Aida radvar
Aida radvar
خواندن ۱ دقیقه·۳ ماه پیش

سومین جمعه مرداد

جمعه و شنبه این روزا برای من فرق ندارد نهایت می تونم تو رخت خواب باشم اما حتما 6 بیدارم حالا نمی‌دونم عادت بدی یا عادت خوبی قضاوت می سپارم به شما.

خیلی وقت یه عادت بد دارم این که زود خسته و کسل میشم اما با تمام دل و جرات تلاش می کنم که این عادت گند و بزارم کنار و با خستگی و بی حوصلگی زیاد بازم کار و تمرین می کنم که بتونم شکست کنم و از بین ببرم که همیشه برای هر چیزی که بخواهم انجامش بدم میگم خواستن توانستن است.

صبح بی حوصله بودم اما تصمیم گرفتم تا جمعه کارای جدید تحویل بدم کم کم داشت خوب پیش می رفت که خونه شیخ بازم مهمون اومد.خونه ما از بس که مهمون داره بهش میگم خونه شیخ.مهمون دوست دارم خیلی هم اما واقعا بعضی وقت ها آدم نیاز به استراحت داره.مجبور شدم لپ تاپ و ببندم و به مهمون ها برسم که بعد از نهار تصمیم گرفتن برن باغ باز هم به خاطره بابم رفتم و گر نه من اصلا باغ و دوست ندارم اون هم با خستگی و مهمون های زیاد چون واقعا بیشتر خسته میشی تا به قول زن عموم جمعه به در کنی و خستگی هفته رو بشوری.خلاصه خسته و کوفته برگشتم و برای شروع شنبه جدید و شلوغ آماده شدم بریم که صبح پر انرژی شروع کنیم.

لپ تاپ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید