصیحتهای بیخود و بدرد نخوری که هیچ کمکی نمیکنن برمیداشتن.