تصویری کاملا معنوی بود چادر خونی که روی زمین افتاده بود آدمو یاد حضرت زهرا س مینداخت،بمیرم برای مردمی که هراسان میدویدند برای اون آدم های که پشت کولر گازی پنهان شده بودن مثل بازی های کامپیوتری بود ولی این از نوع واقعیش اونجا خون ها واقعی ریخته میشد؛هیچکس نمیدونه لحظه های اخر چی بهشون گذشته،مخصوصا به اون افرادی که از پشت تیر خوردن
واقعا فکر نمیکردم این چیزا رو به چشم ببینم
مثل پدری که پاهای بچش توی دستش بود و...
حتی دیدن فیلم هاش هم ترسناکه
مادر فرزند در اغوش هم به آسمان ها پر کشیدن به کدامین گناه؟
ما با هواپیمای اوکراین سوختیم با متروپل خاک شدیم و...
توی کتابی که این روزا میخونم نوشته بود"وقتی جرئت حق گویی نداریم گرفتار سلطه باطل میشیم"
خیلی باید حواسمون باشه که اینروزا گول نخوریم
اینروزا فهمیدن حقیقت خیلی سخت شده
ولی میخوام بگم هر حرفی از هر حزبی که میشنوید چشم و گوش بسته قبول نکنید یکم فکر کنید اخه
حیف اون مغز نیست که آکبند بره زیر خاک؟
مثلا نماز میخونم یا حجاب رعایت میکنم میگن مردم میجنگن برای آزادی و روسری از سرشون برمیدارن تو هنوز نماز میخونی؟
اخه دوست من بیا یک بار برای همیشه کلمه آزادی رو برای خودت معنی کن
آزادی چیست؟
اینم بگم من اصلااااا طرف هیچی حزبی نیستم
من فقط یه هموطن داغدارم که دلش میسوزه برای مردم بی گناه کشورش که بی گناه پرپر شدن.