ویرگول
ورودثبت نام
روح الله طالبی (توتی)
روح الله طالبی (توتی)
خواندن ۵ دقیقه·۱ سال پیش

جنسی که در بساط زمین نیست، مریم است؛ درباره‌ی «مستمسک شرعی» مریم میرزاخانی


١. روز ١٢ ماه مِی، مصادف با ٢٢ اردی‌بهشت، به عنوان روز جهانی «زنان در ریاضیات» نام گرفته. آن هم به مناسبت زادروز پروفسور مریم میرزاخانی، نخستین زن، جوان و ایرانیِ برنده‌ی مدالِ فیلدز یا همان نوبل ریاضیات.

٢. میرزاخانی، برای عاشقان ریاضیات، به ویژه دختران، به نمادی الهام‌بخش بدل گشت که کلیشه‌های جنسیتی در این مورد را به چالش می‌کشید و مثال نقض خوبی برای رد این گزاره بود که «دخترها در استدلال‌های ریاضیاتی ضعیف هستند.» علاوه بر این، او توانست انگیزه‌ای برای تمام دانش آموزان ایرانی باشد که خودشان را دست کم نگیرند و احساس کنند آن‌ها هم می‌توانند روزی بر بلندترین قله‌های علم بایستند.

٣. پوشش خبری مرگِ زودهنگامِ مریم میرزاخانی در رسانه‌های ایرانی نیز یک اتفاق ویژه بود. او این بار ناخواسته، از جنبه‌ای دیگر نیز به یک پیشگام تبدیل شد و برای نخستین بار تابوی انتشار تصویر یک زن ایرانی، بدون حجابِ شرعی را شکست. محسن حسام مظاهری در آن زمان در یادداشتی با عنوان «چالش تصویر مریم؛ شکست گفتمان رسمیِ حجاب» به این مسئله‌ی مهم - به زعم جامعه‌شناسیِ جنسیت- پرداخته است.

۴. تصاویر مریم، انگاره‌ی رسمی از زنِ الگو را دچار ابهام کرده بود. وقتی رئیس جمهور ایران، تصویر بدون حجابِ مریم را منتشر کرده و از او به «افتخار ایران» یاد می‌کند، این پرسش پیش می‌آید که پس یک زنِ بدون حجاب، می‌تواند در جایگاهی قرار بگیرد که رده‌بالاترین مسئولان کشور، به او افتخار کنند؟ کشوری که زنانِ بدون حجاب هیچ جایی در سیاست‌های رسمی‌اش ندارند و البته نمی‌توانند هم داشته باشند.

۵. آن‌چه که برای بسیاری مهم می‌نمود، نوع نگاه خود میرزاخانی به این مسئله بود. بسیاری دوست داشتند بدانند خود این زن راجع به انتخابش چه‌گونه می‌اندیشیده است؟ آیا او زمانی که در ایران بوده، به حجاب اعتقاد داشته و پس از مهاجرت به آمریکا از این اعتقاد دست کشیده، یا به مانند بسیاری از دختران ایرانی حجاب را به عنوان یک امر قانونی فهم می‌کرده و طبیعتا خارج از ایران و در نبود این قانون، دلیلی برای رعایت حجاب نداشته؟ انتشار خبر ازدواج او با فردی غیرمسلمان - که از نظر فقه رایج اسلامی ممنوع است - عده‌ای را به این نتیجه رساند که مریم اصلا التزامی به شریعت نداشته و در این صورت، طبیعتا الگوسازی از او دچار پیچ و خم‌های جدی‌تری می‌شد.

۶. در این حین، رسول جعفریان متن رایانامه‌ای از حسین مدرسی طباطبایی منتشر کرد که در آن گفته شده بود همسر میرزاخانی پیش از ازدواج با او، به اختیار خود و آگاهانه مسلمان شده بوده و مریم هم دلبستگیِ عمیقی به مذهب داشته و اصولا «کسی نبود که کاری را بدون رعایت دقیق موازین شرع انجام دهد.» این بیان، که قرار بود به ابهامات پیرامون باورهای دینی مریم میرزاخانی پاسخ دهد، سوالات دیگری پیش آورد. آیا مریم در مورد پوشش هم موازین شرع را به دقت رعایت می‌کرد؟ اگر بله، پس یعنی حجاب او مورد تایید شرع بود؟ مدرسی در پیامش گفته که مریم برای نپوشاندن موی سر «مستمسکی شرعی داشت» اما اشاره نکرده که این مستمسک چه بوده است.

٧. آن زمان که مریم میرزاخانی مدال فیلدز را گرفت، من ریاضی و فیزیک می‌خواندم و اکثر مصاحبه‌هایش را دیده بودم. این که او همیشه خودش را مدیون زندگی در ایران می‌دانست و به گفته‌ی خودش «مجبور بود به همه توضیح بدهد که زنان در ایران محدودیتی برای تحصیل و طی مدارج دانشگاهی ندارند» من را به این نتیجه رسانده بود که او نمی‌تواند فردی رها شده از سنت فرهنگی کشورش باشد. اما حالا که فقه می‌خوانم و برایم مسجل شده که میرزاخانی، زیستی متدینانه داشته، به دنبال احتمالاتی برای حل تعارض متشرع بودن او و عدم التزامش به حجابِ شرعی بودم و می‌خواهم پس از این مقدمه‌ی طولانی، بر آن‌ها مروری داشته باشم...

٨. بله، درست می‌گویید. شخص مریم میرزاخانی در این بحث موضوعیت ندارد. این فرمول را می‌توانیم درباره‌ی هر زن دیگری که «متشرّع» است اما «حجابِ شرعی» ندارد پیاده کرد. لطفا بیایید به معنای دقیق کلمات توجه کنیم. فرد متشرع، فردی است که به احکام شرعی التزام دارد. یعنی برای فعل یا ترک فعل خود، دلیلی شرعی اقامه می‌کند. فرد متشرع با انسان مسلمانی که به هر دلیلی یک حکم شرعی را رعایت نمی‌کند متفاوت است.

٩. نخستین دلیل شرعی که به نظر می‌رسد در این مورد قابل بحث باشد، فتوایی است منسوب به آیت الله مکارم شیرازی. در این فتوا آمده است که اگر دانشجویان مسلمان دانشگاه‌های خارجی، صرفا به دلیل رعایت حجاب امکان تحصیل را از دست بدهند، از این رو که حضور یک مسلمان در موقعیت‌های علمی اهمیت بسیاری دارد، دختران می‌توانند هنگام حضور در دانشگاه از رعایت حکم شرعی حجاب دست بکشند. اما به نظر می‌رسد این فتوا در مورد پوشش میرزاخانی مطمح نظر نیست چرا که اولاً پرینستون و استنفورد قانون منع حجاب ندارند و دوم آن که میرزاخانی در فضای خارج از دانشگاه نیز حجاب شرعی نداشته است.

١٠. می‌توان به دیدگاه اجتهادی نوآورانه‌ای نظر انداخت که بنا بر آن، رعایت پوشش سر در حال حاضر بر زنان مسلمان واجب نیست. احمد قابل، سردمدار این رای فقهی، استدلال می‌کند که چون در فقه اسلامی رعایت حجاب بر زنان کنیز مسلمان واجب نیست و حتی بعضا کنیزان از رعایت حجاب منع می‌شده‌اند، پس «زن بودن» و «مسلمان بودن» ملاک رعایت حجاب نیست، بلکه «تمایز میان آزاد و کنیز» مناط حکم شرعی حجاب است و در جهان امروز، با لغو برده‌داری، این حکم نیز معلق می‌شود. اگر ساز و کار شرعی، تقلید از اجتهاد احمد قابل را مجاز بداند، عدم رعایت پوشش سر برای مقلدان وی، شرعی خواهد بود.

١١. طیف دیگری از اندیشمندان مسلمان معاصر، روش استدلالی دیگری پیش گرفته‌اند که نتیجتاً وجوب پوشش سر را با قیوداتی، رفع می‌کند. فاطمه مرنیسی و نصرحامد ابوزید، آیات قرآن پیرامون پوشش زنان را این چنین فهم می‌کنند که زنان باید پوشش عفیفانه داشته باشند نه لزوما روسری یا سرانداز. پس آن‌چه که اهمیت دارد رعایت عرف در مورد پوشش عفیفانه است و در هر جامعه‌ای، نوع و حد این پوشش متفاوت است. طبیعتا در جوامع غربی عدم پوشش سر، غیرعفیفانه تلقی نمی‌شود. همان طور که کسی نمی‌تواند ادعا کند پوشش ساده و بدون تبرج مریم میرزاخانی، چه در حد پوشیدگی و چه آرایش موی سر، غیرعفیفانه بوده است.

١٢. هر کدام از این دیدگاه‌ها قابلیت نقد و بررسی دارند و طبیعتاً باید هم چنین باشد. اما نکته‌ی اساسی آن‌جاست که ارزیابی دقیق آن‌ها نشان می‌دهد که نمی‌توان به راحتی از کنار استدلال‌های طرح شده گذشت و چه بسا ورود فقیهان به این گفتمان، نتایج قابل توجهی در پی داشته باشد.

مریم میرزاخانیزنانعلمحجابایران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید