دیگر به یک خبر تکراری تبدیل شده. اسلامستیزی و اهانت به کتاب مقدس مسلمانان، تحت حمایت دولتهای غربی و با توجیه آزادی بیان. در این که غربیها، مدام بر انگارهی «مسلمانان به مثابهی دیگریِ خطرناک» تاکید دارند و دربارهی اصل آزادی، دچار استانداردهای دوگانهاَند شکی نیست. سه سال پیش مردی در ایالت آیووا به خاطر آتش زدن پرچم LGBTQ به ١۶ سال حبس محکوم شد، در حالیکه در بهترین حالت، کمتر از ٢ درصد مردم جهان خودشان را به عنوان اقلیت جنسی هویتیابی میکنند. ما دو میلیارد مسلمان، احتمالا باید به تأسی از خود قرآن، به دیگران اجازه بدهیم با رویکردی نقادانه با این کتاب مواجه شوند. و بدیهی است که نقد و توهین یکسان نیست.
اما این سوال به وجود میآید که علت اهانت به قرآن چیست؟ ما مسلمانان میتوانیم از کتاب مقدسمان دفاع کنیم؟ میدانیم چه میگوید؟ چرا میگوید؟ اصلا چیست؟ آیات جنگطلبانه، آیات ضد برابری انسانها، آیات خرافهآمیز... اگر کسی فهرستی از انتقاداتی اینچنینی به قرآن وارد کند، ما آنقدر از کتاب مقدسمان اطلاع داریم که حداقل در برابر هجمهها، مرعوب و مردد نشویم؟ بیایید بپذیریم که ما هم به قرآن جفا میکنیم و تلاش کنیم در حد توانمان، کتاب مقدسمان را بشناسیم.
پ.ن: پیامبر گفت: پروردگارا! همانا قوم من این قرآن را به کناری افکندهاَند! فرقان/٣٠