سارا یزدانیان
سارا یزدانیان
خواندن ۶ دقیقه·۲ سال پیش

سال اول جنگ از زبان امیر مسعود بختیاری

زندگي نامه :

مسعود بختیاری (زاده ۲۵ آبان ۱۳۲۰ تهران) نظامی بازنشسته، مدرس دانشگاه و نویسنده ایرانی است که ۴۱ سال به وطن خود خدمت کرده است.در سن ۱۸ سالگی در سال ۱۳۳۸ وارد دانشگاه افسری شدند.

در جنگ ایران و عراق از فرماندهان ارشد ارتش جمهوری اسلامی ایران بود و ریاست عملیات نیروی زمینی ارتش را برعهده داشت. نیروی زمینی در جنگ و ایران و عراق مهمترین نقش را در پشتیبانی داشت.

امیر سرتیپ دوم مسعود بختیاری که در دوران دفاع مقدس، افسر عملیات در قرارگاه فرماندهی مشترک ارتش و سپاه در نیروی زمینی در جنوب کشور بوده است. او از سال ۷۹ بازنشسته شده و اینک عضو هیئت علمی دانشکده فرماندهی ستاد ارتش است.

درجه ایشان سرتیپ دوم و یگان ایشان لشکر 92 زرهی اهواز است که آن را فرماندهی میکنند.

او از طراحان عملیات بیت المقدس بود و از سال ۱۳۳۸ فعالیت خود را در ارتش شاهنشاهی ایران را آغاز کرد.

عملیات هایی که ایشان در آن شرکت داشتند عبارت اند از:

جنگ ایران و عراق _ عملیات بیت المقدس _ عملیات طریق المقدس

ایشان همچنین کتاب‌هایی با موضع عملیات بیت المقدس، عملیات طریق القدس و آزاد سازی شهرمرزی بستان و نیز کتاب‌هایی با عنوان درس‌هایی از جنگ ایران و عراق و هشت سال دفاع مقدس نگاشته که در آن به موضوعات مختلف پیرامون نقش ارتش جمهوری اسلامی ایران در جنگ پرداخته شده است

گفته های امیر مسعود بختیاری درباره سال اول جنگ:

2ماه بعد از پیروزی انقلاب اختلاف ما با عراق شروع میشود و ما در ظرف ۲تا ۶ ماه اول جنگ جلوی ارتش مجهز عراق را گرفتیم و خود این موضوع موفقیت است.

دشمن میخواست خوزستان را در سال اول جنگ از کشور جدا کند اما ارتش مانع این اتفاق شد. ارتش به تنهایی اینکار را انجام داد زیرا بسیجیان فاقد سلاح و فاقد مهارت بودند و سپاه پاسداران طبق قانون اساسی و به گفته برخی از اعضای شورای آنها سپاه پاسداران نباید وارد جنگ خارجی می شدند و آنها مامور امنیت داخلی بودند.

هیچکس نمیتواند منکر ایثار ، فداکاری ، روحیه و انگیزه شود اما در برابر ارتش مجهز عراق که به صورت هوایی و زمینی ما را مورد هجوم قرار داده بودند یک مقابله ی مشابه خود نیاز داشتند که تنها ارتش آنها را داشت و همچنین مهارت و تخصص در کاربرد آن را هم داشت.‌

در اوایل جنگ ارتش ایران توانست پاسخ ها و واکنش های خوبی به حملات دشمن بدهد به همین دلیل مقاومت جسورانه و ستایش برانگیز ارتش ایران سبب شد که صدام حسین شوکه شود و در روز ششم جنگ خواستار آتش بس شودگرچه صدام حسین به اهداف خود نرسیده بود.اما به این باور رسیده بود که برنده ی جنگ نخواهد بود ولی می دانست که در این جنگ موفق و پیروز نخواهد شد.

همین جنگ های نظامی که در ظاهر ناموفق می رسند ولی در باطن خود دارای دستاوردهایی هستند که باعث توقف ارتش عراق شدند و همین توقف ها باعث نرسیدن عراق به اهدافش و تقاضا آتش بس بود.

وظیفه و نقش ارتش در جنگ تحمیلی عراق و ایران از نظر امیر مسعود بختیاری:

از نظر ایشان : همان طور که وظیفه یک پزشک تولید سلامتی است،وظیفه ارتش هم تولید امنیت است و ارتش یک سازمان ملی متعلق به کشور است و اگر امنیت نباشد چه پزشک چه مهندس فضایی برای کار نخواهند داشت و همه امور در سایه امنیتی که ارتش ایران برقرار کرده است،انجام می شود.

تولید امنیت بالاترین مسئله در منافع ملی کشور است.همان ارتشی که در بسیاری از موارد در بلاتکلیفی بود که بماند یا نماند با همان وضع به تولید امنیت تلاش کرد و اگر این ارتش نبود بعد از انقلاب شاید ایرانی به صورت تجزیه نشده وجود نداشت.

از موفقیت های ارتش می توان به: متوقف کردن ارتش عراق، برتری نیروی هوایی و دریایی نسبت به عراق و .... اشاره کرد.

مصاحبه امیر مسعود بختیاری با صدا و سیما شبکه یک در رابطه با سال اول جنگ:

بلافاصله بعد از حمله عراق با ۱۹۲ فروند هواپیما از ۷ پایگاه عراق به ایران به فاصله ۱ ساعت بعد از ورود از نیروهای هوایی ما بلند شدند این امر افتخارآمیز است که در آن شرایط ۴ فروند هواپیما از پایگاه بوشهر و همدان به سمت عراق رفتند.نیرو هوایی ما در ۲ روز اول جنگ به عراق نشان میدهد که اشتباه فاحشی کرده است.در آن زمان ارتش توانست برتری نیروهای هوایی و دریایی خود را به ارتش عراق نشان بدهد.

یکی از تعاریفی که امروزه در ادبیات نظامی از جنگ تعريف مي شود این است که مانع شویم از اینکه دشمن به اهداف استراتژیک خود برسد و ارتش ایران مانع از این شد.

و یک نکته ای که وجود دارد این است که ایثار و فداکاری و روحیه و انگیزه و هر چیز دیگری سر جای خودش اما آیا در مقابل تسلیحات مدرن تنها سینه ی باز و پر از احساس و دست خالی جواب گو است؟یعنی وقتی ۱۹۲ فروند هواپیما از پایگاه عراق بلند می شود و بمب باران می کند و توپخانه ی عراق آتش واری می کند و نیروی زرهی عراق وارد می شود ،آیا تنها با انگیزه خالی میشه کار کرد؟ نه ،بلکه نیروی مشابه خودش را می خواهد ،نیروی هوایی می خواهد که جواب نیروی هوایی عراق را بدهد،توپخانه ای می خواهد که جواب توپخانه را بدهد ،زرهی می خواهد که جواب زرهی بدهد و لذا کی این رو داشته؟ارتش،و مهارت و تخصص استفاده از آن را داشت.

عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به ایران حمله کرد و در همان بعد از ظهر یعنی ۳ ساعت بعد هواپیما های ایران پایگاه های شعیبه و کرکوک را بمب باران می کنند و روز بعدش در یک مهر ماه ایران با ۳۰۰ سورتی پرواز یعنی ۱۴۰ فروند به عراق حمله می کند و این شوکی که به صدام حسین وارد می شود باعث می شود اساسا تمرکزشان از هم فرو بپاشد و این مقاومت باعث شد که در روز ششم جنگ صدام حسین تقاضای آتش بس بکند. مگر به اهداف خود رسیده بود؟نه،بلکه فهمیده بود جنگ را نمی برد.

ایشان تاکید دارند ما در سال اول جنگ عدم موفقیت نداشتیم چون جلوی ارتش عراق ایستادگی کردیم و از نیروی هوایی عراق تقریبا برتری داشتیم ، زيرا نیروی هوایی آنها را از کار انداختیم.

شما فکر می کنید موفقیت این است که ارتش عراق را از ایران بیرون کنیم در حالی که با چهار تا لشکری که در دست باقی مانده و چند سیاهی لشکر ،نمی توان ۱۲ لشکر عراقی را از خاک ایران بیرون کرد !

ایشان از عملیات اچ 3 که در نیمه ی دوم سال اول جنگ اتفاق افتاد میگویند که بزرگترین ضربه ی هوایی را به ارتش عراق وارد کردند. آیا این ها جزء دلایل موفقیت در سال اول جنگ نیست!

در طول ۸ سال جنگ با عراق،۲ میلیون و ۴۵۰ هزار نفر از جوانان ارتش جمهوری اسلامی ایران به صورت سرباز وظیفه یا افسر وظیفه خدمت کردند بدون اینکه اجباری در کار باشد و ۳۵۰۰۰ شهید از میان این سربازان وظیفه داریم.این جوانان همگی با شور و اشتیاق آمدند.گرچه می گوییم جوانان فعلی ما این گونه نیستند ولی هم اکنون بسیاری از آنان در بیابان ها و مرزها در حال خدمت هستند.

امیر مسعود بختیاری در پایان ميگويند البته که جانفشانی انسان هرگز چیزی نیست که منکر آن شد

استاد علی اکبر حسنوند
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید