فردای موسیقی کرماشان افتخار آفرین خواهد بود
هر فرد زمانی هنرمند میشود که برای بیشتر آموختن وقت بگذارد
صدای آزادی-سرویس هنری: مریم خانه ساز در تابستان سال 1372 در کرماشان به دنیا آمده. کارشناسی موسیقی را از دانشگاه فرهنگ هنر کرماشان گرفته و با فراگیری آواز در سال 1380 همکاری با گروه موسیقی (کرال) و موسیقی کودک با رادیو و تلویزیون صدا و سیمای مرکز استان آغاز کرده است. او همچنین در پروندهی هنریاش همکاری با گروه کرال، دانشگاه فرهنگ و هنر و نیز همکاری (هم خوان) با گروههای موسیقی: «نوارنگ»، «آرشاویر» - «ئاسو»، «شاخوه شین»، «رودکی»، «پارسا»، «ترنم صبح امید»، «سازوژین»، «بامداد»، «رامان»، «دنگ»، «هونیاک» و همکاری با گروه موسیقی بانوان «ئاسو» به عنوان خواننده گروه دارد و بر تجربیات ارزنده اش در عرصه موسیقی افزوده است.
این هنرمند توانای کورد اجراهای قابل توجه بسیاری داشته که از آن میان می توان به این موارد اشاره داشت:
اجرای کنسرت بانوان در تهران (تالار وحدت - فرهنگسرای نیاوران)
اجرای کنسرت در شهرهای تهران - کرماشان - ایلام-سنندج-روانسر- همدان
اجرای کنسرت در فستیوال ۴۰۲۰ اتریش سال 2015
اجرای کنسرت در فستیوال فرهنگی کردستان عراق شهر رانیه سال 2017
اجرای کنسرت در فستیوال کردستان عراق شهر دهوک سال 2018
اجرای کنسرت در فستیوال فرهنگی سوئد سال 2019
اجرای کنسرت در فستیوال فیلم سلیمانیه عراق سال 2021
اجرای کنسرت در بزرگداشت رضا سقایی در سلیمانیه سال 2023
همچنین همکاری در آلبوم های موسیقی به عنوان همخوان و کرال، همکاری با صدا و سیمای مرکز کرماشان به عنوان گویندهی رادیو به مدت 7 سال، همکاری با گروه های تئاتری، تدریس صداسازی و آواز در آموزشگاه های استان از جمله دیگر فعالیتهای این هنرمند ارزنده است. به بهانهی آشنایی بیشتر مخاطبان صدای آزادی و سایت فرهنگی بلوط با وی گفتگویی خواندنی داشتهایم. این مصاحبه پیش روی شماست:
عموماً برای ورود دختران به عرصه های مختلف هنری موانعی وجود دارد. این چالش در هنرهای نمایشی و موسیقی بیش از دیگر هنرها خودنمایی میکند که البته بخشی از آن به فرهنگ رایج و نگاه خانوادهها برمیگردد. چگونه با چنین چالشهایی کنار آمدید؟
ورود به عرصههای هنری به ویژه در سالهای گذشته بسیار سخت تر بود. ( برای خانم ها بیشتر ) به همین دلیل، معدود افرادی بودند که با نوعی ریسکپذیری، شروع به فعالیت میکردند. خود من هم به شخصه چون به هر دو رشته علاقمند بودم، هم تئاتر و هم موسیقی را از سنین کم شروع کردم، قطعاً با چالشهای بزرگی روبه رو بودم.
در اولین قدم حتی اگر خانواده بپذیرند که فرزندشان علاقمند به هنر است، در محیط های دیگری، الباقی به شکلی رفتار میکنند که انگار افرادی که وارد عرصه ی هنری میشوند، علاقه ای به درس و دانشگاه ندارند. به نوعی سالهای سال حتی نوجوانانی که برای انتخاب رشته تحصیلی هنرستان را انتخاب میکردند، از نظر بقیه قطعاً بچه های تنبلی بودند که متاسفانه هنوز هم خانواده هایی هستند که مانع رفتن فرزندشان به هنرستان می شوند؛ به همین دلیل که تصور بقیه از هنر، فقط سرگرمی است.
خود من به شخصه از کودکی تا به امروز همیشه با این دیدگاه غلط مبارزه کردهام. به یاد دارم که در دوران تحصیل هم همیشه داوطلب میشدم برای تشکیل گروه سرود و نمایش و از بچه ها و هم کلاسی هایی که میدانستم علاقمند هستند و امکان ابراز ندارند استفاده میکردم که مسیری باشد برای شروع به فعالیت آن ها.
فضایی واقعی از گذشته را ترسیم کردید. حالا از تجربههای موفقیت آمیزتان در همان سالهای اول آموزش هنر بگویید!
اولین تجربه ی هنریام را در سال 1380 در قالب اجرای یک تئاتر موزیکال کودکانه شروع کردم. آن زمان 8 ساله بودم و به دعوت یکی از دوستان مادرم که میدانست علاقمند به موسیقی و بازیگری هستم وارد یک گروه تئاتری شدم. نقش من در آن نمایش راوی بود و در بین اجرا ترانه میخواندم.
این تئاتر به مدت 10 روز در تالار غدیر کرماشان اجرا شد. به یاد دارم که از مدارس مختلف دانش آموزان را به دیدن اجرا میآوردند و یکی از آن روزها بچه های مدرسه ی ما آمدند. به طور عجیبی حس خوبی داشتم که همهی هم کلاسیهایم، معلم و مدیر مدرسه ام من را روی صحنه اجرا تماشا میکردند و تجربه ی آن حس خوب بیشتر ترغیبم کرد که برای قدم گذاشتن در این عرصه درنگ نکنم.
با توجه به اینکه تجربیات تلخ و شیرین هنریتان با نام کرماشان گره خورده است، آیا این سامان برای توجه به هنر دختران، فضایی مناسب دارد؟
خوشبختانه در طی 5 سال اخیر بسیاری از دختران با حمایت خانوادهها در مسیر هنری که به آن علاقه دارند، قدم گذاشتهاند. اما هنوز هم متاسفانه افرادی هستند که در حد سه ماه تعطیلات تابستان همراه بچهها هستند و اجازهی جدی بودن و دنبال کردن مسیر مورد علاقه را به فرزندانشان نمیدهند.
از آموزش کدام یک از اساتید موسیقی کرماشان بهره بردهاید؟
برای پاسخ به این سوال برمیگردم به دوران کودکی. در خانوادهی من، مادرم علاقه ی بسیار زیادی به هنر دارد و صدای بسیار زیبایی هم دارد که طبعاً به دلیل اینکه در گذشته امکاناتی فراهم نبوده و حمایتی نبوده، مادرم امکان این را نداشته که این مسیر را ادامه دهد. اما برای اینکه من را به جایی برساند، هرگز دست از تلاش برنداشت. حامی و مشوقم بوده و هست. من افتخار این را داشتم که دایی بزرگوارم « فرشاد رستمی» در این مسیر «استاد» من باشند. همراه من و چراغ راهم بوده و هستند و شاید وجود یک فرد هنرمند در اعضای خانواده بتواند الگوی خوبی برای افرادی باشد که علاقمند هستند. خانواده ی من در این راه حامی من بوده و هستند؛ پدر، مادر، برادرم و همسرم.
سوشال میدیا مهمترین راه ارتباطی هنرمندانی مثل شما و طیف وسیع مخاطبان است. اما قبل از ورود به چنین فضاهایی کسانی آثارتان را مهیا می کنند تا خوراک هنری بهتری به مخاطب برسد. چنین مسیری را چگونه طی می کنید و چه کسانی یاریگرتان هستند.
فعالیت در فضای مجازی به نظرم برای هر فردی در راستای هدفی مشخص با فرد دیگری فرق دارد. در سالهای گذشته که فضای مجازی نبود، به نظرم فعالیت یک هنرمند (در اینجا در حیطه ی فعالیت خودم اظهار نظر میکنم) برای ارائهی یک ترانه از نظر محتوا، میزان وقتی که برای تمرین و در نهایت یک اجرای درست میگذاشت بسیار بیشتر و بهتر از امروزه بود که در فضای مجازی شاهد هستیم.
در گذشته تجربه، بسیار مهم بود اما امروزه فضای مجازی امکانی را فراهم کرده که بسیاری تصور میکنند خوانندگی بدون هیچ تجربهای میسر میشود. کما اینکه متاسفانه مخاطب هم دارند.
اما برای من فعالیت در فضای مجازی؛ اگر بخواهم آن را یک راه خوب برای دیده شدن و ارائه ی اثر در نظر بگیرم، به این شکل پیش میرود: با امکانات محدودی که دارم اگر ویدیویی، ترانه ای، اثری به اشتراک میگذرام با تمام تمرین و تلاش و در نهایت در حد خودم سعی میکنم یک اجرای درست را به اشتراک بگذارم. احترام به گوش مخاطب، ارزشمند است.
هنر چه اندازه میتواند موجب رشد لایههای مختلف شخصیتی هر انسان هنرمندی باشد؟
هنر به نظرم در ذات انسان ها وجود دارد. هنرمند شدن هم به زور نیست. زمانی که بذر ذوق هنری در وجود انسان جوانه میزند، از همان ابتدا شخصیت هنری هم شکوفا میشود. معروفیت در هنر به نظرم زمانی ارزشمند است که آن فرد شخصیت محبوبی هم داشته باشد.
هنر ذره ذره در ابعاد شخصیت رشد میکند. صبورتر می شوی. بیشتر گوش میکنی و سعی داری در هر جملهای که میگویی پاسخ گویاتری داشته باشی. هر فرد زمانی هنرمند میشود که برای یادگیری، برای بیشتر آموختن، برای دیدن این دریای بزرگ بیشتر تلاش کرده و تجربه کسب کند. با مخالفت ها، محدودیت ها، ناملایمتیها مبارزه کند تا بتواند آنچه را که آموخته در قالب اثرش به خلق هدیه کند. به راستی که فرزند هر هنرمند آثاری است که از خودش به جا میگذارد.
و خوشبختانه چنین هنرمندانی در این دیار تاریخی، فراوانند. حالا با چه پارامترهایی میتوان کرماشان را یکی از قطبهای بزرگ موسیقی کشور دانست؟
کرماشان دیاری است که هنرمندان بسیاری را پرورش داده و کوردها سرشار از هنر هستند. متاسفانه محدودیت ها برای فعالیت های هنری در هر شهرستانی گاهی باعث میشود که هنرمندان حتی ناخواسته از شهر و دیارشان برای رشد به شهرهای بزرگتری مهاجرت کنند. اما به نظرم کرماشان فرزندان هنرمند کم ندارد. امید که روزی برای تک تک این عزیزان شرایطی فراهم باشد که در شهر و دیار خودشان رشد کنند و فعالیت کنند.
آیا همچنان می توان به این قطب بزرگ موسیقی امیدوار بود؟ و اصلاًاستعدادهایی برای فردای موسیقی کرماشان داریم؟
در سالهای اخیر فضا برای آموزش موسیقی به شکل آکادمیک فراهم بوده و هست. اساتیدی که تحصیلکردهی موسیقی هستند و میتوان از سواد و تجربه ی آنها بهره گرفت. استعدادهای نو شکفته هم کم نیست. اما متاسفانه خانوادهها صبور نیستند و امروزه با شروع فعالیتهای مجازی برای فرزندانشان امکان کسب تجربه و شاگردی کردن و آموختن را از فرزندانشان گرفته و تصور میکنند که میشود در حد چند ماه، هنرمند تحویل جامعه داد.
در این بین استعدادهایی هم هستند که در حال کسب تجربه ، آموختن و تلاش و تمرین هستند و بی شک روزی ثمرهی این صبر و تلاش را خواهند دید و باز هم برای فردای موسیقی کرماشان افتخار آفرین خواهند بود.
به عنوان سوال پایانی اگر شرایط مساعدی برای هنر موسیقی بانوان در کرماشان فراهم شود، دوست دارید چه اتفاقاتی برای موسیقی بانوان بیفتد؟
بانوان بسیاری در این شهر و شهرستان های اطراف علاقمند به فراگیری موسیقی و فعالیت در این حیطه هستند، شاید اگر شرایط مساعدی فراهم بود، دوست داشتم مکان مناسبی مشخص میشد که در طول هفته گروههای بزرگی به تمرینات گروهی پرداخته و در راستای هدف های بزرگ مانند اجرای کنسرت در سطح بندی مختلف تشکل مییافتند و فعالیت میکردند.