ویرگول
ورودثبت نام
حمید رهام
حمید رهام
حمید رهام
حمید رهام
خواندن ۶ دقیقه·۱ ماه پیش

رمزگشایی از معمای نابرابری جهان: شکست «شایستگی» در برابر حاکمیت مطلق فرکانس

چکیده:

در نگاه اول، جهان گاه بی‌عدالت به نظر می‌رسد: انسان‌های نالایق در رفاه‌اند و شایستگان در رنج. اما اگر از منظر «قانون فرکانس» به این پدیده بنگریم، درمی‌یابیم که کائنات نه براساس اخلاق، بلکه براساس ارتعاش درونی ما عمل می‌کند. این مقاله به بررسی سازوکار عدالت فرکانسی و تبیین چرایی شکست «شایستگی انسانی» در برابر «هم‌سویی ارتعاشی» می‌پردازد. ما نشان می‌دهیم که جهان نه به نیت و تلاش، بلکه به احساسات، باورها و ارتعاشات غالب انسان پاسخ می‌دهد و هر کسی، فارغ از قضاوت‌های اخلاقی ما، دقیقاً همان پاسخی را دریافت می‌کند که فرکانس ارسالی او طلب می‌کند.

من، حمید رهام، در این مقاله کوتاه، نگاهی خواهم داشت به "معمای نابرابری در جهان"

مقدمه: پرسشی که در دل همه‌ی انسان‌هاست – معمای نابرابری و توهم عدالت

از ابتدای تمدن، بشر در جستجوی «عدالت مطلق» بوده است؛ سیستمی که در آن، هر پاداشی متناسب با فضیلت، تلاش و استحقاق اخلاقی فرد باشد. بارها در زندگی شاهد بوده‌ایم که افرادی بدون زحمت یا شایستگی ظاهری به موفقیت می‌رسند، در حالی که انسان‌های درستکار و سخت‌کوش در مسیر خود با دشواری روبه‌رو می‌شوند.

این تضاد، ذهن بسیاری از ما را درگیر کرده است: چرا جهان عادلانه نیست؟ چرا برخی دارند بی‌آنکه لایق باشند، و برخی ندارند با آنکه شایسته‌اند؟

این نابرابری‌ها، که در نگاه اول نقض آشکار عدالت به نظر می‌رسند، برای ذهنیت سنتی گیج‌کننده و گاهی خشم‌آور است. اما پاسخ این پرسش را شاید نتوان در مفاهیم سنتی عدالت یافت، بلکه باید آن را در عمق انرژی جهان و در قانون بنیادین‌تر و مکانیکی‌تری به نام قانون فرکانس جست‌وجو کرد.

بخش اول: جهان بی‌طرف است؛ عدالتش در سازوکارش است، نه در ظاهر

۱.۱. توهم ترازوی اخلاقی انسانی

در نگاه انسانی، «عدالت» به معنای پاداش نیکوکار و مجازات بدکار است. ما انتظار داریم که جهان، دفترچه امتیازات اخلاقی ما را بررسی کرده و بر اساس آن حکم دهد. اما از دید کیهانی، جهان بر اساس معیارهای ذهنی و اخلاقی ما عمل نمی‌کند.

شایستگی، یک مفهوم ارزشی و ذهنی است که انسان‌ها برای نظم اجتماعی خود ساخته‌اند؛ اما فرکانس، یک مفهوم فیزیکی-انرژیکی است که پایه و اساس عمل کردن جهان مادی است.

۱.۲. حاکمیت مطلق فرکانس

بر اساس دیدگاه‌های متافیزیکی و فیزیک کوانتوم، همه چیز در هستی انرژی است و هر انرژی دارای یک فرکانس یا ارتعاش مشخص است. افکار، احساسات، باورها و توجه ما نیز انرژی هستند و در هر لحظه، در حال ارسال یک فرکانس خاص به جهان هستیم.

جهان در این سیستم کیهانی، کاملاً مکانیکی، بی‌طرف و پاسخ‌گو است. او صرفاً به ارتعاش پاسخ می‌دهد. جهان نه نیت را می‌سنجد و نه اخلاق را، بلکه فقط فرکانس را می‌شنود. در این نظام، عدالت به معنای «انطباق ارتعاش‌ها»ست، نه داوری اخلاقی.

بخش دوم: قانون فرکانس چیست؟ و چگونه زندگی ما را می‌سازد؟

۲.۱. تعریف بنیادین قانون فرکانس

قانون فرکانس می‌گوید:

هر چیزی در جهان در حال ارتعاش است و آنچه هم‌فرکانس با آن است را جذب می‌کند.

این قانون، اصلی‌ترین و بی‌نقص‌ترین قانون جهان است. مغز ما یک فرستنده و گیرنده قدرتمند است که دائماً فرکانس‌هایی را منتشر می‌کند.

  • هنگامی که در درون خود احساس ترس، کمبود یا ناتوانی می‌کنیم، ارتعاشی پایین به جهان می‌فرستیم و شرایطی مشابه همان حس را تجربه می‌کنیم.

  • برعکس، زمانی که با ایمان، آرامش، شکرگزاری و اعتماد به نفس زندگی می‌کنیم، در فرکانس بالایی ارتعاش می‌کنیم و رخدادهایی هماهنگ با آن فرکانس (موفقیت، فراوانی، سلامتی) را جذب می‌نماییم.

۲.۲. جهان به "آنچه هستیم" پاسخ می‌دهد، نه "آنچه می‌خواهیم"

قانون فرکانس این حقیقت تلخ و در عین حال قدرتمند را بیان می‌کند: جهان نه به آنچه می‌خواهیم، بلکه به آنچه هستیم (از نظر فرکانسی) پاسخ می‌دهد.

یک فرد ممکن است در کلام بگوید: "من ثروت می‌خواهم"، اما اگر احساس غالب او ترس از ورشکستگی و توجه او بر قسط‌ها باشد، فرکانس "کمبود"  را می‌فرستد و جهان به همان پاسخ می‌دهد.

بخش سوم: چرا انسان‌های نالایق ظاهراً موفق‌اند؟ - راز بی‌طرفی سیستم هستی

شاید دیده‌ایم کسی بدون اخلاق یا مهارت خاصی، در ثروت و رفاه زندگی می‌کند. این تضاد ظاهری در واقع بازتاب یک قانون طبیعی است: بی‌طرفی قانون فرکانس.

۳.۱. قدرت یقین بر اخلاق

شخصی که بدون تردید و با باور کامل به موفقیت خود فکر می‌کند، فرکانس قدرتمندی از یقین، مالکیت و فراوانی می‌فرستد. جهان نیز دقیقاً با همان ارتعاش پاسخ می‌دهد. اینجاست که می‌بینیم:

جهان به ایمان درونی پاداش می‌دهد، نه به نیت ظاهری یا شایستگی اخلاقی.

  • مثال: ارث فرکانسی: فردی که در فرکانس ثروت متولد شده، شاید هیچ تلاش خاصی نکرده و از نظر اخلاقی هم فرد شایسته‌ای نباشد. اما باورهای غالب او، باورهای ثروت‌ساز بوده‌اند (فرکانس: فراوانی). جهان به این فرکانس غالب او پاسخ می‌دهد، نه به شایستگی فردی‌اش.

  • مثال: کاریزمای ناخودآگاه: شخصی که بدون عمق دانش، کاریزماتیک و موفق به نظر می‌رسد، در فرکانس "اعتماد به نفس" و "تأثیرگذاری"ارتعاش می‌کند. جهان فرصت‌های سخنرانی، ارتباطات مؤثر و حمایت دیگران را برای او جذب می‌کند. فرد شایسته، اما با فرکانس "تردید" و "خودکم‌بینی"، فرصت‌ها را دفع می‌کند.

۳.۲. ناآگاهی از قانون، بزرگ‌ترین ناعدالتی ظاهری

بسیاری از کسانی که ما آن‌ها را خوش‌شانس یا ناعادلانه موفق می‌دانیم، در واقع به‌طور ناخودآگاه در هماهنگی با قانون فرکانس زندگی می‌کنند. آن‌ها بدون شک، احساس گناه یا مقاومت، انرژی خود را به سمت خواسته‌هایشان هدایت می‌کنند.

در مقابل، کسانی که آگاهانه یا ناآگاهانه در ارتعاش منفی هستند (باور به سختی، تمرکز بر ناخواسته‌ها)، حتی با نیت پاک و زحمت فراوان، نتیجه‌ای متفاوت می‌گیرند. به بیان دیگر، جهان به گفتار ما گوش نمی‌دهد، به ارتعاش ما پاسخ می‌دهد.

بخش چهارم: رهایی از نابرابری و فعال‌سازی عدالت فرکانسی

۴.۱. عدالت واقعی در سطح انرژی برقرار است

اگر جهان را از دید چشم ظاهربین ببینیم، بی‌عدالتی فراوان خواهیم دید. اما اگر از دید انرژی بنگریم، درمی‌یابیم که هیچ اتفاقی تصادفی نیست. هر تجربه، پاسخ طبیعی ارتعاشی است که در گذشته منتشر کرده‌ایم. رنج، فقر، شکست یا شادی و موفقیت، نه پاداش‌اند و نه تنبیه؛ بلکه نتیجه‌ی مستقیم فرکانس‌های درونی ما هستند.

۴.۲. کلید رهایی: تغییر فرکانس و مسئولیت کامل

برای تجربه‌ی عدالت واقعی، باید از مبارزه با بیرون دست برداریم و نگاه خود را به درون برگردانیم. پرسش اصلی این نیست که "چرا جهان ناعادلانه است"؟، بلکه این است که "من اکنون در چه فرکانسی هستم؟"

برای تغییر واقعیت بیرونی، باید مسئولیت کامل فرکانس ارسالی خود را بپذیریم و اقدامات زیر را انجام دهیم:

  1. تبدیل احساسات پایین به بالا:

    • فرکانس ترس و نگرانی را با عشق و آرامش جایگزین کن.

    • در برابر کمبود، شکرگزاری کن.

    • در برابر شک و تردید، ایمان را در خود پرورش بده.

  2. کنترل کانون توجه: توجه خود را از روی نابرابری‌ها و ناخواسته‌ها بردارید و به فراوانی‌ها، فرصت‌ها و خواسته‌هایتان متمرکز کنید.

  3. تغییر باورهای غالب: باورهای محدودکننده ناخودآگاه (مثل "پول سخت به دست می‌آید") را با باورهای قدرتمندکننده (فرکانس‌های جدید) جایگزین کنید.

هر بار که احساس و فرکانس خود را تغییر می‌دهید، سیگنال جدیدی به جهان می‌فرستی، و جهان نیز مطابق آن فرکانس تنظیم می‌شود. این، عدالت حقیقی هستی است.

نتیجه‌گیری: جهان، آینه‌ای دقیق از ارتعاش ماست

در نهایت باید پذیرفت که جهان نه ناعادلانه است، نه مهربان، نه بی‌رحم — بلکه دقیق است. او آینه‌ای است از درون ما؛ تصویری کامل از ارتعاشی که ارسال کرده‌ایم.

در جهانی که از انرژی ساخته شده است، عدالت به معنای آن است که هر کس دقیقاً همان چیزی را تجربه می‌کند که با آن هم‌فرکانس است.

اگر چیزی در زندگی‌ات نمی‌پسندی یا آن را ناعادلانه می‌دانی، آن را محکوم نکن. فقط فرکانس درونت را تغییر بده. زیرا "شایستگی" در محکمه وجدان انسانی است که قضاوت می‌شود، اما "فرکانس" در دادگاه بی‌طرف هستی، قانونِ جاری است.

حمید رهام

برای مطالعه سایر نوشته های من، میتوانید به وبسایت من مراجعه نمایید.

نابرابری
۱
۰
حمید رهام
حمید رهام
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید