ویرگول
ورودثبت نام
احساسات بر روی کاغذ
احساسات بر روی کاغذحرف هایی که نیاز داشتن شنیده شوند و خوانده دوست دارم بنویسم از زیبایی های جهان و انسان هایش . از رویاها و خیال پردازی هایم .
احساسات بر روی کاغذ
احساسات بر روی کاغذ
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

دوستی هایی که من را سردرگم می‌کنند

امروز از تعداد اندک دوستانی که داشته ام میگویم . دوستانی که هرساله در رفت و آمد هستند و من را سردرگم می‌کنند.

آغاز میکنم به نوشتن از کسانی که با رفتارشان قلب خسته‌ی من را زنده کردند و یا خنجری دیگر، به سوی قلب من پرتاب کردند و خونی جاری شد .

یکی از آنها من را به زندگی بازگرداند و خود دومم را با او پیدا کردم . شاید برای اولین بار حس خوبی ،از دوستی پیدا کرده بودم .

دیگری تنها خود را غرق در مشکلات میدید و من را فردی خوشبخت تر .

دوستی داشتم که میخواستم تنها به او کمک کنم تا به واقعیت زندگی بازگردد و به راه های آسیب زا رو نیاورد اما در اوج عصبانیت من را مورد حمله قرار می‌داد و متهم میکرد برای آخرین بار من کامل توجه و صمیمیتم به او از دست دادم ، حال تنها ظاهری پیش او بیش نیستم .

و تنها و آخرین دوستم که او را کامل میشناسم اما دوستیم را با او تشخیص نمیتوانم دهم. روز ها و شب ها فکر من را درگیر خودش می‌کند و آنگاه میفهمم چقدر دوستی دشوار است . یا شاید من برای رفیق داشتن مناسب نیستم .

آه. در آخر تمام این دوستی ها من شکست خورده ام و تنها بیرون من پیش آنها مانده است و درونم تنها و بدون انسان مانده است با افکاری بزرگ و آزار دهنده! تنها کسی که در همه حال برایم مانده خداوند است که تا به حال هم زیادی مانده است . کاش قسمت بیشتر زندگی در انسان ها و وابسته شدن به انسان ها نمی‌گذشت .....

دادم رد

واقعیت زندگیدوستی
۸
۴
احساسات بر روی کاغذ
احساسات بر روی کاغذ
حرف هایی که نیاز داشتن شنیده شوند و خوانده دوست دارم بنویسم از زیبایی های جهان و انسان هایش . از رویاها و خیال پردازی هایم .
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید