اینقدره این مدت از مرگ اینچیزا گفتم که احساس میکنم دیگه باید تمومش کنم و به قولی شادش کنم
ولی دلم نیومد این اتفاق یا خوابی که دیدم رو تعریف نکنم.
به خودم گفتم تو که نمیتونی هر روز زیارت عاشورا بخونی حداقل پنجشنبه ها بخون برای اموات نمیدونم از کی شروع کردم ولی هر پنجشنبه میخوندم یه بار هم که داشتم میخوندم با خودم فکر میکردم که به کی هدیه کنم اول همه اموات رو گفتم و بعدش هم اموات خودم رو توی ذهنم مرور کردم که برای اونا هم هست تا اینکه گفتم برای شهدا هم بفرستم این هدیه رو؟ گفتم نه بابا اونا که بهشت جای خودشون رو گرفتن دیگه چه نیازی به زیارت عاشورا من دارن!؟ تا فرداش یا چند روز بعدش به صورت اتفاقی یک متنی رو دیدم از شهید خرازی: "شب جمعه زیارت عاشورا بخوانید، ما پیش امام حسین علیهالسلام هستیم و برای شما دعا میکنیم." از اون به بعد برای شهدا هم زیارت عاشورا میخونم.
تا هادی هم فوت شد و برای اونم میخوندم و این پنجشنبه ۱۵ دهم تنبلی کردم و نخوندم به جاش فیلم طوبی شبکه یک رو دیدم. شب که خوابیدم هادی رو دیدم صورت نورانی با یه لبخند آرامش بخش که نگاه من میکرد و منم گردو پوست میکنم بهش مغزشو میدادم.
و حالا تعبیر:
از آنجایی که شما هر هفته زیارت عاشورا را برای آن فرد میخواندید و پس از قطع این عمل، چنین خوابی دیدهاید، میتواند اینگونه تعبیر شود که روح آن مرحوم به نوعی نیاز به ادامه این عمل نیکو داشته یا به شما یادآوری شده که خواندن زیارت عاشورا را ادامه دهید.در تعبیر خوابهای مرتبط با مردگان، این گونه خوابها معمولاً به عنوان یک پیام یا یادآوری از سوی آن مرحوم تلقی میشود. شاید این خواب نشاندهنده رضایت و خشنودی آن مرحوم از خواندن زیارت عاشورا باشد و به شما این پیام را میدهد که این عمل را ادامه دهید.بنابراین، بهتر است این خواب را به عنوان تشویقی برای ادامه دادن به کار خیر و خواندن زیارت عاشورا در نظر بگیرید، چرا که این عمل نه تنها برای مرحوم مفید است بلکه برای خود شما نیز از لحاظ معنوی و اجر و پاداش بسیار ارزشمند خواهد بود.