ویرگول
ورودثبت نام
مجتبا قیاسی
مجتبا قیاسی
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

آرام جانم حسین

روضه امام حسین همیشه و همیشه قشنگ بوده و هست

اما گاهی اتفاقی میوفته که این قشنگی رو چندین برابر میکنه و برای چند لحظه ای با همه وجود زیبایی مجلس روضه رو درک میکنی

و سر خوش و مست میشی از شمیم دلپذیر روضه رضوان

و این میشه که بعد اون حس

دیگه همه لحظه هات رو زندگی میکنی به آرزوی وصال

دیشب یکی از همون شبا بود...

تو کعبه یه جایی هست که یادمه ترجمه فارسی اسم اون قسمت این بود که در رو بگیر و تا حاجت نگرفتی ولش نکن

دیشب مجلس روضه برای من حکم همون در رو داشت و اومده بودم هر کاری بلدم برای گرفتن حاجتم انجام بدم و هر لحظه میگذشت دلهرم بیش تر میشد که نکنه از دست بدم لحظه ای رو و تو اون لحظه یه قدم به گرفتن حاجتم نزدیک تر نشده باشم

آخرا ی هیئت بود و همه وجودم داشت از صاحب این مجلس حاجت میخواست

چشم گریون

صورت خیس از اشک

دستام که از خستگی به زحمت بالا میومد

نفسی که از سینه زنی تنگ شده بود

و قلبی که چشم به دست امام حسین داشت

همه و همه نشونه اهمیت حاجتم بود

برای شور اخر مجلس که دور هم جمع شدیم

برق رفت

و این یعنی که بلند گویی دیگه وجود نداشت و به جای یه مداح همه هیئت روضه خون ارباب شد...

از شعرای سید ذاکر شروع شد و سینه زدیم و خوندیم و اشک ریختیم

تو بهشت روضه های ارباب بودم که دیدم داریم میخونیم

آرام جانم حسین حسین حسین

روح و روانم حسین حسین حسین

و انگار قرار بود دل نا آروم تو‌ مجلس حسین آروم بگیره

و حاجت من هم دل آروم محبوبم بود تو این روزای پر از دلهره ...

شاید امام حسین میخواست بهم بفهمونه که:

عزیز من

آرامش کسیو میخوای که دلش رو به دل من بسته

و دلی که من توش باشم‌ ...






حسین جانمآرام جانم حسینروضهمجتبی قیاسیاز عناوین جهان نوکریت ما را بس
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید