نیکی یا پلیدی؟ انسان یا موجودی دیگر؟ ظاهراً انسانها جزو برترین مخلوقات جهان هستی و تنها موجوداتی که دارای عقل و تفکر هستند. آیا ما انسانها واقعاً از عقل و تفکر خود استفاده درست را میکنیم؟ آیا واقعاً نام اشرف مخلوقات برازنده ما و هم نوعانمان است؟ اگر موجودات دیگری با شکل ظاهری شبیه به انسان و ویژگیهای بسیار فراتر از آن پا به زمین بگذارد، با آنها چگونه برخورد میکنید؟ آیا آنها را از جامعه بیرون میکنید؟ بدون شک بله! اما چرا؟ مگر آنها جزوی از مخلوقات زمین محسوب نمیشوند؟ مگر آنها احساس ندارند؟ متاسفانه تکلونوژی و وسایل پیشرفته انسان، به ما آموخته است که فقط خودمان و هم نوعان خودمان را ببینیم و اگر با موجودی فراتر از خود مواجه شدیم، از آن تا حد امکان فاصله بگیریم. شاید این رفتار غلط و ناشایست ما در آینده به ضرر ما تمام شود. ما با چنین کاری، تصویر ترسناکی از خود در ذهن مخلوقات دیگر میگذاریم و خشم آنها را برمیانگیزیم. آنها هم میتوانند از دوستان ما باشند. اما اگر ما بخواهیم و به آنها اجازه نزدیک شدن به خودمان را بدهیم. متن پیشین گزیدهای از داستان انیمه Elfen Lied «به فارسی: ترانهی پریان و به ژاپنی Erufen Rīto» بوده است.
تصویر واقعی انسانیت!
داستان انیمه در شهری به نام کاماکورا (شهری واقعی، واقع در ژاپن) روایت میشود و محوریت اصلی آن در راستای موجوداتی تکامل یافته به نام دیکلونیئوس است. دیکلونیئوسها کاملاً شبیه به انسانها هستند و فقط یک تفاوت ظاهری با آنها دارند و آن هم وجود دو شاخ بر روی سرشان است. اما دیکلونیئوس فقط و فقط از نظر ظاهری شبیه به انسانها هستند و ویژگیهای درونی و قدرتهای آنها کاملاً با انسانها متفاوت است. دیکلونیئوس دارای قدرتی ماورائی و فرابشری هستند که در دستان نامرئی آنها خلاصه میشود. انسانها با دیدن این موجودات و ترس از کشته شدن، دیکلونیئوسها را در یک سازمان فوق سری قرنطینه کردند و مانع زیاد شدن نسلشان شدند تا بر روی آنها آزمایش و مطالعه کنند. شخصیت اصلی انیمه، لوسی «Lucy» نام دارد که بارها سعی بر فرار داشت و در آخر با به قتل رساندن تعداد زیادی از نگهبانان موفق به فرار شد. لوسی در لحظه آخر فرار خود توسط یک تک تیرانداز تیر خورده و به دریا پرتاب میشود. جریان آب لوسی را به سمت کاماکورا میبرد و تیر خوردن او باعث میشود وی تمامی خاطرات خود را فراموش کند و حتی قادر به حرف زدن هم نباشد. بعد از رسیدن لوسی به شهر، وی در ساحل با دختر و پسری با نامهای یوکا «Yuka» و کاتا «Kouta» آشنا میشود. کاتا نام لوسی را «نیو» میگذارد. چون او به دلیل اصابت تیر به مغزش فقط قادر به گفتن کلمهی نیو بود. کاتا ایدهی مراقابت از آن دختر را به یوکا میدهد و او هم قبول میکند و آن دو از همه جا بیخبر لوسی را به خانه خود میبرند. در این بین سازمان سری مخفی کردن دیکلونیئوسها افرادی را مامور میکند تا لوسی را پیدا کنند. اما آنها موفق نمیشوند و این سازمان مجبور به آزاد کردن دیکلونیئوسهای دیگر میشود و….
وقتی شروع به دیدن این انیمه کردم. حدوداً ساعت ۲ نصفه شب بود. با خود گفتم: “یکی دو قسمت اولش رو میبینم و بعد سیستم را خاموش میکنم”. چند قسمت ابتدایی را تماشا کردم. داستان گیرایی خاصی از خود نشان نداد و من را راضی نکرد. فردای آن روز پای قسمتهای دیگر آن نشستم و بعد متوجه شدم که درحال تماشای چه شاهکاری هستم! انیمه Elfen Lied از آن دسته انیمههایی است که در قسمتهای ابتدایی، هیچ جذابیتی از خود نشان نداده و مخاطب را راضی نمیکند. اما پس از تماشا و به اتمام رساندن چند قسمت آغازین، انیمه تازه هنر و جریان اصلی خود را بروز داده و جای خودش را در دل بیننده باز میکند. با توجه به این که سبک Elfen Lied «اکشن ، ترسناک ، درام ، روانشناختی ، عاشقانه» است. انیمه توانسته به تعهدات خود در موضوع سبک آن عمل کند و در ابتدا ببیننده با یک داستان اکشن و روانشناختی و در اواسط درام و ترسناک و در انتها اکشن رو به رو خواهد بود. بخش عمدهای از انیمه را مبارزات پوشش میدهند. مخصوصاً وقتی که پای دیکلونیئوسهای دیگر به داستان باز میشود. هر شخصیت به نوبه خود، سبکی را در انیمه را به دوش میکشد. به طور مثال یوکا حس عشق را و لوسی حس درد و رنج و سختی را در درون بیننده زنده میکند و مخاطب میتواند به بهترین نحو ممکن با آنها ارتباط برقرار کند. همچنین انیمه، بهترین استفاده را از شخصیت ها میکند و آنها فقط صرفاً جهت معرفی به مخاطب نشان نمیدهد. حتی آن دختری که در آزمایشگاه کار میکند هم در انیمه نقشی فراتر از یک شخصیت معمولی را ایفا کرده و قطعاً مخاطب انتظار مشاهده چنین چیزی را در انیمه ندارد. در ابتدا اصلاً فکرش را هم نمیکنید که لوسی بخواهد یک آدم کش حرفهای باشد! اما با این حال مخاطب باز هم با خود او و درد و رنجی که کشیده است؛ ارتباط برقرار کرده و برایش دلسوزی میکند. این موضوع فقط مختص به لوسی نیست و برای دیگر شخصیتها هم صدق میکند.
زیبایی در اوج سادگی
نمیتوان ایراد بسیاری از بخش طراحی انیمهی Elfen lied گرفت؛ زیرا این انیمه در سال ۲۰۰۴ ساخته شده است و با توجه به زمان ساخت آن، باید گفت که Elfen lied به وظایف خود به خوبی عمل کرده است. نمیتوان فضای مشخصی برای این انیمه انتخاب کرد. به این دلیل که Elfen lied حدود ۵ سبک مورد نظر را در خود جای داده و برای هر کدام از سبکها در انیمه بخشی اختصاص و طراحی شده است. به طور مثال وقتی که کوتا و یوکا به بالای کوه میروند، طراحی فضا از حس غم و ناامیدی به سمت عاشقانه و آرامش بخش میرود. و یا وقتی که لوسی درحال جنگ با دیکلونیئوسی آزاد شده است، طراحی فضا کاملاً اکشن و خونآلود شده. طراحی چهره شخصیتها با توجه به هدف وجود آنها در داستان به خوبی انجام شده است. به طور مثال لوسی قرار است که با انسانها فرق داشته باشد و شاخهای روی سر او وجه تفاوت کامل او بین انسانها و دیکلونیئوسها است. همچنین چهرهی شخصیت اول او کاملاً خشن و فارغ از احساسات است. اما چهره دوم او همانند یک بچه پاک و معصوم طراحی شده است.
غمانگیزتر از غمانگیز!
موسیقی اوپنینگ و اندینگ انیمه در یک کلام موجی از حسهای منفی را به مخاطب القا میکند! به حدی که ترجیح دادم به جای گوش دادن به آن و یادآوری تمام غمهای زندگیام آن را رد کنم و به دیدن انیمه بپردازم. موسیقی متن Elfen Lied در طول انیمه همیشه در تکاپوی تغییر است. در صحنههای عاشقانه، موسیقی متناسب با آن حال و هوا همراه با چاشنی باران پخش میشود. در صحنههای اکشن انیمه، موسیقی معمولی جای خود را به یک موسیقی اکشن و همراه با خاک و خون میدهد. تیم صداپیشگی Elfen Lied هم به خوبی از پس تعهدات خود بر آمده است. صداپیشگی شخصیت لوسی را کوبایاشی سانایه «Kobayashi Sanae» عهده دار بوده است که از آثار وی میتوان انیمهی Darker than Black را نام برد. صداپیشگی شخصیت کاتا بر دست سوزوکی چیهیرو بوده است که از آثار وی میتوان به انیمهی Voices of a Distant Star اشاره کرد و همچنین صداپیشگی شخصیت یوکا را نوتو مامیکو «Noto Mamiko» عهده دار بوده است که از آثار وی میتوان به انیمهی Land of the Lustrous اشاره کرد.
به راستی انسانیت چگونه است؟ انیمهی Elfen Lied با داستان فوقالعاده خود و همچنین شخصیتهایی که هرکدام به بهترین نحوه ممکن طراحی شدهاند و طراحی قابل قبول فضا و چهره شخصیتها و موسیقی بسیار غم انگیز همه و همه سعی بر این داشتند که چهره واقعی انسانیت را به بیننده نشان دهند. انیمه Elfen Lied نسبت به هم سبکانش خاک و خون را بیشتر به رخ بیننده میکشد و برهنگی و خشونت فراوانی را به نمایش میگذارد که میتواند برخی را آزار دهد. اگر این موضوع باعث رنجش خاطرتان نمیشود، Elfen Lied میتواند گزینه خوبی برایتان باشد.