سیل غم آسای دل

«سیل غم آسای دل»
این روزها سرم را به تنم یار نیست
دل ، زده از کنج غریبی که غمخوار نیست
با هوای‌ آتشین کسی تب‌دار نمی‌شود
درمان نکن کسی را که بیمار نیست
ای که از سیل غم آسای دلم بی‌خبری
مگر امروز «رعد دو‌ دیده» تیتر اخبار نیست
عقل می‌گوید که از سیلاب دل در خطری
صد افسوس که عقل را با دل سر پیکار نیست
خاموش کن آتش دل را و از آن آجر بساز
خشت خشت تنم مخروبه و معمار نیست
فروریختنم در پی زلزله ویران تو بود
خیال خام بود که کسی زیر آوار نیست

#علی_آصف‌_زاده

https://t.me/ali_asefzadeh