جواد رضائی
جواد رضائی
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

چشم‌ها را باید شست؛ پاسخی به یک آتئیست

به دندان‌پزشک مراجعه کرده و پس از بهبود و فروکش کردن درد دندانش، به یاد نقد اسلام افتاده است و چنین نوشته: فایده آن دارو از اسلا‌م بیشتر است؛ چون درد مرا تسکین داد!!

درد این نیست که اسلام را نقد کرده است؛ درد این است که فریادهای دخترکان زنده‌به‌گور شده را نشنیده‌. مشکل این است که از رنج بردگان به زنجیر کشیده شده خبر ندارد. شاید هم دارد و منافعش او را به‌ غفلت و نادیده‌گیری وادار کرده است.

نمی‌داند و شاید نمی‌خواهد بداند که اگر اسلام نبود چه تعداد کودک بی‌گناه کشته می‌شدند. نشنیده یا نخواسته بشنوند که اسلا‌م چگونه با ظلم و بی‌عدالتی علیه بردگان مبارزه کرده است. آری؛ شعار زن، زندگی، آزادی را اول‌بار اسلام سر داد؛ آنجا که در مقابل زن‌ستیزی جاهلانه ایستاد و مانع از قتل دختران شد، آنجا که زنان را مالک اموالشان دانست، آنجا که گفت کنیزان را به زنا وادار نکنید و آنجا که...

مگر می‌شود کسی این‌ها را ببیند و باز بگوید که فایده آن دارو، بیش از اسلامی است که زندگانی بسیاری را متحول کرده است.

اگر اسلام هیچ نداشت جز همین دو آموزه، کافی بود برای اینکه سر تعظیم در برابرش فرود آوریم و بدان احترام گذاریم. اما وقتی همه‌چیز را قیاس از خود می‌گیری و فقط از درد خود می‌دانی و می‌گویی، همین می‌شود.

چه خوب گفت سهرابِ شعر ایران: چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید!

زن زندگی آزادیچشم‌ها شستآتئیست
می‌نویسم تا بماند
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید