پیاده سازی سیستم های یکپارچه در سازمان ها تبدیل به یک الزام بی بدیل شده است. در کنار تصمیمات صحیح برای انتخاب سامانه مناسب، همکاری سازمان مجری و کارفرما در اجرای صحیح چارچوب های توافق شده تاثیر چشمگیری در پیشرفت پروژه دارد. چنانچه طرفین در اجرای صحیح امور همکاری لازمه را نداشته باشند، ممکن است پروژه ای که هزینه زیادی صرف آن شده به شکست منجر شود. برخی از دلایل شکست پیاده سازی پروژه های ERP به شرح زیر دسته بندی می شود.
اولین نوع شکست، شکست فرآیند اجرای پروژه می باشد، این شکست زمانی روی میدهد که پروژه در بازه زمانی مورد توافق به نتیجه نرسد. در بسیاری از پروژه هایی که پیاده سازی کرده ایم این گونه اعترافات در سطح مدیریت ارشد یا هیات مدیره اعلام می شود. سازمان ها با اشتیاق فراوان تصمیم به اجرا و پیاده سازی سیستم های یکپارچه میگیرند ولی آنقدر زمان اجرای پروژه طولانی میشود که تصمیمات سازمانی را وارد حاشیه میکند.
دومین نوع شکست، شکست انتظارات کاربران است. این شکست زمانی روی میدهد که سیستم های نرم افزار توقعات کاربران را پوشش ندهد. تهیه RFP مناسب و شفاف سازی آن با پیمانکار(شرکت مجری) در آغاز پروژه تاثیر بسزایی در جلب رضایت کاربران دارد.
سومین نوع شکست، از جنس رابط کاربری است. کلافگی و سردرگمی کاربران از کار با نرم افزار معمولا زمانی رخ می دهد که آموزش کافی برای پرسنلی که در پروژه نقش محوری بازی می کنند، ارایه نشده باشد. اساسا در ایران شرکت هایی که توانسته اند مساله آموزش اصولی را را برای کاربران حل نمایند، موفقیت های چشمگیری را در عرصه بازارسازی تجربه کرده اند.
چهارمین نوع شکست، شکست اهداف است. در واقع فقدان درک شفاف از چیزی که کارفرما قصد رسیدن به آن را دارد موجب اجرای پروژه در مسیری اشتباه می شود. به نظر میرسید برگزاری جلسات متعدد و تکرار خواسته های کارفرما باعث می شود تا از مسیر اصلی انحرافی صورت نگیرد.
زمانی که با نگاه حل مساله و ریشه یابی به این موضوعات نگاه میکنیم، به این دیدگاه میرسیم که در نظر گرفتن موارد زیر میتواند مانع از شکست اجرای پروژه شود.