
به خیلیها که پیشنهاد میکنیم: بخند، برقص و حالِ خودتو خوب کن؛ جواب میدهند: بروبابا دلت خوشه؛ توایران زندگی نمیکنی؟ بااین همه گرفتاری و مشکِل مالی، مگه میشه خندید؟ چطور تواین سرمای سختیها حالم خوب باشه؟
تاحالا دقت کردین از بچهها میپرسیم: حالِت چطوره؟ بدون هیچ مکثی، جواب میدهد: {خوبم?} ولی همین سوال را ازبزرگترها که بپرسیم، تقریبا اکثریت جواب میدهند: -[هِعی، چه حالی، چه احوالی، بااین اوضاعِ تورم و گرونی، بااین مشکلات و بِدِهیها، بااین مریضیها و استرسها، مگه میشن حال آدم خوب باشه]-
چرا؟!!!
چون بچهها مشکلات ندارن یادرکی از اوضاع اطرافشون ندارن؟! نه به هیچ وجه!
چون بچهها همیشه در لحظه حال هستند.
هروقت به خواهرزادم زنگ میزنم، میگم چکار میکنی؟ میگه نشستم! یامیگه وایستادم! یعنی دقیقا همون کاری رو که همون لحظه داره انجام میده.
هرکس، یجوری حال خودشو خوب میکنه، اما الان اوضاع یجوری شده که تلاش میکنی، حالتو خوب میکنی، باز بایک خبر یا یک اتفاق کلا بهم میریزی!!
حالِ بد مثل مرداب میمونه، و آدم که گیرش میفته هرلحظه پایینتر کشیده میشه!
بهترین شیوه برای اینکه حالمونو خوب کنیم؛ که هم موثره و هم ماندگار اینه که در مسیر رشدفردی و تعالی باشیم.
این جملهی طلایی را ملکه ذهنمان کنیم:
☆{حالِ خوب} در مسیر [رشد فردی] حاصل میشود☆

درسته که هرکس فقط خودش میتونه حالِ خودشو خوب کنه، اما اطرافیان نیز نقش مهمی دارند. شنیدید میگن: یک جمع پنج نفره که باهم بیشترین مراوده را دارند، همه مثل هم هستند! ازلحاظ رفتاری، مالی، اخلاقی، موفقیت، عادتها و اعتیاد و... انتخاب درست اطرافیان نقش حائز اهمیتی در 《حال خوب》ما دارد.
♡حضرت مولانای جان در مثنوی خود، بارها و بارها به تاثیر همنشین اشاره کرده است.
♧یا شیخ اجل سعدیِ شیرازی میفرمایند:
با بدان یار گشت همسر لوط
خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاف کهف روزی چند
پیِ نیکان گرفت و مردم شد
♧و در جای دیگر میفرمایند:
گِلی خوشبوی در حمام روزی
رسید از دست محبوبی به دستم
بدو گفتم که مُشکی یا عبیری
که از بوی دلاویز تو مستم
بگفتا من گِلی ناچیز بودم
ولیکن مدتی با گُل نشستم
کمال همنشین در من اثر کرد
وگرنه من همان خاکم که هستم
♧یا جناب سنایی میفرمایند:
با بدان کم نشین که دَرمانی
خوپذیر است نفس انسانی
♧و نیز جناب ناصرخسرو:
تو اول بگو با کیان دوستی
من آنگه بگویم که تو کیستی
چه بهره میبری از اختلاط نااهلان
به جز شراره و دود از دکان آهنگران
ز نیکان نیک باشی، وز خسان خس
ز دونان دون شوی و از کسان کس
وای آن زنده که با مرده نشست
مرده گشت و زندگی از وی بجست
با ماه نشینی ، ماه شوی ،
با دیگ نشینی ، سیاه شوی.
خوش بوی بود کلبه همسایه عطّار.
صحبت روشن ضمیران ، بینا کند کور.
صحبت نیکان ، بدان را از بدی باز آورد.
گُل بشکفد چو همنفس صبحدم شود.
مشو با ناکسان همدم که صحبت را اثر باشد.
هر چیز که در کانِ نمک رفت ، نمک شود.
♤♤در کتاب 《نیروی پنهان رفاقت و دوستی》خیلی خوب به آثار روحی روانی سلامتیِ دوست خوب پرداخته است. (آنهایی که یک یادو دوست صمیمی دارند، از سلامت روانی بیشتری نسبت به آنهایی که تنهایند دارند)
باشگاه حال خوب، جایی است که آگاهانه اطرافیان خودرا انتخاب میکنیم، تا درمسیررشدمان، مشوق و انرژی دهنده باشند و نه مانع!
باشگاه حال خوب، یک دورهمی حضوری (ویامجازی) است که درآن افرادی با هدف مشترک {تعالی و رشدفردی} باهم گفتگو میکنند و کتاب میخوانند و پادکست گوش میکنند؛ هرکدام نیز نظرش را درباره موضوع بیان میکند [که چون هرکس تجربیات، مطالعات، آموزشها و نگرشهای مختلف و متفاوتی دارد؛ باعث میشود که مطلب مورد نظر برایمان حلاجی شده و زاویهی نگاه ما گستردهتر شود و عملیتر شود.]
برای حالِ خوب خودتان و خانوادتان،، یک باشگاه حال خوب تشکیل بدهید???
کَس نخارد پُشت من؛ جز ناخُن انگشت من!
پ.ن: ?☆حال خوب چیست؟☆?
این یک سوالِ ساده، خیلی چالشیه!
نظرخودتون یااطرافیانتون دراین باره چیه؟
کلمه کتاب <عینی> است. با شنیدنش شکل یک کتاب در ذهن شکل میگیرد؛ اما [خوب] و [حالِ خوب] کلماتِ انتزاعی هستند و در ذهن هرفرد ممکن است معنایی (یامعناهایی) متفاوت شکل گیرد.