ویرگول
ورودثبت نام
نجوا
نجوا
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

داداچ روزی چند تا پلانک میری؟(:


به نام خدا

● باشگاه کشتی بودیم که یکی از بچه‌ها به #ابراهیم گفت: «ابرام جـون! تیپ و هیکـلت خیلی جالـب شده. توی راه که می‌اومدی دو تا دختر پشت سرت بودند و مرتب از تو حرف می‌زدند». بعد ادامه داد: «شلوار و پیرهن شیک که پوشیدی، ساک ورزشی هم که دست گرفتی، کاملاً معلومه ورزشکاری!»

○ ابراهیم خیلی ناراحت شد. رفت توی فکر. اصلا توقع چنین چیزی را نداشت. جلسه بعد که ابراهیم را دیدم خنده‌ام گرفت؛ پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد! به جای ساک ورزشی هم کیسه پلاستیکی دست گرفته بود. تیپش به هر آدمی می‌خورد غیر از کشتی‌گیر.

● بچه‌ها می‌گفتند: «تو دیگه چه جور آدمی هستی! ما باشگاه میایم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم. بعد هم لباس تنگ بپوشیم. اما تو با این هیکل قشنگ و رو فُرم، آخه این چه لباس هائیه که می پوشی؟!»

○ ابراهیم به این حرف ها اهمیت نمیداد و به بچه ها توصیه می کرد: «ورزش اگه برای خدا باشه، عبادته؛ به هر نیت دیگه‌ای باشه، فقط ضرره».

?کتاب سلام بر ابراهیم، ص4
این داستان رو خوندید تمام شد؟
دیدید حالا فرق ما با امثال شهید هادی رو!
با هم نسل هایشان
من از وقتی که کتاب"سلام بر ابراهیم"رو خوندم هر جا ورزشکاری رو میبینم یادش میفتم، وقتای که دارم میرم کلاس طراحی مثلا پسری رو میبینم که لباس تنگ پوشیده و چنان با اعتماد بنفس کامل قدم برمیداره(لاتی راه میره) و یه ساک ورزشی هم دستشه و مغروره،راستش توی دلم میخندم و یاد شهید هادی میفتم اینکه توی فکرم میاد خیلی خوبه شاید الان که دارم طراحی میکنم اولین چهره‌ای که میکشم ایشون باشن اینکه میگم شاید چونکه ممکنه شهید دیگه‌ای رو اول طراحی کنم،خودم اول گفتم شهید اوینی و مادرم گفت شهید صیادی چونکه زمان شهادتشو یادشه
حالا موندم بین تصمیم خودم و حرف مامانیم، هر مرد یا پسری رو که میبینم هیکل ورزشکاری داره یا داره ورزش میکنه حافظه‌ام شهید هادی رو یاداوری میکنه، توی یه جشن که تمرینات کشتی رو محل عام اجرا میکردن بازم یاد ایشون افتادم که دوست نداشتن لباس های تنگ،
یا وقتای فوتبال میبینم
میدونی چرا پرسپولیسی شدم؟
چونکه یه شهید فوتبالیست که تازه رفته توی تیم پرسپولیس ولی همچی رو ول میکنه و میره جهبه از اون وقت فوتبالیست میبینم میگم اونا کجان شما کجاین!(البته خودمم کجام):)
یعنی نشده من یه پسره ببینم قیافه ورزش کاری گرفته باشه و خندم نگیره مثلا فک میکنن خیلییی کولن (اینجا ایموجی خنده دوست داشتم بزارم ولی خب جز قوانین نویسندگی نیست ولی بدونید خیلی خندم میگیره)
الان همه سیس ورزشکاری گرفتن و فلان
خندم دقیق نمیدونم از چیه شاید از اینکه از اینا ورزشکار ترم بوده که خیلی تواضع داشته ولی چونکه اینا مثلا مبتدین اینجوری سیس برداشتن(منظورم از مبتدی خیلی عمیقه)

سلام بر ابراهیمکیسه پلاستیکیورزشکشتیزندگی
Students for always
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید