ویرگول
ورودثبت نام
سپهر
سپهر
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

جادهٔ سن جووانی، ایتالو کا‌لوینو

جادهٔ سن جووانی

این‌که یک کتاب بتواند شما را برای لحظاتی میخ‌کوب کند و به درستی و اندازه و به‌‌ طور صحیح، لحظاتی شما را از این دنیا خارج کند، از قلم معدود نویسندگان برمی‌آید.

جادهٔ سن جووانی دیدگاهی جالب و بدیعی را با خود دارد؛ پدیده‌ها، اتفاقات، آدم‌ها، کنش‌ها و انگیزه‌ها به نحوی دیگر تلقی می‌شوند، از وجهی دیگر دیده می‌شوند و حتی درک می‌شوند، حس می‌شوند.

در مقدمهٔ کتاب کالوینو را به برداشتی، خاص پنداشته‌اند، شاید هم حق داشته‌اند.

معمولا یادداشت‌ها و خاطرات همیشه خاص بوده‌اند، چون هم‌واره منبع و منشأ مطالعات ما، به غرض این‌که جهان‌مان را رنگی‌تر و پر‌زاویه‌تر ببینیم، بوده‌است.

اما گویا این یکی کمی جنس و عیارش متفاوت‌تر است.

آری، پژوهش‌گر ادبیات و نویسندهٔ پر آوازهٔ ایتالیایی کمی گویا از دیگر خاطر نویس‌های رایج جلوتر آمده.

پرسش‌‌گریِ عجیب و نگاه‌های متفاوش در نسبت با پدید‌‌ه‌ها متمایزش کرده.

از پس هر اتفاقی و رویدادی در زندگی معنا و مفهوم خاص خودش را درآورده.

از باربری و کمک به پدر در مزرعه، تا سینما رفتنش و حتی خالی کردن سطل آشغالی در ماشین‌های زباله.

او به ما متفاوت دیدن و جدی‌تر دیدن را یادآوری می‌کند؛ از هر عمل و اتفاقی به سادگی گذر نکنیم و همهٔ آن‌ها را در خودآگاه و ناخودآگاه‌مان حلاجی کنیم.

در ترجمه اما گویا لطمه‌ای به متن اصلی زده، مترجم شاید خواسته طنازی قلم زبان مبدأ کتاب را حفظ کند اما باید گفت: بد عمل کرده!

در متن به شدت نارسایی‌هایی دیده می‌شود، به خصوص در بخش آخر کتاب که بسیار گنگ است.

برخی کلمات ترجمه شده آن شأنیت و وقار حاکم بر روح متن را حفظ نمی‌کنند و لطمه‌ای- ولو کوچک- وارد می‌کنند.

کتابی بسیار ارزش‌مند و قابل توجهی است، بخوانید و لذت ببرید.

منتقد ادبیات داستانی و سینما
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید