کمدی
•••••
در اول میخواهم بگویم:
اصغر فرهادی، تو به هیچ وجه نمایندهٔ حداقل منِ زادهٔ ایران نیستی!
نه تو، نه شخصیت و فیگور روشنفکریت، نه فیلمهای ضد ارزشهای ملی که در فستیوالهای مضحک نمایش داده میشود!
.
قهرمان فیلم فاجعهایست!
بگذارید مطلبی بگویم:
در نوشتن یک متن، به خصوص اگر بخواهد داستانی، نمایشی، حکایتی، چیزی نقل کند، یکی از ارکان آن نسبیتش با حقیقت یا واقعیت موجود است! یعنی آن مطلب که دارد روایت میکند چهقدر با قواعد و عینیت دنیای بیرون اثر همانندی دارد؟
فیلم قهرمان فیلمنامهاش دچار این است که از اساس مشکل دارد، یک مشکل حقوقی! که اگر این مشکل حقوقی حل بشود اساس فیلم فرهادی بر فنا میرود. شخصیت اول فیلم به دلیل بدهی مالی در زندان است، و اگر بخواهیم به صورت درست و قانونیاش به این مسئله نگاه کنیم، خیلی راحت میشود حکم اعسار را از دادگاه طلب کرد؛ خرجش گردش حساب مالی و شاهدتین. یعنی تمام این بدو بدوها، این همه دروغ و زجه و تلاش برای رضایت طلبکار و توجیه خیریه برای اثبات عدم دروغ، حاصل یک بیسوادی از سمت فیلمنامه نویس است!
اما شخصیتها. شخصیت زنی که به دروغ یا حقیقت صاحب اصلی کیف است تشابه بسیاری به همان پیرمرد فروشنده دارد. همانقدر نامفهوم، بی سر و پا و نامتعارف! اگر بخواهیم از همین حیث هم قهرمان را بسنجیم فرهادی برای کشش و خلأ داستانیاش به عقب برگشته، گذشتهای که در آن باز هم موفق نبوده. امیرجدیدی غیرسمپاتیک است، بازیاش دچار یک تشویش است، حتی حرکتهای هیجانیاش در فیلم گویا به جا نیست- صحنهٔ دعوایش با محسن تنابنده را به یاد بیاورید که چهقدر الکیست و آن سکانس پخش فیلم دعوا، نه به آن خشم آبکی نه صبر و بغض این سکانس.
فرزند امیر جدیدی از اساس اصل ملودرام قهرمان است! و چهقدر بد ساخته شده؛ کودکی که بود و نبودش فرقی نمیکند، شاید با لکنتش دل مخاطب را به رحم بیاورد. و خب بقیه که در این مقال نمیگنجد، حرفی برای گفتن ندارد؛ البته حضور دختر اصغر فرهادی نیز خود جلوهٔ طنز ماجراست.
دوربین نیز که جای خودش را دارد، تبلور وخامت در سکانس پایانیست که معلوم نیست دوربین کجاست؟ نه پیاُوی امیر جدیدیست، نه سوژهٔ خاصی را دنبال میکند! روی هوا دارد شلنگ و تخته میاندازد.
قهرمان فیلمی حوصله سر بر، ضد ملی، تخیلی و کمدیست؛ که انصفا در خلق فضای طنز خوب عمل کرده.
اما طنز این فیلم در خودش محصور نیست، در اسلاید بعدی پست با یک تئاتر کمدی رو به رو هستید که پرسوناژهایش همگی دلقکهای روشنفکریاند که در شأن همین فیلم هستند.
#ذ
#اصغرفرهادی
#قهرمان
#جشنواره_کن
#سینما