ای دوست ای یار مرا ازخود بدان وغم هایت را بامن درمیان بگذار شاید رشته ای ازغم هایت به دل من گیرکرد ومراهم شریک سالهای غربتت کرد واهی کوچک از ان همه اه وناله را از توکم کنم دوستت دارم به قدر خودم میخواهمت به قدر خودت تورا انقدرمیخواهمت که بی هدف میخواهم بخورم غم هایت را وسربکشم شراب دردهایت را هرچه هستی وهرکه هستی وهرکجاهستی بدان عاشقت هستم ومن را ازخودت بدان ومخور غم دنیای گذران دستانت را میفشارم تا گرمای بودن رااحساس کنی تقدیم به توای بهترینم تورا منظورم هست ای که میخوانی این دلنوشته ام را دوستت دارم دوستت دارم...