١. پس از آنکه داعش در بیانیهای مسئولیت حملهی تروریستی در کرمان را به عهده گرفت، بنا به روال همیشگی دوباره پرسش از نسبت میان تروریسم و اسلام مطرح شد. داعش این عملیات را غزوه «واقتلوهم حیث ثقفتموهم/ آنان را هر جا که یافتید، بکشید» عنوان کرد. این عبارت قرآنی، صریحترین آیهی قرآن دربارهی «کشتنِ غیرمسلمانان» است.
٢. ما مسلمانان که نمیپذیریم رفتار داعش و گروههای تروریستی دیگر، اسلامی است، باید پاسخی برای منتقدان به ترویج خشونت و کشتار توسط متن مقدس اسلام داشته باشیم. یا دستکم به این واقعیت اذعان کنیم که قرآن فرمانی صریح دربارهی کشتنِ غیرباورمندان/مشرکان/کافران دارد و این وظیفهی ماست که اصطلاحاً تکلیف خودمان را با این آیات روشن سازیم.
٣. خوشبختانه فهم موضع قرآن در اینباره دشوار نیست و نیازی به تفاسیر پیچیده و توجیه و تاویل متن ندارد. برای نمونه در مورد همین عبارت صریح، کافی است آن را در بافت دیگر آیاتِ پس و پیش آن بخوانیم تا قضاوت کنیم این آیات مجوزی برای کشتن غیرمومنان هست یا نه.
«و در راه خدا با کسانی که با شما میجنگند، بجنگید و تجاوزکاری نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد. هر کجا که آنان را یافتید، بکشید و از آنجا که اخراجتان کردند، بیرونشان کنید. فتنه از کشتار بدتر است. در مسجد الحرام با آنان نجنگید مگر آنکه آنان با شما بجنگند. پس اگر با شما جنگیدند آنان را بکشید که کیفر کافران اینگونه است. اگر از جنگ بازایستند، خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.» بقره/١٩٠_١٩٢
۴. روشن است که اگر این عبارت خارج از بافت خود خوانده شود، معنایی کاملا متفاوت از مقصود اصلی متن خواهد داشت که دستاویزی برای کشتار و جنگافروزی است. در مورد دیگر آیات اصطلاحا جنگطلبانهی قرآن نیز همین مسئله وجود دارد. اساسا علت جواز جنگ به صراحت در قرآن مورد اشاره قرار گرفته است: «به آنان که جنگ بر ایشان تحمیل شده، اجازهی جنگ داده شده است چراکه آنان مورد ظلم قرار گرفتهاند.» حج/ ٣٩
۵. حتی در همین شرایط که جنگ برای دفاع مجاز دانسته شده، گویا کشتن بیقید و شرط هر آنکه در جنگ نقش دارد مجاز نیست.
«آنان که با همپیمانان شما پیمان دارند یا به سوی شما میآیند و یا از جنگ با شما و قوم خود ناتوانند... اگر از شما کناره گرفتند و با شما نجنگیدند و پیشنهاد صلح دادند، خداوند برای شما بر علیه آنان دستاویزی قرار نداده است و نباید متعرض آنان شوید.» (نساء/ ٩٠)
۶. آیات دیگری که دربارهی جنگ سخن میگویند، به این اصل اساسی پایبندند که جنگ نباید به دلیلی جز دفاع در برابر آنکه جنگ را آغاز کرده باشد. برای نمونه اگر در حین جنگ، یکی از افراد دشمن درخواست امان کند «به او پناه بده تا سخن خدا را بشنود و او را به محل امنی برسان» (توبه/۶) یا دستور به جنگ با مشرکان به تاوان آن است که «مشرکان همگی با شما وارد جنگ شدهاند.» (توبه/٣۶)
٧. این آیات از جنگ با مشرکان سخن میگویند و روشن است که دربارهی پیروان دیگر ادیان که قرآن خود بر حقانیت آنان صحه میگذارد، نمیتوان قائل به جنگ و کشتار شد، مگر آنکه تقابل سیاسی منجر به جنگ شود. به همین دلیل قرآن جنگ با گروههای خاصی از اهل کتاب که در تقابل سیاسی- نظامی با مسلمانان قرار گرفتهاند - نه همهی آنان - را مجاز میداند، البته غایت این جنگ، تسلیم سیاسی - نظامی است نه کشتار و تغییر دین. (توبه/٢٩)
٨. با این حال، با استناد به همین فقرات قرآنی، کشتارهای بسیاری در طول تاریخ مشروع و مقدس جلوه داده شده است. نمیتوان به سادگی از تفاسیر نادرستی که منجر به گسترش خشونت شدهاند، چشم پوشید. همهی ما مسلمانان در برابر تفاسیری که از متن مقدس ما ارائه میشود، مسئولیت اخلاقی داریم. اگر حقیقتا در نگاه عدهای، قرآن مسئول این خشونتهاست، وظیفه داریم بگوییم که چنین نیست.
٩. بخش اعظمی از این مسئولیت اخلاقی البته بر عهدهی مفسران و متولیان ارائهی فهم صحیح از متن است؛ چه در گذشته و چه در آینده. اگر فهم غالب پیشینیان از متن مقدس هم با آنچه که متن میگوید همراه نیست، باید در برابر آن ایستاد و بدون نگرانی از خدشه بر سنت ریشهدار اسلامی، از تمام جانهایی که قربانی تفسیر خشونتطلبانه از قرآن شدهاند، عذر خواست.
١٠. این مسئله تنها در مورد آیات ظاهراً جنگطلبانه وجود ندارد. پیشتر دکتر فاطمه توفیقی در نشستی پیرامون مسئولیت اخلاقی مفسر سخن گفته است که نقطهی عزیمت درخوری برای فراگیر شدن این دغدغه است. از تبعیض دینی و جنسیتی گرفته تا قوانین جزایی و مدنی خاص که امروزه نسبت به آن حساسیت وجود دارد، همه باید برای ما باورمندان به متن مقدس مسئله باشد.
@tadaeeat